راهنمای آموزشی برای ادارهکنندهی یک حلقهی آموزشی
Marianne Högmark
ثبت خاطرات مهاجرت
این راهنمای آموزشی برای شما که میخواهید یک حلقهی آموزشی در زمینهی «ثبت خاطرات مهاجرت» را اداره کنید تهیه شده است. در این جا اطلاعاتی دربارهی پروژه، پیشنهادات و ایدههایی در مورد چگونگی ادارهی یک حلقهی آموزشی، و همچنین اطلاعاتی در خصوص این که خاطرات نگاشته شده به کجا باید ارسال شود خواهید یافت.
تاریخچه
مرکز تنوع فرهنگی Mangkulturellt Centrum و موزهی نوردیسکا (شمالی) Nordiska museum مشترکاً پروژهای را آغاز کردهاند که هدف آن جمعآوری خاطرات و روایتهای کسانی است که از تجربهی مهاجرت برخوردارند.
موزهی شمالی از آغاز قرن نوزدهم به جمعآوری روایتهایی که مردم دربارهی زندگی خویش نوشتهاند پرداخته است. این روایتها ارزش پژوهشی چشمگیری دارد و بخشی از میراث فرهنگی ماست. این موزه همچنین در طول دهههای متوالی، مجموعههایی از سرگذشتها و تجربیات گروههای ویژهای همچون کارگران جنگل، آسیبدیدگان ناشی از بیماری فلج اطفال و کشاورزان روزمزد فراهم آورده است. اکنون پروژهی «ثبت خاطرات مهاجرت» از همهی کسانی که مهاجرت بخشی از تجربیات زندگی آنها است دعوت میکند به منظور خلق میراثی فرهنگی برای آینده، به نگارش و ارسال سرگذشت خویش اقدام کنند.
دربارهی نویسنده:
این جزوهی آموزشی توسط Marianne Hogmark که به عنوان مسئول امور فرهنگی در سازمان مرکزی ABF شاغل است نوشته شده است.
نقش مربی و مسئول حلقهی آموزشی
حلقهی آموزشی گروهی است که اعضای آن مشترکاً در مورد نوع فعالیت خود برنامهریزی و تصمیمگیری میکنند. سپس گروه این تصمیمات را در برنامهی کاری خود درج میکند. نقش شما به عنوان سرپرست حلقهی آموزشی کمک به پیشبرد کار گروه و ارائهی پیشنهاداتی برای اجرایی شدن آن است. نظارت بر فرآیند کار گروه و نیز مسئولیت ثبت فهرست اسامی شرکتکنندگان و ارسال آن به واحد ABF مربوطه هم به عهدهی شماست. قبل از این که حلقهی آموزشی کار خود را آغاز کند، میبایستی با واحد محلی ABF در مورد برگزاری حلقهی آموزشی به توافق رسیده باشید.
نوشتن
هدف از پروژهی «ثبت خاطرات مهاجرت» جمعآوری روایات نگاشته شده است. گاهی با وجود تمام اشتیاقی که برای نگارش سرگذشتمان داریم، امر نوشتن دشوار و پر دستانداز به نظر میرسد. در چنین مواقعی داشتن نمونههایی برای تمرین میتواند کارآمد باشد. در بخشی که زیر عنوان «نخستین ملاقات» آمده، توصیهها و رهنمودهایی برای تمرینهای نگارشی مختلف و نیز پیشنهاداتی در مورد چگونگی انگیزش و تحریک حافظه برای به یاد آوردن خاطرات گوناگون ارائه شده است.
چه باید کرد اگر...
... اگر حضور و کار در حلقهی آموزشی موجب یادآوری خاطرات دردناک شود؟
وقتی انسان دربارهی زندگی خویش مینویسد، هر مرحلهای از نوشتن ممکن است موجب بروز احساساتی از قبیل اندوه، ترس یا تأسف شود. در چنین مواقعی شما به عنوان مسئول حلقهی آموزشی فقط میتوانید به مثابهی یک همنوع رفتار کنید. نقش شما این نیست که روان درمانگر باشید، بخواهید مردم را وادار کنید تا بر ناتوانائیهای خود غلبه کنند و یا گرهگاههای درونی خویش را پشتسر بگذارند. هنگامی که ما به شدت احساساتی میشویم، آنچه که عموماً برایمان اهمیت دارد این است که برای حرفهایمان گوش شنوایی وجود داشته باشد. پس چنانچه یکی از شرکتکنندگان دستخوش احساسات شدید شود، شما و سایر شرکتکنندگان باید با نهایت حوصله اجازه دهید تا او مجال بروز احساساتش را بیابد. تخصیص فرصت کافی، برای کار تمامی اعضای گروه اهمیت دارد. در عین حال باید مراقب بود که احساسات و نیازهای یک نفر برای درددل کردن و شنیده شدن، بر نیازهای سایر افراد گروه سایه نیاندازد.
... اگر تمهیدات موجود کفایت نکند و وضعیت یکی از شرکتکنندگان هم به شدت نگرانکننده باشد؟
دوباره تکرار میکنیم: شما فقط یک همنوع هستید و نه یک درمانگر. اگر کسی به وضوح دچار مشکل است، به او توصیه کنید برای حلاجی و کنار آمدن با یادها و خاطراتش، از متخصصین حرفهای کمک بجوید. با اینحال اگر مایلید کمک بیشتری ارائه کنید، از بخش روان درمانی و یا درمانگاه محلی خودتان در مورد کمکهای مجود و قابل دسترس پرسوجو کنید.
... اگر کسی بخواهد نام و مشخصاتش مخفی بماند؟
کسانی که نوشتههایشان را برای موزه نوردیسکا میفرستند میتوانند به مدت پنجاه سال ناشناس بمانند. این بدان معنا است که در طول پنجاه سال کسی حق دسترسی به این نوشتهها را نخواهد داشت. حتی کسانی که اصلا مایل نیستند نام خود را بنویسند هم میتوانند مطالبشان را ارسال کنند. موزهی نوردیسکا در مورد این که آیا این نوشته را هم در مجموعه منظور کند یا نه، بعداً تصمیم خواهد گرفت.
... اگر یکی از شرکتکندگان گروه آسیب دیدهی جنگ و یا شکنجه شده باشد؟
سازمان صلیب سرخ سوئد در نقاط متعددی از کشور دارای مراکزی است که به امور مربوط به شکنجهشدگان و آسیبدیدگان جنگی رسیدگی میکند. برای کسب اطلاعات بیشتر به سایت اینترنتی آنان مراجعه کنید.
این سایت به حوزهی استان استکهلم اختصاص دارد اما در آن لینک مربوط به مراکز پذیرش و سازمانهای دیگر نیز موجود است http://www.redvross.Se/rkcstockholm/index2.html
... اگر بخواهیم در مورد نقش مسئول حلقهی آموزشی بیشتر بدانم؟
سازمان ABF برای شما که ادارهی یک حلقهی آموزشی را به عهده میگیرید کلاسهای آموزشی ـ به خصوص در زمینههای تعلیم و تربیت و روش آموزش ـ برگزار میکند. برای کسب اطلاعات بیشتر در این خصوص با ABF محل اقامت خود تماس بگیرید.
روش کار یک حلقهی آموزشی چگونه است؟
هر حلقهی آموزشی آزاد است تا به میل خویش روش و شیوهی کاری را که مناسب مییابد برگزیند. بهتر است تعداد اعضای گروه زیاد نباشد تا به این ترتیب همه فرصت کافی برای بیان نظرات خویش و تأثیرگذاری بر گروه را داشته باشند. در اینجا یک نمونهی پیشنهادی در مورد چگونگی تنظیم شیوهی کار یک حلقهی آموزشی ارائه میشود.
نخستین جلسهی دیدار
خوب است نخستین جلسه دیدار را به معرفی خود به یکدیگر بپردازید. از شرکتکنندگان بخواهید ضمن معرفی خود، انتظاراتشان از شرکت در این حلقهی آموزشی را بیان کنند. این اطلاعات برای شما، هم به عنوان ادارهکنندهی حلقهی آموزشی، و هم از جهت تنظیم برنامهی کاری گروه، حائز اهمیت است. شیوهی کار پیشنهادی خود را با شرکتکنندگان در میان بگذارید. فراموش نکنید که برای جرح و تعدیل آن آمادگی داشته باشید، چرا که شاید آنان چیز دیگری را بخواهند و در مورد چگونگی شیوهی کار هم نظر متفاوتی داشته باشند. در این صورت شما بایستی به جای استفاده از مدل پیشنهادی این جزوهی آموزشی، برنامهی ویژهای مناسب کار خودتان تنظیم کنید.
تمرین معارفه
اگر شرکتکنندگان با یکدیگر آشنایی قبلی ندارند، خوب است که یک تمرین معارفه انجام شود. یک شیوهاش این گونه است که شرکتکنندگان به ترتیب حروف الفبایی نام کوچک خود در یک ردیف قرار بگیرند. این باعث میشود افراد از جای خود حرکت کنند و نام یکدیگر را بپرسند. تمرین دیگر به این ترتیب است که شرکتکنندگان به صورت دایرهوار بنشینند و هر کس ضمن این که نام خود را میگوید کلمهای را هم که فکر میکند میتواند او را توصیف کند و یا برایش اهمیت دارد بیان کند.
پروژه را معرفی و برشوری را که آ.ب.اف، مرکز تنوع فرهنگی و نیز موزهی نوردیسکا فراهم آوردهاند میان آنان توزیع کنید. در این برشور پرسشهایی در چند حوزه مطرح شده است. این پرسشها توسط متخصصین مردمشناس طرح شدهاند تا کمکی باشد برای آنهایی که میخواهند دربارهی زندگی خویش بنویسند.
کار را با درخواست از شرکتکنندگان جهت معرفی خود در سه حوزهی «مشخصات فردی»، «دوران کودکی» و «زندگی در سرزمین مادری» آغاز کنید. بد نیست با استفاده از چیزی، موجب تحریک و انگیزش حافظهی شرکتکنندگان شوید.
تحریک خاطره و به یاد آوردن
درک و تجربهی انسان از آن چه که بر او میگذرد، از راه حواس پنجگانهی بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه صورت میگیرد. یکی از مؤثرترین راههای به خاطر آوردن، تحریک حواس پنجگانه است. گاهی یک رایحه یا یک طعم میتواند ظرف یک ثانیه ما را در زمان و مکان جابجا کند. قطعهای موسیقی میتواند شبی را به یادمان بیاورد که فکر میکردیم برای همیشه به دست فراموشی سپردهایم. اما تحریک حافظه چگونه صورت میگیرد؟ به این مثالها توجه کنید:
ـ از شرکتکنندگان بخواهید هر کدامشان دو عکس از خودشان را همراه بیاورند. بگذارید عکسها را به یکدیگر نشان دهند و مختصری دربارهی آنها تعریف کنند. عکس چه واقعهای را نشان میدهد؟ کجا گرفته شده؟ چه کسانی در عکس هستند؟ عکاس که بوده؟
ـ از شرکتکنندگان بخواهید چیزی را همراه خود بیاورند. ترجیحاً چیزی را که به هنگام مهاجرت با خود همراه داشتهاند. اجازه دهید ابتدا کمی دربارهی آن صحبت کنند. بعد بگذارید آن شیئ دست به دست بگردد و همه آن را لمس کنند. آن شیئ چیست وچه تاریخچهای دارد؟ چه کسی آن را ساخته است؟ چه کسی صاحبش بوده؟ مورد مصرفش چه بوده است؟
ـ از شرکتکنندگان بخواهید کمی غذا یا شیرینی خودشان را همراه بیاورند. مزه کنید! چه احساساتی و خاطراتی را در شما برمیانگیزد؟
ـ از شرکتکنندگان بخواهید عطر، ادویه یا چیز معطر دیگری را با خود بیاورند. آنها را ببوئید و بعد از شرکتکنندگان بخواهید برای یکدیگر بگویند این رایحهها چه خاطراتی را برایشان زنده میکند.
ـ از شرکتکنندگان بخواهید موسیقی یا صدای ضبطشدهی دیگری را همراه خود بیاورند. بخش کوتاهی از آنرا بشنوید. این قطعه موسیقی برای کسی که آن را انتخاب کرده چه جایگاه و معنایی داشته است.
میتوانید اجازه دهید چنانچه شرکتکنندگان مایل هستند، از همین اولین جلسه و در کلاس، نوشتن خاطرات خویش را آغاز کنند. در غیر این صورت، میتوانند در فاصلهی میان جلسات و در منزل بنویسند و نوشتههایشان را با خود به جلسه بیاورند. یک راه مناسب برای راهاندازی کار نوشتن، انجام یک نگارش تمرینی است. در این جا نمونهی تمرینهایی که شما و اعضای کلاستان میتوانید انجام دهید ارائه میشود.
توصیههایی برای تمرین نوشتن
ـ تداعی معانی واژگانی، واژهای را روی کاغذ بنویسید. به عنوان نمونه: «ایستگاه قطار».بعد واژهی دیگری را که برای شما ارتباط مستقیمی با واژهی نخست دارد بنویسید. مثلاً «ایستگاه قطار»، «سفر». و به همین ترتیب کلمهی بعدی که از واژههای نخستین در ذهنتان تداعی میشود: «ایستگاه قطار»، «سفر»، «خداحافظی». به همین صورت ادامه دهید تا مجموعهی کاملی از کلماتی که توصیف متنوعی از همهی آنچه که نخستین واژه در شما زنده کرده است به دست آید.
ـ توصیف شیئی یا مکانی بدون استفاده از حس بینایی. از شرکتکندگان بخواهید به کمک همهی حواس خود، به جز حس بینایی، شیئی یا مکانی را توصیف کنند. چطور به نظر میرسد؟ چه بویی دارد؟ چه مزهای دارد؟ چه صدایی دارد؟
ـ نگارش بیوقفه. کاغذ و قلمی آماده کنید و برای این کار ده دقیقه وقت در نظر بگیرید. تصمیم بگیرید جایی را توصیف کنید. مثلاً آشپزخانهای، حمامی یا یک اتاق نشیمن. مکانی که توصیف میکنید باید متعلق به شخص معینی باشد. حقیقی یا فرضی. تمرین را با نوشتن این جمله آغاز کنید: در این حمام... (یا هر مکان دیگری که در نظر دارید). آنگاه شرکتکنندگان به کمک حواس خود آن مکان را در ذهن خویش تصویر میکنند. چه بویی میآید؟ در و دیوار از چه جنسی است؟ آیا انجام حولههای خیسی برای خشک شدن آویخته است؟ آنجا شلوغ و درهم ریخته است؟ چه صداهایی به گوش میرسد؟ دکوراسیون آنجا چگونه است؟ هدف از انجام این تمرین، نوشتن بدون وقفه است. بدون مکث و بیتوجه به این که متن «خوب» از آب درمیآید یا نه. اگر برای شرکتکنندهای کار گیر کرد، توصیه کنید از نو شروع کند: در این حمام... و همینطور به نوشتن ادامه دهد.
ـ مراقبه. این تمرینی است که شرکتکندگان میتوانند خودشان در منزل انجام دهند. در جایی تازه و یا در همان اماکن همیشگی وروزمره. شرکتکنندگان باید کاغذ و قلم به همراه داشته باشند و هنگامی که برای قدم زدن بیرون میروند، در قطار یا اتوبوس یا هر جای دیگری، آنچه را که در نگاهی شتابزده توجهشان را به خود جلب میکند بنویسند. نه در شکل جملات کامل، بلکه بیشتر در حد یادداشتهایی کوتاه. مدت زمان یادداشتبرداری را محدود کنید به مثلا ده ـ پانزده دقیقه. شرکتکنندگان میتوانند بعداً در منزل به یادداشتهای خویش مراجعه کنند و زیر قسمتهایی که بیشتر تحتتأثیر قرارشان داده خط بکشند. میتوان یادداشتهایی را که زیر آن خط کشیده شده از نو بر کاغذ جدیدی نوشت و بر مبنای آن گزینش جدیدی کرد. از آنچه به دست میآید میتوان برای نوشتن داستانی کوتاه و یا یک شعر استفاده کرد.
یادتان باشد که برای نوشتن، هیچ غلط یا درستی وجود ندارد. هدف مهم پروژهی «ثبت خاطرات مهاجرت» جمعآوری روایتهاست. روایتها میتوانند کوتاه بلند، با ذکر جزئیات و یا در غالب کلیات باشند. همه روایتها لازمند!
شاید بد نباشد از شرکتکندگان بخواهید برای جلسهی آتی چیزی را که خاطرهای را برایشان زنده میکند به همراه بیاورند. این که قبل از اعلام پایان جلسه هر کسی بتواند چند کلمهای دربارهی برداشتش از جلسه بگوید میتواند مفید و ارزشمند باشد. روش حرف زدن به ترتیب توالی، نوبت صحبت را به همه میدهد و مانع از متکلم وحده شدن بعضیها میشود.
جلسهی دوم
جلسه را به این ترتیب آغاز کنید که شرکتکنندگان برای یکدیگر تعریف کنند کار را چگونه پیش بردهاند. آیا موفق شدهاند چیزی بنویسند؟ کارشان گیر کرده؟ چه بخشهایی سهل و چه قسمتهایی مشکل بوده است؟
اگر شرکتکنندگان به قصد زنده کردن خاطرات چیزی را با خود آوردهاند، اجازه دهید یک به یک بگویند آن چیز چه خاطرهای را برایشان زنده میکند.
با استفاده از بخش «نشست اول» یک تمرین نگارش انجام دهید.
در نشست دوم میتوانید به بخشهای «مهاجرت»، «نخستین ایام در کشور میزبان» و در نشست دوم میتوانید به بخشهای «مهاجرت»، «نخستین ایام در کشور میزبان» و «زبان» بپردازید. بگذارید شرکتکنندگان تجربههای خود را با هم درمیان بگذارند. با حوصله به یکدیگر گوش بسپارید. اجازه دهید هر کدام از شرکتکنندگان که مایل است، متنی را که در خانه نوشته بخواند. شاید مایل باشید بخشی از وقت این جلسه را صرف نوشتن کنید.
مشترکاً بر سر این که چه کسی برای جلسهی آینده چیزی را بیاورد که مشخصاً برای او خاطره انگیز است تصمیمگیری کنید.
با اظهارنظر چند کلمهای هر یک از شرکتکنندگان در ارزشیابی از این نشست، جلسه را پایان دهید.
جلسهی سوم
جلسه را با گزراشی نوبتی از آن چه که در فاصلهی جلسه قبل تا به حال رخ داده است آغاز کنید. آیا در خانه چیزی نوشتهاند؟ امر نگارش چگونه پیش میرود؟ آیا چیزی نوشتهاند که بخواهند با سایر شرکتکنندگان در میان بگذارند؟ حوزههایی که در این جلسه میتوان به آنها پرداخت عبارتند از: «خانواده»، «مسکن» و «اوقات فراغت». بگذارید شرکتکنندگان خاطرات و تجربیات خود را با یکدیگر درمیان بگذارند و ترجیحاً از چیزی که موجب انگیزش خاطره میشود نیز بهره بگیرید. در پایان شرکتکنندگان به نوبت دربارهی این جلسه نیز اظهارنظر کنند.
جلسهی چهارم
با ارائهی گزارش شرکتکنندگان از آنچه که در فاصلهی میان دو جلسه پیش آمده آغاز کنید. امر نگارش چگونه پیش میرود؟ مشکل کجاست؟ کدام قسمت از کار خوب پیش میرود؟
بخشهایی که در جلسه چهارم باید بدانها پرداخت عبارت است از: «فلسفهی زندگی»، «پیوندها» و «رؤیاهای آینده».
جلسهی پنجم
آخرین جلسه را برای ارزیابی در نظر بگیرید. مسائلی که باید به آنها پاسخ داد عبارتند از:
توقعات و انتظارات شما از این جلسات آموزشی چه بوده است؟
آیا انتظارات شما برآورده شده است؟
ضعفهای کار در چه بود؟
محاسناش چه بود؟
سایر ملاحظات
اجازه دهید همه یک به یک بگویند تجربه و برداشتشان از این کلاس آموزشی چه بوده است.
چنانچه روایتهای شرکتکنندگان آماده است احتمالاً آنها را یکجا به موزهی نوردیسکا ارسال میکنید. اگر هم آماده نیست، مجدداً دربارهی ضرورت این که موزهی نوردیسکا روایتهای آنان را برای آینده داشته باشد توضیح دهید.
تعداد بازدید: 8525
http://oral-history.ir/?page=post&id=2347