راهکارها و ضرورتهای تدوین تاریخ شفاهی ایلات و طوایف کرمانج
مقدمه
کردهای خراسان یکی از ایلات بزرگ چَمَشْگَزَکْ هستند که در عصر صفویه ابتدا به نواحی ورامین و سپس به صورت تدریجی به نوار مرزی شمال خراسان کوچ نمودند.(1) عدهای از سران این قوم در دوره صفویه، افشاریه و قاجار جزء صاحبمنصبان نظامی بودند که نقش اساسی در تاریخ و تحولات خراسان داشتهاند.
تاریخ مهاجرت این قوم دقیق مشخص نیست، مهمترین عامل دراین ارتباط عدم انسجام منابع و پراکندگی اسناد است. به طور کلی کردهای خراسان بواسطه موقعیت خاصی که داشتند چندان به تشکیلات اداری توجه نمیکردند و تدوین تاریخ این قوم بخصوص با گزارشات پراکنده منابع دوره صفویه مشکل است و بعد از این که پای مستشرقین(2) به ایران باز شد عدهای از جهانگردان از شمال خراسان عبور کردهاند. در نوشتههایشان مختصر به نحوه آمدن کرمانجها به خراسان مطالبی را نوشتهاند که اساس کار این گروه اطلاعات محلی بود که از حکمرانان یا اشخاص مطلع بدست میآوردند.
استخری، ابن حوقل، کلاویخو و حتی تاریخ بیهقی حضورکردها درخراسان را به قبل ازصفویه میدانند. چنین به نظر میرسد که منظور آنها از کلمه کرد عشایر و کوچ نشینانی بوده که به دامپروری اشتغال داشتهاند. در مجموع کوچ دادن ایلات و طوایف از زمان استیلای ترکها در ایران شروع شد و تا دوره مغول و بعد در دوره تیموریان، صفویه و افشاریه شدت یافت. بدین معنی که سلاطین این سلسلهها به منظورحفظ حدود و ثغور مملکت دستجات مختلف ایلات را از نقطهای به نقطه دیگر کوچ میدادند چنان که امیرتیمور بعضی از سکنه شام را که بعدها به ایل شاملو معروف شدهاند به خراسان کوچانید.
تشکیل دولت صفویه و سیاست مذهبی که شاهان این سلسله اعمال میکردند موجب شد تا در ساختار کلی جامعه نیز تحولاتی ایجاد شود. در این زمان خراسان به عنوان ایالتی دور از مرکز شاهد وقایع عمدهای بود که دولت مرکزی را گرفتار نموده بود. تهاجمات ازبکها به نواحی خراسان موجب گردید تا دولت صفویه توجه مبذولی به خراسان داشته باشد. بر این اساس در اولین اقدام به تقویت مرزهای خراسان اقدام نمودند.
دردوره صفویه مرزهای خراسان همواره مورد تهاجم و تجاوز ازبکها بود، دامنه این تجاوزات حتی تا نواحی مرکزی ایران وسعت داشت. ازبکان جماعتی از بازماندگان مغول بودند که درحدودسال ۹۰۴ ه.ق سلطنت ماوراءالنهر را از چنگ اخلاف تیمور در آورده، در آنجا به تشکیل دولتی توفیق یافتند، آنها نسبت خود را به یکی از پسران جوجی، پسر چنگیز میرسانند. شیبک خان معاصر صفویه شاه آنان بود. بین شاه اسماعیل صفوی و شیبک خان خصومت از آنجا ناشی میشد که ازبکها همواره به خراسان دستدرازی میکردند. شیبکخان پس از تصرف خراسان درسال ۹۱۳ ه.ق / ۱۵۰۷م. به فکر چپاول نواحی دیگر ایران افتاد و به کرمان حمله نمود و پس از درگیریهای عمده؛ سپاه صفوی به پیروزی رسید. در دیگر درگیری بین صفویه و ازبکها درسال ۹۱۶ ه.ق که به جنگ مرو معروف است پس از این که شاه اسماعیل بر ازبکها غلبه کرد به کمک افشارها قسمتی از خراسان را که مدتها در دست ازبکها بود تسخیر کرد و شیبکخان را به هلاکت رساند و شهر هرات دومین شهر و محل اقامت جانشین بلافصل سلطنت شد. شرح تهاجمات ازبکها به خراسان در کتاب عالم آرای عباسی مسطور است. مساله انتقال ایلات به خراسان به دوره شاه اسماعیل صفوی برمی گردد، درحدود سال ۹۱۶ ه.ق زمانی که به خراسان لشکر کشید گروهی از اکراد را به خراسان منتقل نمود و عدهای نیز دردوره شاه طهماسب کوچ داده شدند.
تهاجم ازبکها به خراسان در دوره شاه عباس ادامه داشت. وی زمانی به قدرت رسید که دولت عثمانی از طرف غرب و ازبکان از سمت شرق مملکت را مورد تاخت و تاز قرارداده بودند. در داخل کشور سران سپاه قزلباش گرفتار کشمکش بر سر قدرت بودند. بنابراین شاه عباس درصدد برآمد با عثمانیها صلح کرده و حتی قسمتی از آذربایجان و نواحی غربی و حتی تبریز را در اختیار آنان قرار دهد و به دفع ازبکان و سر و سامان دادن به اوضاع داخل بپردازد، ازبکان از طرف شرق؛ مشهد مقدس را چندین بار تصرف کرده و اکثر شهرهای خراسان را مورد تجاوزقرار داده بودند. شاه عباس پس از فراغت از امور داخل و از بین بردن سران قزلباش تمام سعی و تلاش خود را متوجه شرق نمود و طی چندین سال موفق به بیرون راندن ازبکان شد. وی تصمیم به حرکت گروهی از اکراد به خراسان گرفت و آنان را در مرزها مستقر کرد. هر چند قبل ازشاه عباس، شاه اسماعیل نیز در اقدامی مشابه گروهی از ایلات را در خراسان به خصوص درگز اسکان داده است. چنین بنظر میرسد که کار انتقال ایلات و طوایف کرد به خراسان روندی تدریجی بوده و پس از اینکه مهاجرین کرد به نواحی قوچان تا بجنورد آمدند با غلبه بر طوایف گرائیلی آنها را متفرق ساختند.
عامل اصلی انتقال ایلات و طوایف کرد به خراسان هم چنان که ذکر شد مسئله دفاع از مرزها و تقویت مرزهای خراسان بوده است، حرکت اقوام کرد زبان به نواحی مرزی شمال خراسان این امکان را به وجود آورد تا این گروهها با توجه به نوع زندگی که داشتند در بین کوههای هزار مسجد مقیم شوند. در مرحله اول شاه اسماعیل و به تبعیت از این سیاست شاه عباس اقدام درجهت صیانت از مرزهای خراسان نمودند. اینکه درمهاجرت اکراد به خراسان چه تعداد خانوار کوچانده شدند آمار متفاوتی بیان شده است، متداولترین آمار ۴۰ هزار خانوار است.
پیشینه تاریخ نگاری کرمانجها
با توجه به اینکه این گروه جمعیتی نقش موثری در تحولات تاریخی منطقه داشته است آیا اندازه کافی مکتوبات در این زمینه وجود دارد؟ تاریخ نگاریهای محلی در حوزه کرمانجها با چه دیدگاهی نوشته شدهاند؟ با نگاهی گذرا به آثار نوشتاری تولید شده در ارتباط با تاریخ، ادبیات و فرهنگ قوم کرمانج کتابهای منتشر شده را میتوان در چهار دسته تقسیمبندی کرد.
1- نگاه از درون:
الف: نویسندگان کرد زبان. اغلب نویسندگان از ایلات و طوایف کرمانج بودند، بنابراین در نگارش تاریخ متعصبانه برخورد نموده و بر اساس متدهای قدیمی و رایج شروع به تاریخنگاری کردهاند. در این زمینه کلیمالله توحدی(3) پیشگام بوده است. از دیگر نویسندگان شادروز امانی(4) ، هاشم صادقی باجگیران(5) را میتوان نام برد. در آثار منتشر شده گاهی استناد به اسناد و منابع مکتوب و مستندات شفاهی بوده است.
ب: سایر نویسندگان: برخی از نویسندگان هم بر اساس علایق پژوهشی اقدام به تحقیق در ارتباط با ایلات و طوایف کرمانج و شمال خراسان کردهاند که برخی از آنها عبارتند از: محمد جابانی(6) ، رمضانعلی شاکری(7) ، سید علی میرنیا(8) ، سیاوش فاتحی(9) ، ابوالفضل قاسمی(10) ، عبدالله طاهرزاده(11) و...
2- تعداد اندکی از نویسندگان هم با جمعآوری اسناد و مدارک و تدوین کتابها سعی در ارائه کتابهایی بر مبنای دانشگاهی نمودهاند. محمد اسماعیل مقیمی(12) ، حجی محمد تقدیسی(13) و مقالاتی که توسط دانشجویان در نشریان منتشر شدهاند.
3- کتابهایی که با تکیه بر شفاهیات جمعآوری و نوشته شدهاند. طی سالهای اخیر نویسندگانی همچون نوروز علی نوروزی(14) ، احمد عضدی(15) ، مرتضی قنبری،هاشم فرهادی(16) و...، در این زمینه پیشگام بودهاند.
4- قومنگاریهای که به صورت پراکنده و گاهی در مراکز دانشگاهی انجام شدهاند. مختصری درباره کوچنشینان کرد شمال خراسان، تألیف دکتر محمد حسین پاپلی یزدی(17) و پایان نامههای نوشته شده در مراکز علمی و دانشگاهی نمونهای از قوم نگاریها در ارتباط با کرمانجهای خراسان محسوب میشوند. در برخی از آثار نوشتاری استفاده از منابع تاریخی، اسناد محلی و مطالعات میدانی وجود دارند ولی اغلب کتابها براساس روایتها و شفاهیات تدوین شدهاند.
نقاط قوط این کتابها: اغلب کتابهای نوشته شده به زبان فارسی است این موضوع موجب میشود تا پژوهشگران مختلفی از این منابع استفاده کنند. هر چند عدم به کارگیری خط نوشتاری کرمانجی موجب میشود تا به مرور زبان کرمانجی در معرض تهدید و یا فراموشی قرار گیرد.
اسناد
آیا اسناد و مدارک تاریخی این قوم جمع آوری و ساماندهی شدهاند؟ پراکندگی اسناد و مدارک مربوط به این گروه جمعیتی یکی از مهمترین مشکلات محققان و پژوهشگران محلی برای تدوین تاریخ جامع کرمانجهای خراسان است. اغلب این اسناد در خانوادههای مهم نگهداری میشود و به واسطه نبودن مراکز اسنادی در منطقه در معرض تهدید جدی و از بین رفتن هستند. اگر مراکز فرهنگی همچون میراث فرهنگی اقدام به جمعآوری این اسناد کردهاند با هدف نمایشگاهی بوده و دسترسی محققان به آنها مشکل است. شناسایی مجموعههای اسنادی در ارتباط با کرمانجهای خراسان و اختصاص مرکزی اسنادی به این موضوع میتواند اقدام مهمی در جهت حفظ و نگهداری اسناد و مکتوبات باشد. تاکنون برخی از اسناد مربوط به کرمانجها در برخی از کتابها چاپ و منتشر شدهاند. تعدادی از این اسناد هم در مراکز اسنادی همچون گنجینه اسناد کتابخانه ملی، مرکز اسناد کتابخانه مجلس، مرکز اسناد آستان قدس رضوی و مرکز اسناد وزارت امورخارجه نگهداری میشوند. گزارشهای کنسولگریهای انگلیس و روسیه هم در این زمینه اطلاعات قابل توجهی دارند.
ایلات و طوایف کرمانج شمال خراسان ضمن اسکان در منطقه به شغل دامپروری و کشاورزی اشتغال داشته و رهاورد این مهاجرت اتحاد و صیانت از مرزها و مبارزه با متجاوزان از جمله ازبکها بوده است. تاریخ شفاهی به عنوان راهکاری علمی برای ثبت تاریخ و و ادبیات شفاهی این قوم ضرورتی است که به آن پرداخته میشود.
تاریخ شفاهی
تاریخ شفاهی یکی از شیوههای علمی جهت ثبت تاریخ، فرهنگ و ادبیات کرمانجهای خراسان است. مدیریت اسناد آستان قدس رضوی به عنوان بزرگترین مرکز تاریخ شفاهی در شرق کشور تاکنون اقدامات ارزندهای را در این زمینه انجام داده است. تدوین تاریخ شفاهی کلات(18) و قوچان(19) از جمله طرحهای اجرا شده در این مرکز هستند. تاریخ شفاهی کلات یکی از موضوعات مهمی است که از سال 1385 مورد توجه آرشیو تاریخ شفاهی قرار گرفت. بهرهگیری از خاطرات بزرگان این خطه موجب شد تا بخشی از اسناد خانوادههای قدیمی جمعآوری و آرشیو و یا منتشر شوند. اهمیت کلات نادر به خاطر وجود اقوام مختلف باعث شده تا شاهد آداب و رسوم قابل توجهای دراین منطقه باشیم. ثبت و ضبط خاطرات بزرگان کلات این امکان به وجود آورد تا بخشی از وقایع تاریخی و فرهنگ آن منطقه حفظ و آرشیو شوند.
در طرح تاریخ شفاهی قوچان هم تاکنون مصاحبههای مهمی با خاندانهای موثر و شخصیتهای مهم قوچان در موضوعات تاریخی، فرهنگی و اجتماعی انجام شده است. برخی از موضوعات مورد توجه در آرشیوهای تاریخ شفاهی عبارتند از:
مستندسازی موضوعات مهمی همچون؛ حکام و خوانین کرد، یاغیان محلی، مراسم عروسی و عزاداریها، بازیهای محلی، موسیقی مقامی و فلسفه نواخته شدن هر یک از آهنگها، ورزشهای کرمانجی اعم از کشتی چوخه، ایلات و طوایف منطقه، آداب و رسوم، امنیت، وقایع و رویدادها، اعیاد، وضعیت درمانی و بهداشتی، پوشش گیاهی و طبیعت، کوچ نشینی، دامداری و کشاورزی، شعرو شاعران کرمانج، آثار تاریخی، اصلاحات ارضی، مدارس قدیم و معلمان، انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، شهدای کرمانج و…
چه ضرورتی دارد تا تاریخ شفاهی ایلات و طوایف کرمانج خراسان ثبت و به عنوان منابع آرشیوی نگهداری شود؟ با توجه به ظرفیت بالای قوم کرمانج و پراکندگی جغرافیایی آن پیشنهاد میشود این کار در سطح وسیعتری جهت حفظ شفاهیات صورت گیرد. تأسیس مرکزی جهت آرشیو اسناد محلی و انجام تاریخ شفاهی در خراسان شمالی ضرورتی است که موجب میشود تا تولیدات مهمی در زمینه تاریخ و ادبیات کرمانجی منتشر یا آرشیو شوند.
1- قوم کرمانج در این نوشتار به جمعیتی اطلاق میشود که در شمال خراسان ساکن هستند. این گروه جمعیتی ترکیبی از ایلات و طویف مختلف هستند که در شهرهای کلات، درگز، قوچان، شیروان، بجنورد، اسفراین ساکن هستند. آن گونه که منابع تاریخی گزارش میدهند سابقه ورود آنها به خراسان به دوره صفویه میرسد.
2- جهت اطلاع بیشتر بنگرید به: سایکس، سر پرسی: تاریخ ایران، ترجمه محمدتقی فخرداعی گیلانی، ج2 (تهران،زوار،1335)، کرزن، لرد: ایران و قضیه ایران، ترجمه وحید مازندرانی، ج1 (تهران، ترجمه و نشر کتاب، 1349)، ییت: سفرنامه خراسان و سیستان، به اهتمام قدرتالله روشنی زعفرانلو و مهرداد رهبر (تهران، یزدان،1365 )، موزر، هنری: سفرنامه ترکستان وایران، به کوشش محمدگلبن (تهران،سحر،2536) و...
3-کلیمالله توحّدی (کانیمال) نویسنده و پژوهشگر در سال ۱۳۲۰ شمسی در روستای اوغاز تازه متولد شد. وی تحصیلات ابتدایی را در مدرسه محل تحصیلش به نام رودکی به پایان رساند. درشهریور۱۳۴۲ به خدمت سربازی اعزام میشود. وی در آخر شهریور 1358 به عنوان رئیس کتابخانه عمومی دکتر علی شریعتی که بزرگترین کتابخانه عمومی خراسان، مشغول به کار شد. آقای توحدی در بهار 1359 نخستین کتاب خود را تحت عنوان "حرکت تاریخی کرد به خراسان در دفاع از استقلال ایران" به چاپ رساند. این کتاب در 6 جلد منتشر شده است. دیگر آثار این نویسنده عبارتند از: دیوان جعفرقلی، اسفراین دیروز و امروز، ترانههای کرمانجی با ترجمه فارسی، درخت چهل دستان، نادر صاحبقران، کلیدر در اسناد و واقعیات.
4-امانی، شادروز. مرزداران شمال خراسان. مشهد: واسع، ۱۳۸۲
5-مرزداران دامنهی کیسمار (روایتی از کردهای شمال خراسان) در سال 1388 توسط انتشارات واسع: دامینه عرضه شده است.
6- جابانی، محمد. سرزمین و مردم قوچان نوشته. مشهد: اطلس، ۱۳۶۳.
7-شاکری، رمضانعلی. اترکنامه تاریخ جامع قوچان. تهران: امیرکبیر، ۱۳۶۵.
8-سیدعلی میرنیا فرزند سید آقاجان نوه سردار حسین میر در سال 1297ش. در نوخندان درگز به دنیا آمده است و از کارمندان استانداری بوده است. از سیدعلی میرنیا تا کنون بیش از 20 جلد کتاب در زمینه تاریخی، ایلها و طوایف خراسان چاپ شده است. پژوهشی در شناخت ایلها و طایفههای عشایری خراسان و نقش سیاسی رؤسای ایلهای بزرگ در امور کشور، و روابط آنها با حکومتها و استعمارگران در سال 1369 توسط مؤسسه انتشاراتی و آموزشی نسل دانش چاپ و منتشر شده است.
9- کتاب کوچندگان کرمانج تألیف سیاوش فاتحی این کتاب در سال 1389 توسط انتشارات کیان نشر در دو جلد منتشر شده است.
10- قاسمی، ابوالفضل. خاوران، گوهر ناشناخته ایران مشتمل بر تاریخ و جغرافیای درگز و کلات. تهران: ۱۳۴۹.
11- طاهرزاده، عبدالله. عشایر کرد شمال خراسان. تهران: خلیلیان. 1383
12- مقیمی، محمد اسماعیل. جغرافیای تاریخی شیروان. مشهد. معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی . 1370
13- تقدیسی، محمد.رشیدخان سردار کل قوچان: روایتی تاریخی از دوران زندگی و حکومت امیر حسینخان شجاعالدوله حاکم قوچان. مقدمه اسماعیل حسینپور. مشهد: همسایه آفتاب، ۱۳۹۰.
14- نوروزی، نوروز علی. هفت مقام دو تار (به انضمام گوشههایی از ادبیات و فرهنگ کرمانج). بجنورد. عضدی. 1389
15- عضدی، احمد. سرگذشت و خاطرات پهلوانان چوخه (پوش کرمانج): مهیج، متنوع، خاطرهآمیز، جذاب و خواندنی همراه پند واندرزهای سودمند و آموزنده. 1391
16- از این نویسنده کتابهایی همچون؛ فرمانروای جنگ و موسیقی خدو سردار (ظهور خداوردی سردار بر افق تاریخ ایران)، قهرمانان (سردار عیوضخان جلالی) و فرجالله خان بیچرانلو (افول آخرین ستاره بر افق ایلحانیان شمال خراسان) نیز منتشر شده است.
17- این کتاب در سال 1363 توسط انتشارات دانشگاه فردوسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی منتشر شده است.
18- تعدادی از افرادی که تاکنون با آنها مصاحبه انجام شده است عبارتند از: محمد قدرتی، غلامعلی سبحانی، عباسعلی قدرتی، مرحوم حاج فولاد توسلی، محرم گنج بخش، مرحوم عباسخان جلایر، براتعلی قنبری، علی جلایر لاین، مرحوم یدالله شیروی، عسیس شیخکانلو، مرحوم حاج ذوالفقار جلایر، عین الله شیروی، مرحوم نادر عالمی، غلامحسین جوادیان، حاجی عسکر دانا و...
19- طرح تاریخ شفاهی شهرستان قوچان از سال 1391 توسط خانم میترا نجاتی در بخش تاریخ شفاهی مرکز اسناد آستان قدس رضوی در حال اجرا است. برخی از افرادی که با آنها مصاحبه شده بدین شرح هستند: محمد جابانی، عباسقلی جوانبخت، جلال جلالی، علیرضا جنتی، محمد جوکار قوچانی، حسن چمنی، علی اکبر بلوریان، حبیب رحمانی، حسن ابوترابی، علی اقبالی، محمد رضا بلوریان، خسرو بهرامی، حسن بنیهاشمی، محمد حسین ثابت قوچانی، احمد پهلوان، شکرالله تهمورثی، فاطمه اسماعیلیان، اسماعیل بیگلری و ...
غلامرضا آذری خاکستر
تعداد بازدید: 6394
http://oral-history.ir/?page=post&id=1545