رمضان 1357 اصفهان؛ خونی تازه در رگهای انقلاب
اشاره
حکومت نظامی در ایران در قانون مشروطه، در 1290 ش تصویب شد. اما برای اولین بار در ایران، یک روز بعد از به توپ بسته شدن مجلس، در تهران حکومت نظامی اعلام شد. دو بار قبل از کودتای سیاه1299 ش، شاهد حکومت نظامی بودیم. هنگام کودتا هم، در تعدادی از شهرها حکومت نظامی اعلام شد. هنگام اشغال ایران، باز با حکومت نظامی مواجه بودیم. مقطع مهم دیگر، بعد از کودتای 28 مرداد بود که با حکومت نظامی مواجه هستیم. بعد از قیام 15 خرداد 1342 باز حکومت نظامی در چند شهر داشتیم. اما از آن زمان تا 1357ش، دیگر حکومت نظامی در کشور برقرار نشد.* قیام خونین مردم شهرهای قم (19دی1356) و تبریز (29بهمن1356) هر چند با کشتار مردم همراه بود، اما منجر به برقراری حکومت نظامی نشد. اما حوادث ماه مبارک رمضان در اصفهان رژیم شاه را مجبور به برقراری حکومت نظامی در روز جمعه 20مرداد1357 (7 رمضان 1398) کرد.
در این مقاله با استفاده از منابعی که اکثر آنها در مرداد 1357 منتشر شده بودند، و برخی از آنها نیز در جلد چهارم کتاب روزشمار انقلاب اسلامی ( به کوشش پرویز سعادتی) آمده است و اطلاعات منتشره پس از انقلاب ، به بررسی وقایع منجر به تشکیل اولین حکومت نظامی در اصفهان در 20 مرداد 1357 پرداخته شده است.
اعلامیه مبارزان اصفهانی درباره چگونگی آغاز حرکت انقلابی مردم اصفهان
در اعلامیهای که در 12 مرداد از سوی مبارزان در اصفهان و سپس در چند شهر دیگر کشور منتشر شد، گزارش وقایع این روزهای اصفهان به اطلاع مردم رسید. در این اعلامیه با اشاره به حرکت پرشور مردم اصفهان به هنگام بازگشت آیتالله طاهری از تبعید آمده بود:
«روز سهشنبه 27تیر1357 رسماً به اطلاع مردم رسید که آیتالله طاهری روز چهارشنبه ساعت 4 بعدازظهر وارد اصفهان میشوند. بعدازظهر چهارشنبه به خوبی، حرکت دسته دسته مردم به طرف جاده تهران نمایان بود. مردم به دو دسته تقسیم شدند. عده کثیری در فلکه شریف واقفی (دانشگاه صنعتی) اجتماع کرده بودند و عده زیاد دیگری در ابتدای جاده شاهین شهر منتظر بودند. ساعت 4 بعدازظهر اتومبیل آیتالله طاهری به شاهین شهر رسید ...
روز پنجشنبه 29تیر1357 آیتالله طاهری به بازار بزرگ آمدند ... و مورد استقبال قرار گرفتند ...
روز جمعه 30تیر1357 از ساعت 10 بامداد مردم به طرف مسجد اعظم حسین آباد برای نماز جمعه حرکت میکردند. ساعت 12 جمعیت داخل مسجد و بامهای مسجد و کوچهها پر بود ... از آن روز به بعد آیتاللهطاهری در هر مجلسی که شرکت میکرد مورد استقبال و بدرقه گروه زیادی از جوانان قرار میگرفتند که شعار میدادند ...
روز جمعه 6مرداد1357 به علت شرکت انبوه جمعیت برای نماز جمعه، نماز در مسجد مصلی در تخت فولاد برگزار شد. تعداد شرکت کندگان به چهل هزار نفر میرسید. در خطبه نماز جمعه آیتالله طاهری اخبار مربوط به کشتار مشهد، همدان، کشکوییه، رفسنجان و ... را برای مردم گفتند.»این دومین و آخرین نماز جمعه بود که بعد از برگشت ایشان از تبعید برگزار شد. بعد از اینکه مزدوران رژیم در سحرگاه سهشنبه 10/5/57 از در و دیوار به منزل آیتالله طاهری هجوم آوردند، و به دنبال این آدم دزدی عدهای از مردم اصفهان و مخصوصاً از منطقه خود آیتالله طاهری (حسین آباد) برای مطلع شدن از چگونگی اوضاع در مقابل منزل آیتالله اجتماع میکنند.
ساعت 10 صبح پس از رسیدن ماموران زد و خورد شدیدی در میگیرد و در این حمله ماموران رژیم، 4 نفر شهید و عده زیادی مجروح میشوند. همزمان با اطلاع از این آدم دزدی، روحانیون اصفهان تصمیم گرفتند که در منزل آیتالله خادمی تحصن کنند. بدین منظور علمای اصفهان از مدرسه صدر بازار اصفهان حوزههای درس را تعطیل کرده و در طول مسیری که در بازار داشتند، تمام بازاریها، دکانهای خود را بسته و جمعیتی حدود دو هزار نفر به سوی منزل آیتالله خادمی به حرکت میافتند. و از همین روز بازار اصفهان و نیمی از شهر به حالت تعطیل درآمد ...»(1)
گزارش ساواک از وقایع اصفهان
به دنبال دستگیری آیتالله سید جلالالدین طاهری حسین آبادی توسط نظامیان در اصفهان، این شهر متشنج شد و بازاریان مغازههای خود را تعطیل کردند. در گزارشی از ساواک درباره وقایع این روز اصفهان آمده است:
«به دنبال دستگیری سیدجلال طاهری، بازاریان اصفهان مغازههای خود را تعطیل و عدهای از آنان به اتفاق گروهی از قشریون مذهبی در منزل آیتالله سیدحسین خادمی متحصن و خواستار آزادی او گردیدند. همزمان با این جریان عدهای از قشریون مذهبی در شهر اصفهان به تظاهرات اخلالگرانه و شکستگی شیشههای شعب بانکها و برخی از مراکز عمومی و خصوصی مبادرت کردهاند که در نتیجه مقابله مامورین انتظامی با آنها، چهار نفر از اخلالگران در اثر اصابت گلوله مجروح شدند، یکنفر از مجروحین بعداً در بیمارستان فوت شده است.»(2)
شدت گرفتن درگیری
روز بعد (10 مرداد1357) نیز اصفهان متشنج بود و مردم ضمن بستن مغازهها دست به تظاهرات وسیعی در شهر زدند. ضمن اینکه در اثر درگیری میان پلیس و تظاهر کنندگان چندین نفر شهید و عدهای مجروح شدند.(3) در تظاهرات این روز اصفهان علاوه بر آسیب دیدن چند سینما، بانک و مشروب فروشی، کنسولگری امریکا نیز مورد حمله قرار گرفت و یک بمب دست ساز به داخل ساختمان کنسولگری پرتاب شد.(4)
اعلامیه روحانیون درباره نحوه دستگیری آیتالله طاهری و اوضاع شهر
در همین حال گروه وسیعی از روحانیون اصفهان با امضا و انتشار اعلامیهای نحوه دستگیری آیتالله طاهری و اوضاع شهر پس از دستگیری ایشان را تشریح کردند. در این اعلامیه آمده بود:
«... عمال رژیم، وحشیانه از دیوار به منزل دانشمند مجاهد و روحانی با فضیلت حضرت حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای طاهری حفظالله ریختند و پس از توهین به ایشان و اسلحه کشیدن به روی زن و فرزندانشان، معظم له را سر و پای برهنه ربودند!
به دنبال این آدم دزدی که غرض از آن، جریحه دار نمودن احساسات پاک مردم مسلمان اصفهان و اهانت به روحانیت بود، جامعه روحانیت و مسلمانان غیور به منزل حضرت آیتالله خادمی دامت برکاته رفته و پس از تعطیل مجالس درس و محافل علمی از طرف علمای اعلام و دانشجویان و بستن مغازهها از طرف اصناف، در منزل معظم له متحصن شدند.پس از ربودن جناب آقای طاهری، عدهای از مردم مسلمان که برای اطلاع از چگونگی جریان به طرف منزل ایشان در حسین آباد رفته بودند، با کمال تاسف مورد هجوم وحشیانه مامورین مسلح قرار گرفته برخی کشته و گروه زیادی هم مجروح شدند.
جامعه روحانیت اصفهان قاطعانه تصمیم گرفت که تا آزادی حضرت حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای طاهری، حوزههای درس و نماز در مساجد را تعطیل نماید و از همه اصناف محترم اصفهان و حومه که همیشه پشتیبان دین و روحانیت بودهاند نیز خواستارند که با علمای اعلام همدردی نموده و تا آزادی معظمله مغازههای خود را تعطیل نمایند. ما ضمن ابراز تنفر و انزجار از کشتارها و جنایات رژیم در شهرهای ایران همبستگی کامل خود را با مراجع معظم تقلید بالاخص «حضرت آیتاللهالعظمی المجاهد الخمینی» دامت برکاته اعلام میداریم.»(5)
اعلامیه آیتالله محمد صدوقی
در 11 مرداد1357 آیتالله محمد صدوقی نیز دست به قلم برد. آیتالله صدوقی با انتشار اعلامیهای خطاب به آیات عظام مقیم قم، توجه ایشان را به حوادث اصفهان جلب کرد. در بخشی از اعلامیه آیتالله صدوقی آمده است:
«... ریختن گارد مسلح نیمه شب در منزل سید بزرگوار حجت الاسلام حاج سیدجلالالدین طاهری در اصفهان که تازه از سفر پررنج تبعید بازگشته بودند با کمال توحش و بیرحمی با توهینات بی حد، با سر و پای برهنه مانند جد بزرگوارش حضرت امیرالمومنین (ع) کشیده و بردهاند و معلوم نیست در کجا و با چه شرایطی بسر میبرند.
کاسه صبر مسلمانان خاصه اهالی محترم و غیور اصفهان لبریز [شده است و به همین مناسبت] تعطیل عمومی در سراسر اصفهان [اعلام] نموده، عموم مسلمانان با شرایط موجود مرگ را استقبال و زندگی را ننگین میشمارند.
بعد از فاجعه ریختن در منزل مراجع بزرگ و شکستن درها و پنجرهها، زدن بیگناهان تا سر حد مرگ، کشتار جوانان اهل علم در بیت الشرف آقایان، ملت مسلمان ایران انتظار صدور فرمان مراجع بزرگوار را داشت و روزشماری مینمود.
در حال حاضر برای جلوگیری از تجدید فجایع، همگان گوش به فرمان و خواهان اظهار انزجار و تنفر شدید از سوی مراجع خود هستند و برای امتثال اوامر آمادگی خود را اعلام میدارند.»(6)
گزارش سفارت امریکا از وقایع اصفهان
درباره وقایع این روزهای اصفهان در گزارشی که سفارت امریکا به وزارت امور خارجه دولت متبوع خود ارسال کرد نیز آمده است:
«... طاهری که دو هفته پیش از تبعید داخلی بازگشته بود در عصر روز 31 جولای توسط افراد ناشناس از خانهاش خارج گردید. حامیان مذهبی وی که نسبت به درگیری مقامات رسمی مظنون هستند در اول اوت در منطقه حسین آباد اصفهان به تظاهرات و اعتراض پرداختند. یک شاهد عینی، موانع موقتی خیابانی در حال سوختن در چندین نقطه، خسارات اساسی به بانکها و دیگر ساختمانها از جمله شش مورد بمب آتشزا و تیراندازی پلیس به سمت جمعیت را گزارش می کند. عقیده بر این است که این اعمال کار گروههای مذهبی است که یا حامیان طاهری و آیتالله خمینی هستند یا شاید اقلیتهای متعصبی که از آشوبها سوء استفاده مینمایند.
یک شاهد عینی که در اول اوت در صحنه حاضر بود گزارش میکند پلیس بر روی جمعیت آتش گشود و تیر به سر یک بچه اصابت کرد و کشته شد. دیگران ممکن است زخمی شده یا به همان نحو کشته شده باشند. همین منبع مشاهده کرد که گروههای کوچک پلیس برخی اغتشاشگران را در داخل کوچههای باریک تعقیب میکردند و پس از اینکه گلولههایی تک تک شلیک میکردند، باز میگشتند. این منبع معتقد است احتمال زیادی وجود دارد که تظاهرکنندگان دیگری نیز کشته شده باشند...»(7)
اعلامیه امام خمینی
امام خمینی که در تبعید در نجف اشرف بسر میبردند، از وقایع ایران بیخبر نبودند و به دنبال وقایع اصفهان در آستانه ماه مبارک رمضان (15 مرداد1357) طی پیامی خطاب به مردم اصفهان، فجایع اخیر این شهر را به آنان تسلیت گفتند. در بخشی از پیام امام خمینی آمده بود:
«... تا حکومت این دودمان ستم پیشه برقرار است، فاجعه به دنبال فجایع و مصیبت پشت سر مصایب و حادثه به دنبال حوادث عظیم ادامه خواهد داشت. این تنها اصفهان بزرگ نیست که شاهد جنایات مرگبار شاه و فرمانبرداران جنایت پیشه اوست بلکه سراسر ایران با این جنایات و قتل و غارتهای دست به گریبان است. آن قم، حرم اهل بیت و آن تبریز و یزد و همدان و اهواز و شیراز و آن مشهد مقدس و رفسنجان و جهرم و کازرون و سایر شهرها و قصبات که شاهد قتلها و جرحها و حملات وحشیانه بوده و هست.»
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به قیام اخیر مردم اصفهان در پشتیبانی از آیتالله طاهری یادآور شدند:
«امروز ملت شجاع و به پاخاسته ایران شاهد موج عظیم ضد شاهی – که بر اثر یکی دیگر از اعتصابات بزرگ اصفهان که به پشتیبانی از روحانیت بیدار و مسوول خود، به عنوان اعتراض به اعمال غیرقانونی و انسانی رژیم است- میباشد. امروز شعار «مرگ بر شاه» ملی شده و تا برچیده شدن دستگاه ظلم و انقراض دودمان جنایتکار پهلوی ادامه دارد. باید از هر فرصت استفاده نمود و اجتماعات را هر چه بیشتر عظیم و فشرده کرد و هر چه بیشتر خیانتها و جنایتهای شاه را بر ملا نمود [...]»
امام خمینی در بخش دیگری از پیام خود وعده برگزاری انتخابات آزاد از سوی رژیم را مورد ارزیابی قرار داده و نوشتند:
«[...] به ملت ایران هشدار میدهم که به دنبال دولت، شاه دم از انتخابات زد. هر کس که سخنان او را شنیده باشد خوب میفهمد که شاه با طرح مساله انتخابات میخواهد مسیر اصلی حرکت اسلامی ایران را که سرنگونی این دودمان است تغییر دهد و ملت را اغفال نماید ولی دیگر دیر شده و طرح «حکومت اسلامی» در عروق مردم ایران ریشه دوانده است و به امید خدا پیروزی از آن ما است[...]»(8)
شدت گرفتن ناآرامیها در اصفهان
ناآرامی در اصفهان ادامه پیدا کرد و در 18مرداد1357تظاهرکنندگان به هتل شاه عباس، چند مشروب فروشی و بانک حمله کردند. چند نفر از تظاهرکنندگان در اثر تیراندازی نیروهای امنیتی مجروح و تعدادی نیز دستگیر شدند. کیهان هوایی در مورد وقایع این روز اصفهان، با حمله به تظاهرکنندگان به عنوان مشتی خرابکار، نوشت:
«عدهای خرابکار در خیابانهای شهر دست به تظاهرات ضد ملی زدند و به موسسات عمومی و مغازهها، بانکها و سینماها حمله کردند. در این حملات قسمتی از هتل شاه عباس به آتش کشیده شد و شیشههای چندین مغازه، بانک و سینما آسیب دید.»(9)
روزنامه اطلاعات نیز در مورد آتش گرفتن هتل شاه عباس اصفهان نوشت:
«مهمانسرای شاه عباس اصفهان مورد حمله گروهی تظاهرکننده قرار گرفت و خسارت دید. تظاهرکنندگان در کمتر از یک دقیقه با پرتاب سنگ، شیشههای خارجی مهمانسرا را شکستند و با استفاده از مواد آتشزا به قسمت کوچکی از تالار زرین مهمانسرا آسیب رساندند. این عده که با مقاومت ماموران ویژه حفاظت میهمانسرا و تیراندازیهای هوایی از سوی آنها مواجه شده بودند، در مدت کوتاهی متفرق شدند. کارکنان مهمانسرا نیز در همان لحظه نخست حمله تظاهرکنندگان، وسایل اطفای حریق و لولههای کف مخصوص آتش نشانی را آماده کردند. شب گذشته نیز گروهی از تظاهرکنندگان با به راه انداختن تظاهرات خیابانی، مبادرت به شکستن شیشه، ایجاد آتش سوزی و تخریب مغازههای شهر کردند. این عده در خیابان حکیم نظامی به بانک ایرانشهر و چند بانک دیگر حمله کردند و شیشههای آنها را شکستند. تظاهرکنندگان با شکستن چند شیشه هتل جلفا، آتش سوزی ایجاد کردند که چند دقیقه بعد خاموش شد.»(10)
19 مرداد1357 اصفهان چهرهای خونین به خود گرفت. ماموران نظامی اقدام به تیراندازی و ضرب و جرح تظاهرکنندگان کردند که در نتیجه عدهای شهید و گروهی مجروح و دستگیر شدند.
ساواک در گزارش کوتاهی با اشاره به حمله نیروهای امنیتی به متحصنین بیت آیتالله خادمی آورده است:
«در نتیجه ی اقداماتی که برای خاتمه داد به تحصن قشریون مذهبی در منزل آیتالله سیدحسین خادمی انجام گرفت، سرانجام متحصنین از منزل وی خارج، لیکن پس از خروج به تظاهرات اخلالگرانه خیابانی مبادرت کردند که در نتیجه تیراندازی ماموران پنج نفر از آنها کشته و چند تن دیگر مجروح گردیدند.»(11)
اما در این باره، در کتاب چهره انقلاب در اصفهان آمده است:
«درپایان شب دهم تحصن در منزل آیتالله خادمی که برای آزادی آیتالله طاهری برگزار شده بود، در حالی که مردم به منازلشان بر میگشتند، به طور ناگهانی و ددمنشانه در اطراف منزل آیتالله خادمی آنها را به رگبار مسلسل بستند و به خانه آیتالله خادمی حملهور شدند تا درصدد کشتن متحصنین برآیند.»(12)
درگیریها در خیابانهای اصفهان تا صبح به صورت پراکنده ادامه داشت و همچنان از نقاط مختلف صدای تیراندازی و رگبار مسلس به گوش می رسید. یکی از ناظران وقایع اصفهان درباره اوضاع امروز بعد از ظهر و نیمه شب اصفهان گفته است:
«از ساعت 10 شب صدای رگبار مسلسل به طور مرتب شنیده میشد، گویا جنگی رخ داده است ... نزدیک سحر از منزل دوستم به اتفاق یکنفر از اقوام و بچه خردسالش خارج شدیم و از خیابان فروغی با موتور سیکلت به طرف میدان شهدا در حرکت بودیم. کوچههای بهارستان و آسیاب ... با تیرآهن و لاستیکهای مشتعل بوسیله جوانان بسته بود تا ماموران رژیم وارد کوچه نشوند و منزل آیتالله خادمی در محاصره قرار نگیرد. به میدان شهدا که رسیدیم، خیابان چهارباغ پایین را ماموران رژیم با خودرو بسته بودند و ماموران آتش نشانی در حال شستن خیابان از خون گرم تازه ریخته جوانان و مردم متحصن بودند.»(13)
اعلامیه دولت درباره اعلام حکومت نظامی در اصفهان
تظاهرات مردم اصفهان تا پاسی از شب برقرار بود و در روز بعد (20مرداد1357) نیز ادامه یافت. مردم برای اطلاع از وقایع و کشتار شب گذشته، در مقابل بیت آیتالله خادمی تجمع کرده، سپس اقدام به تظاهرات کردند، که در این تظاهرات به تعدادی از ساختمانهای دولتی، مشروب فروشیها، سینماها و حزب رستاخیز خسارات کلی وارد آمد. در اثر درگیری مردم با نیروهای انتظامی، تعداد زیای از مردم شهید و مجروح شدند، به طوری که کنترل شهر از دست نیروهای دولتی خارج شد و رژیم اقدام به اعلام حکومت نظامی کرد. با اعلام حکومت نظامی، عوامل رژیم در نقاط مختلف شهر اصفهان مستقر شدند. در اعلامیه دولت درباره اعلام حکومت نظامی در اصفهان آمده بود:
«به اطلاع عموم میرساند، شب گذشته عدهای خرابکار که هیچ هدفی جز نابودی و ویرانی ندارند، در شهر اصفهان دست به تظاهرات زدند و شروع به آتش زدن اموال عمومی و مردم کردند، از جمله قسمتی از هتل شاه عباس و یک پمپ بنزین و چند موسسه خصوصی را به آتش کشیدند و درختها را بریدند و شیشهها را شکستند، به صورتی که بیم آن میرفت تمام شهر را به آشوب و آتش بکشند. به دنبال این حوادث امروز دولت از نظر وظیفهای که به عهده دارد، به درخواست مقامات محلی، حکومت نظامی در اصفهان اعلام کرد که از خرابکاری و اتلاف اموال مردم و کشت و کشتار جلوگیری شود. جای تاسف است در حالی که کشور ما با گامهای استوار به سوی گسترش آزادیها پیش میرود، مشتی خرابکار فریب خورده که اعمالشان همه مخالف اصول و تعالیم عالیه اسلامی و تنها به سود مقاصد و عناصر ضدملی است، با وحشیگریهایی موجب بر هم زدن نظام اجتماعی و خسارت مالی و جانی میشوند. البته این گونه اعمال وحشیانه ضد ملی و غیر انسانی که در دین مبین اسلام نیز محکوم شده است، کوچکترین خللی در تصمیم دولت در افزایش آزادیهای فردی و گسترش فضای سیاسی کشور وارد نخواهد کرد و به منظور حفظ همین آزادی و امنیت زندگی هموطنان عزیز است که دولت وظیفه خود میداند با کمال قدرت جلو این آشوبگریها را بگیرد. دولت همه اقدامات لازم را برای دستگیری و مجازات قانونی خرابکاران و آشوبگران خواهد کرد و به مشتی فریب خورده بی خبر از اصول انسانی و ملاحظات ملی و دینی اجازه نخواهد داد سلامت کشور را دستخوش وحشیگریهای خود کنند.»(14)
سخنان داریوش همایون در مورد چگونگی تشریفات قانونی حکومت نظامی
داریوش همایون سخنگوی دولت نیز، پس از قرائت اعلامیه دولت برای خبرنگاران، در مورد چگونگی تشریفات قانونی حکومت نظامی گفت:
«به موجب قانون، در اعلام حکومت نظامی باید مدت ذکر بشود و مجلس شورا و سنا هم هر دو اعلام حکومت نظامی را تصویب بکنند، منتها قانون گفته است که اگر در مواردی وضع اضطراری ایجاب کرد که حکومت نظامی فوراً اعلام بشود، بعداً موضوع به تصویب مجلسین خواهد رسید، ولی چون حالا مجلسین در تعطیل تابستانی هستند، تقاضا خواهد شد که جلسه فوقالعاده مجلسین تشکیل بشود و تقاضای تصویب اعلام حکومت نظامی در اصفهان خواهد شد. مدت هم که در اعلامیه آمده است، یک ماه است.
همایون در مورد خسارتهایی که در درگیریهای اصفهان وارد شده، گفت: «تخمین درجه خسارات هنوز ممکن نیست، به خاطر اینکه تعداد زیادی موسسه و مغازه مورد حمله قرار گرفته و آتش زده شدهاند و شیشههایشان را شکستهاند. تعداد زیادی خودرو شخصی مردم و چند خودرو آتش نشانی را آتش زدهاند و به این مسائل بعداً رسیدگی و میزان واقعی خسارات به دقت تعیین خواهد شد.»
همایون در مورد احتمال اعلام حکومت نظامی در سایر شهر به خبرنگاران، گفت:
«در صورتی که شرایط و اوضاع و احوال ایجاب کند، البته دولت از تمامی اختیارهای قانونی خودش از جمله اعمال حکومت نظامی استفاده خواهد کرد. برای اینکه هدف دولت فرو نشاندن هرگونه آشوب و بینظمی و اخلال و خرابکاری در اموال عمومی و اموال مردم است، و یکی از وسایلی که در اختیار دولت قرار دارد، البته اعلام حکومت نظامی است.»
یکی از خبرنگاران از داریوش همایون پرسید:
«با توجه به اعلام حکومت نظامی در اصفهان این مساله پیش میآید که آیا دولت در موضع خودش در قبال آشوبها تغییری داده است؟»
همایون پاسخ داد: «به هیچوجه تغییری داده نشده است و تصمیم قطعی دولت این بوده و این خواهد بود که به هر وسیله قانونی که در اختیار دارد با کمال شدت جلو آشوبگری و خرابکاری را بگیرد و مانع از اخلال نظم و مانع از بر هم خوردن برنامه گسترش فضای سیاسی کشور بشود. چون قصد اصلی این عناصر این است که در این برنامه اخلال ایجاد کنند و به هیچ وجه سیاست دولت تغییری نکرده است.»
همایون در مورد شناسایی و مجازات عوامل ضددولتی گفت:
«عدهای دستگیر شدهاند و عوامل اصلی را هم تعقیب خواهند کرد و آنها را شناسایی خواهیم کرد و به مجازات قانونی خواهند رسید، ولی نکته بسیار قابل تاسفی که پیش آمده این است که این عوامل برای انجام مقاصدشان از کسانی استفاده میکنند که قانوناً در جامعه به حد رشد قانونی نرسیدهاند، مثلاً در آتش زدن هتل شاه عباس اصفهان از جوانان کمتر از هجده سال استفاده کرده بودند. این موضوع حقیقتاً قابل تاسف است و باید به خانوادهها هشدار داد که مانع از سوء استفاده از فرزندانشان توسط عناصر خرابکار و ضدملی و بیاعتقاد به اصول انسانی و مذهبی بشوند.»(15)
اعلامیه شماره یک و دو فرمانداری نظامی اصفهان و حومه
در همین حال در 20مرداد1357 اعلامیه شماره یک و دو فرمانداری نظامی اصفهان و حومه با امضای سرلشکر رضا ناجی (فرماندار نظامی اصفهان) منتشر شد. در اعلامیه شماره یک آمده است:
«به منظور حفظ نظم و آرامش عمومی و جلوگیری از عملیات اخلالگران، مقررات حکومت نظامی در شهر اصفهان و حومه برقرار و از همشهریان محترم خواهشمند است با توجه به نکات مشروحه، نهایت همکاری را به منظور اعاده نظم با نیروهای انتظامی به عمل آورند.
1- از ساعت 8 بعد از ظهر روز جاری (جمعه 20 مرداد) تا ساعت 6 بامداد روز بعد [21مرداد]، هر گونه رفت و آمد در شهر مطلقاً ممنوع و با خاطیان برابر مقررات فرمانداری نظامی رفتار خواهد شد.
2- تشکیل هر گونه اجتماعی به هر شکل و به هر عنوان بیش از سه نفر مطلقاً ممنوع است.
3- هر گونه حمل اسلحه، جنگ افزار سرد و گرم به هر ترتیب و به هر شکلی اکیداً قدغن است.
4- هر نوع اقدام تحریک آمیز به هر صورت و هر شکل مطلقاً ممنوع است.
5- مسوولان تامین مایحتاج عمومی از قبیل نانواییها، قصابیها، خواربار فروشیها، داروخانهها و نظایر آن به هیچ عنوان حق تعطیل کسب خود را ندارند و اهالی محترم اصفهان باید تا ساعت تعیین شده، مایحتاج خود را تهیه کنند.
از اهالی محترم و با ایمان شهر اصفهان و حومه انتظار داریم در برقراری نظم و امنیت در شهر اصفهان و حومه با نیروهای نظامی و امنیت در شهر اصفهان و حومه با نیروهای نظامی همکاریهای لازم را به عمل آورند و آگاه باشند که اعاده نظم و امنیت عمومی به خیر و صلاح و مصلحت اهالی محترم است.»
در اعلامیه ی شماره ی 2 نیز فرماندار نظامی نکاتی را خطاب به مردم متذکر شده بود:
«برابر استدعای شورای تامین استان، ذات مبارک شاهانه اجازه مرحمت فرمودند که برای حفظ جان و مال و ناموس مردم اصفهان حکومت نظامی در اصفهان برقرار شود. لذا از همشهریان محترم خواهشمند است با توجه به نکات مشروحه زیر نهایت همکاری را به منظور اعاده ی نظم با نیروهای نظامی به عمل آورند.»
«[مشابه اعلامیه شماره 1 بود] 7- مسافرانی که قصد خروج از اصفهان را دارند، باید قبل از ساعت 8 بعد از ظهر در شرکتهای مسافربری و فرودگاه مستقر شده باشند.
8- شرکتهای مسافربری باید ترتیبی بدهند که سرویسهای آنها قبل از ساعت 8 بعد از ظهر، دروازههای شهر را ترک کرده باشند.
9- خودروهایی که به شهر اصفهان وارد میشوند، باید ترتیب حرکت خود را طوری بدهند که بعد از ساعت 7 صبح وارد شهر بشوند.
10- مشایعت کننده و بدرقه کننده نباید همراه مسافران باشد.
11- تعدادی تاکسی برای رفع نیاز ضروری اهالی محترم در کلانتریها آماده است. در صورت نیاز با کلانتریهای محل تماس بگیرید.
12- از اهالی محترم تقاضا میشود به منظور همکاری با فرمانداری نظامی در اعاده ی نظم، به محض مشاهده ی هر گونه اجتماع یا تظاهراتی مراتب را به نزدیکترین پاسگاه یا کلانتری اطلاع دهند.»(16)
بازتاب اعلام حکومت نظامی در اصفهان در رسانههای گروهی خارجی
اعلام حکومت نظامی در اصفهان امروز در اخبار رسانههای گروهی خارجی بازتاب داشت.
رادیو لندن اعلام کرد که تظاهرات اصفهان جنبه ضدغربى داشته است. رادیو لندن گفت براى اولین بار در 9 ماه اغتشاشات ایران اغتشاشات اخیر علناً جنبه ضدغربى به خود گرفته است.(17)
خبرگزاری فرانسه در گزارشی نوشت:
«به دنبال وخامت اوضاع، پلیس به تظاهر کنندگان حمله کرد و شورش گسترش یافت و زد و خوردها تا ساعت 2 بامداد روز جمعه ادامه داشت و عدهای از نوجوانان توسط سربازان به قتل رسیدند. جمعه صبح سرکوب پلیس شدت یافت و زره پوشهای ارتش در نقاط حساس شهر مستقر شدند و بی مهابا هر گونه اجتماع مردم را به مسلسل بستند. طبق اظهار مخالفان تمام رهبران مذهبی اصفهان دستگیر شده و به مقصد نامعلومی اعزام شدهاند.»(18)
خبرگزاری فرانسه در گزارش دیگری افزود:
«به دنبال اغتشاشات شدیدی که از سه روز پیش در اصفهان بروز کرده است روز جمعه دولت ایران طی بیانیهای در این شهر حکومت نظامی برقرار کرد. بیانیه تصریح مینماید این تصمیم بدرخواست مقامات محلی و بمنظور تامین امنیت مردم و توریستها اتخاذ گردیده است. بر اساس دو اصل مهم قانون حکومت نظامی در ایران نیروهای انتظامی میتوانند روی افراد آتش گشوده و دستگیر شدگان را بلافاصله به دادگاههای نظامی اعزام دارند. از روز چهارشنبه گذشته شهر تاریخی اصفهان که دارای هفتصد هزار نفر جمعیت است دستخوش اغتشاشاتی است که تا شب گذشته ادامه یافت و هتل شاه عباس که زیباترین هتل کشور است بشمار میرود روز چهارشنبه مورد تهاجم و غارت 500 نفر طغیانگر قرار گرفت.»(19)
خبرنگار یونایتدپرس نیز از اصفهان گزارش داد:
«به دنبال برخوردهای خشونتآمیز بین تظاهرکنندگان مذهبی و سربازان در اصفهان، مقامات دولتی در این شهر محافظه کار مذهبی، حکومت نظامی اعلام کرده اند. مقررات نظامی از ساعت 13 (به وقت گرینویچ) به مورد اجرا گذارده شد. نخستین گزارشها حاکی است که پس از برخوردهای پی در پی بین تظاهرکنندگان و سربازان که طی آن چندین نفر کشته و تعداد زیادی زخمی شدند، تانکها و خودروهای زرهی وارد خیابانهای شهر شدند.
شب گذشته (پنجشنبه شب) پس از ایراد نطقهای تحریک آمیز و ضد شاه در جریان یک اجتماع مذهبی در محل اقامت روحانی برجسته محلی آیتالله حسین خادمی، به دنبال تیراندازی، بین تظاهرکنندگان و نیروهای پلیس زد و خورد در گرفت. آیتالله خادمی یکی از هواداران آیتالله خمینی است که بیش از یک هفته است در خانه خود اجتماع مذهبی برگزار میکند.
شب گذشته جمعیت زیادی به خیابانهایی که به خانه آیتالله خادمی منتهی میشد، سرازیر شدند. این جمعیت برای استماع سخنرانیهایی که طی آن دولت را محکوم میساخت و خواستار تاسیس یک دولت اسلامی بود، به طرف خانه آیتالله خادمی هجوم بردند.
بر تمام قسمتهای خانه پوسترها و شعارهایی آویخته شده بود که دولت را شدیداً مورد انتقاد قرار میداد. [...] به دنبال تیراندازیهای دیشب، حداقل یک تظاهر کننده که روی بام خانه آیتالله خادمی بود، به ضرب گلوله کشته شد، همچنین چندین نفر دیگر در خیابانها کشته شدند. واحدهای امنیتی سراسر دیشب تا سحرگاه امروز به تیراندازی ادامه دادند. بعد از اینکه مسلمانان پس از انجام مراسم سحر ماه رمضان به رختخواب رفتند، صبح امروز آرامش برقرار بود، ولی قبل از ظهر امروز بار دیگر آشوب و ناآرامی آغاز شد و صدها تظاهرکننده تاسیسات خیابانی و بانکها را به آتش کشیدند. بعد از ظهر به دنبال ادامه شورشهای متناوب، حکومت نظامی اعلام شد.»(20)
در گزارش آسوشیتدپرس هم آمده بود:
«امروز بعد از ظهر و امشب که دولت مقررات حکومت نظامی وضع کرد و در آن عبور و مرور به ده ساعت محدود شد، شش هزار امریکایی مستقر در اصفهان ساعات آرامی را گذرانیدند. این حکومت نظامی به منظور حفظ جان و مال مردم صورت گرفته است. شورشها در مرکز شهر اصفهان و در پنج کیلومتری شهر کوچک و نوبنیاد «خانه» که شش هزار تن از امریکاییها با خانوادههای خود در آنجا اقامت دارند صورت گرفت. این امریکاییها که اکثراً کارشناس و مربی هلیکوپتر هستند و از ویتنام به ایران آمدهاند، هیچ یک آسیبی ندیدهاند، لیکن آنها نیز باید مانند مردم اصفهان مقررات منع رفت و آم را رعایت کنند. در میان دیگر اتباع خارجی که در شهر صنعتی اصفهان اقامت دارند، بیش از سیصد نفر روس با خانوادههایشان هستند که در طرح توسعه کارخانه دو میلیون تنی ذوب آهن ایران کار میکنند. طبق یک نظر سنتی، اصفهان همواره مرکز شورشهای کارگران دست چپی بوده است.»(21)
خاطرات حجتالاسلام و المسلمین محمدحسن رحیمیان از حکومت نظامی در اصفهان
حجتالاسلام و المسلمین محمدحسن رحیمیان در خاطرات خود میگوید:
در ایام حکومت نظامی در اصفهان، اعلامیههای تیمسار ناجی، فرماندار حکومت نظامی اصفهان، پیدرپی از رادیو اصفهان پخش میشد. در چهارراههای حساس شهر، تانکها و نفربرها مستقر بودند. کماندوهای مسلح و مجهز، همهجا خودنمایی میکردند. روزها هرگونه اجتماعی، ممنوع بود. شبها از ساعت مقرر که گاهی عقب و جلو میشد، هرگونه رفتوآمد ممنوع بود و در خیابانها و معابر، جز نیروهای نظامی و مأموران رژیم کسی دیده نمیشد. تقریباً بعد از ساعت 8 شب، برق قطع میشد و همهجا در تاریکی فرو میرفت. قطع برق، حلقهای از زنجیرهی اقداماتی بود که کارکنان بخشهای مختلف برای اعتراض به رژیم و حمایت از نهضت، انجام میدادند. هم در روز، صحنه خیابانهای شهر دیدنی بود و هم در شب؛ لکن شبها امکان بیرون آمدن نبود.(22)
نوشته دکتر صادق طباطبایی درباره حوادث اصفهان
به نوشته دکتر صادق طباطبایی مردم اصفهان در روزهای پنجشنبه و جمعه 19 و 20 مرداد ماه به راهپیمایی و تظاهرات وسیعی در سطح شهر روی آورند. سرلشکر ناجی فرمان تیراندازی را صادر کرد. عده زیادی کشته و مجروح و تعداد کثیری از تظاهرکنندگان نیز دستگیر شدند. به دلیل نگرانی و بیم از گسترش دامنه تظاهرات، سرلشگر ناجی اعلام حکومت نظامی کرد. به دنبال آن مقررات جهت عبور و مرور از 8 شب تا 6 بامداد و منع اجتماعات بیش از سه نفر اعلام گردید. مهدی فقهی یکی از دوستان ایرانی مقیم دوسلدورف که در آن زمان برای دیدار بستگان خود به اصفهان رفته بود، گفت:
«در خیابان مسجد سید، مقابل کوچه بیدآباد در مقابل مغازهای ایستاده بودم و از مقررات نظامی بیخبر، ناگهان یک ماشین جیپ از مقابل آمد و ترمزی کرد. آن طرف خیابان 4 جوان در حال حرکت بودند. فردی با لباس نظامی پیاده شد و آن چهار نفر را هدف رگبار مسلسل قرار داد و به خاک افکند. من که از این وضع به وحشت افتاده بودم به آن مغازه پناه بردم. مغازهدار به من گفت، این فرد سرلشکر ناجی فرمانده نظامی در اصفهان است.»(23)
خاطره علی صیاد شیرازی درباره برقراری حکومت نظامی در اصفهان
علی صیاد شیرازی در خاطرات خود میگوید:
«اصفهان بعداز تهران اولین جایی بود که برای حکومت ایجاد حساسیت کرد. در نتیجه حکومت نظامی درآن برقرار شد. حکومت نظامی معنیاش این بود که با هسته یگانهای ارتش میآمدند ودر شهر مستقر میشدند و جلوی تجمع تظاهرات را میگرفتند، چند جلسهای این کار را کردند ولی دیدند حریف خود نظامیها نمیشوند چون نظامیها یک جوری نرمش میکردند، یعنی تمایل نبود در فرماندهان که جلوی مردم را بگیرند و بخواهند دستور تیراندازی بدهند، البته چند فقره استثنایی بوجود آمد که درکل حکومت نظامی تعدادی در سطح اصفهان و نجفآباد به شهادت رسیدند و این تعداد با مقدار زیاد گلولههایی که شلیک شد و با این همه حکومت نظامی اصلاً قابل قیاس نبود. ناجی هم کسی بود که کورکورانه دستور اجرا میکرد. خشک. حتی خودش میآمد این توپهای خود کششی را که مثل تانک است در خیابانهای اصفهان راه میانداخت و با بلندگو اعلام میکرد که مردم به شما هشدار میدهم به خانههایتان بروید من با قاطعیت برخورد میکنم؛ دستور دارم.»(24)
تصویب حکومت نظامی در مجلسین
در 29مرداد1357 مجلس شورای ملی پس از تعطیلات تابستانی جلسه فوقالعاده تشکیل داد و در اولین اقدام خود لایجه دولت را مبنی بر برقراری حکومت نظامی در اصفهان برای مدت یک ماه تصویب کرد.(25)
روز بعد نیز جلسه علنی مجلس سنا به ریاست جعفر شریف امامی و با شرکت اکثر سناتورها برای تصویب پیشنهاد دولت مبنی بر برقراری حکومت نظامی در اصفهان تشکیل گردید. در این جلسه سیدمحمدرضا جلالی نائینی سناتور انتخابی تهران با ناراحتی گفت:
«دولت در خواب است و وزراء نیز در خوابند و مملکت را به نیستی و نابودی میکشانند. آنقدر اجحاف کردند تا مردم را ناراضی نمودند. نائینی سپس خطاب به رئیس مجلس گفت بروید از پیشگاه مبارک ملوکانه وقت بگیرید تا 60 نفر سناتور شرفیاب شوند و حقایق را بسمع مبارک ملوکانه برسانند. مگر نه اینکه همه شما خدمتگزار شاهنشاه بودید؟ اکنون اگر حقایق را بعرض معظمله نرسانید، خادم شاهنشاه و ملت ایران نیستید. شما یک مشت بچه را آوردهاید به عنوان استاندار به نقاط مختلف مملکت فرستادهاید. استاندار بایستی متین و وزین باشد نه اینکه استانداری به مجلس ترحیم برود و کسی جلو پای او بلند نشود و صندلی به وی تعارف ننماید. مملکت قانون اساسی دارد و بایستی برابر قانون اساسی رفتار شود. فرماندار نظامی اصفهان در اعلامیهاش به چه حقی میگوید به امر مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه، او طبق قانون بایستی کار خود را انجام دهد. فرماندار نظامی غیر از ماده 5 قدرت دیگری ندارد شما قانون بهتر از این هم دارید که خائنی را به کیفر اعمال خود برسانید. باید جلو این قبیل مسائل را گرفت.»(26)
سرانجام اولین فرماندار نظامی در سال 1357
در 17شهریور 1357 نیز حکومت نظامی علاوه بر اصفهان در یازده شهر دیگر برقرار شد و ناجی نیز به سرکوب شدید کشتار انقلابیون ادامه داد. اما با روی کار آمدن دولت بختیار، رضا ناجی تغییر سمت داده شد و در اوایل بهمن 1357 به سمت معاون فرماندار نظامی تهران و رئیس ستاد آن منصوب شد. او تا آخرین روز استقرار حکومت پهلوی در این سمت فعال بود.
سرانجام با پیروزی انقلاب اسلامی ناجی در 24 بهمن ماه 1357 توسط نیروهای انقلاب در ستاد نیروی زمینی در لویزان تهران دستگیر شد و به همراه سپهبد مهدی رحیمی (فرماندار نظامی تهران)، سرلشگر محققی (فرمانده پایگاه یک شکاری)، امیرحسین ربیعی (فرمانده نیروی هوایی) در محل موقت نخستوزیری در مدرسه علوی مورد بازجویی قرار گرفت. جلسه دادگاه ناجی و سه نفر دیگر از افراد مذکور در 26 بهمن ماه در دبیرستان شماره 2 علوی تشکیل شد و دادگاه جرایم این افراد را شرکت در کشتارهای 25 ساله رژیم پهلوی، شکنجه مردم و مبارزان، غارت بیتالمال، انواع فساد و همکاری با امپریالیسم جهت به بردگی کشاندن ملت ایران دانست. در این دادگاه نماینده حاکم شرع، قضات دادگستری و شهود عینی حضور داشتند و حکم اعدام این چهار نفر را صادر کرد. ناجی جمعه 26 بهمن ماه 1357، در ساعت 40/11 شب تیرباران شد.(27)
* برگرفته از سخنان هدایتالله بهبودی؛ مدیر دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، در نشست تخصصی « 17 شهریور ؛ کالبد شکافی یک واقعه» که در سال 1383 در تهران برگزار شد.
پانوشتها:
1- دفتر ادبیات انقلاب اسلامی (آرشیو اسناد واحد تدوین تاریخ انقلاب اسلامی)
2- ساواک و روحانیت - تهران- دفتر ادبیات انقلاب اسلامی- 1371- ص 262
3- نوید- ش 36- 21/5/1357- صص 2 و 1.)
4- دانشجویان مسلمان پیرو خط امام- اسناد لانه جاسوسی امریکا (دخالتهای امریکا در ایران ش 12)- ج 2- ص 170
5- دفتر ادبیات انقلاب اسلامی (آرشیو اسناد واحد تدوین تاریخ انقلاب اسلامی)
6- مرکز اسناد انقلاب اسلامی- اسناد انقلاب اسلامی- ج 2- تهران- مرکز اسناد انقلاب اسلامی - 1374- ص 328.
7- دانشجویان مسلمان پیرو خط امام- اسناد لانه جاسوسی امریکا ج 9- مرکز نشر لانه جاسوسی امریکا، تهران- 1373- ص 145.
8- موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی – صحیفه امام (جلد3) – تهران - موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی- 1378- صص 441-443
9- کیهان هوایی- ش 290- 25/5/1357- ص 1
10- کیهان- ش 10536- 19/5/1357- ص 2
11- ساواک و روحانیت - ص 263
12- نوربخش، حسن- یادواره نهضت اسلامی با چهره انقلاب در اصفهان- ج 1- اصفهان - دفتر نشر فرهنگ اسلامی - 1360 - ص 142
13- همان- ص 145
14- اطلاعات - ش 15684- 21/5/1357- ص 28
15- همان
16- رستاخیز- ش 987- 21/5/1357- ص 1
17- همان – ش 988 – 22/5/1357 – ص 2
18- بولتن رادیو و تلویزیون ملی ایران- ش 122- 24/5/1357- ص 17
19- بولتن خبرگزارى پارس (محرمانه) - ش 145 - 21/5/1357 - ص 17
20- همان- صص 16 و 15
21- همان - ش 146- 22/5/1357- صص 8-6
22- رحیمیان، محمدحسن - حدیث رویش: خاطرات و یادداشتهای حجتالاسلام والمسلمین محمدحسن رحیمیان - تهران - مرکز اسناد انقلاب اسلامی- 1382 - ص 297
23- طباطبایی، صادق - خاطرات سیاسی - اجتماعی دکتر صادق طباطبائی (ج اول) – تهران - موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، موسسه چاپ و نشر عروج - 1388 - ص 332
24- مرکز اسناد انقلاب اسلامی - خاطرات امیر شهید سپهبد صیاد شیرازی – تهران - مرکز اسناد انقلاب اسلامی - 1378 - ص 75
25- مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات - انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک جلد 9 – تهران - مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات – 1381 - ص 318
26- همان - ص 361
27- کیهان – شماره فوقالعاده – جمعه؛ 27/11/1357 – ص 4
میرزاباقر علیاننژاد
تعداد بازدید: 13717
http://oral-history.ir/?page=post&id=1349