پاسخ کارشناسان به سؤالات تاریخ شفاهی

100 سؤال/7


04 آذر 1404


از چند پژوهشگر و فعال حوزه‌ تاریخ شفاهی خواستیم دیدگاه خود را دربارۀ سؤالات تاریخ شفاهی بیان کنند. نام هر یک از شرکت‌کنندگان در ابتدای پاسخ‌ آنها آمده و متن تمام پاسخ‌ها تا پایان هفته در همین‌ درگاه منتشر خواهد شد. هدف از این طرح، گشودن دریچه‌های جدید به یک مسئله و ارتقای گفت‌وگوهای علمی در حوزۀ تاریخ شفاهی است.

در این طرح، شنبۀ هر هفته یک پرسش مطرح می‌شود و از کارشناسان می‌خواهیم تا پایان هفته دیدگاه خود را در قالب متنی کوتاه (حدود ۱۰۰ کلمه) ارائه کنند. تمامی پاسخ‌ها در کنار یکدیگر منتشر خواهند شد تا مخاطبان بتوانند دیدگاه‌ها را مقایسه و تحلیل کنند.

مطالب، نظرات فرستادگان است و لزوماً نظر سایت تاریخ شفاهی نیست. هرچند قرار است پاسخ‌ها بر اساس حدود ۱۰۰ کلمه باشند، اما برای رعایت ادب و ناقص نماندن بحث، در مواردی پاسخ‌های بیش از این اندازه نیز پذیرفته می‌شود.

این بار از کارشناسان تقاضا کردیم پاسخ سؤال را تا یکشنبه شب ارسال فرمایند تا همۀ پاسخ‌ها روز سه‌شنبه منتشر شود.

سؤال 7:

اسناد در مراحل پژوهش تاریخ شفاهی، از مصاحبه تا تدوین، چه کمکی به تاریخ شفاهی می‌کنند؟

____________________________________________

پاسخ به سؤال 7:

محمدمهدی بهداروند:

اسناد در پژوهش تاریخ شفاهی ستون فقرات تحقیق‌اند و از آغاز تا پایان پژوهشگر را همراهی می‌کنند. در مرحله طراحی، اسناد با معرفی دوره، اشخاص و رخدادهای کلیدی، مبنای طرح پرسش‌های دقیق قرار می‌گیرند. در پیش‌مصاحبه، مطالعه اسناد شناخت پژوهشگر از راوی و میدان را افزایش داده و مانع کلی‌گویی می‌شود. هنگام مصاحبه، ارجاع به اسناد حافظه راوی را فعال کرده، خطاهای زمانی و عددی را آشکار می‌سازد و امکان طرح پرسش‌های جزئی‌تر را فراهم می‌کند. پس از مصاحبه نیز اسناد معیار اعتبارسنجی گفته‌ها و رفع تناقض‌ها هستند و در تدوین نهایی، متن را مستند و قابل دفاع علمی می‌سازند.

حسن بهشتی‌پور:

اسناد به شش گروه اصلی تقسیم می‌شوند: رسمی، غیررسمی، سازمانی، رسانه‌ای، دیداری – شنیداری و دیجیتالی. ترکیب این اسناد با تاریخ شفاهی، پژوهش تاریخی را کامل می‌کند؛ زیرا تاریخ شفاهی «روح» و «احساس» واقعه را بازمی‌تاباند و اسناد «استخوان‌بندی» و بستر واقعی آن را می‌سازند. هم‌زمانی این دو، خاطره‌گویی را به منبعی معتبر و چندلایه ارتقا می‌دهد. بدون اسناد، روایت‌ها در معرض خطاهای حافظه‌اند و بدون تاریخ شفاهی، اسناد از بُعد انسانی تهی می‌مانند. استفاده از اسناد، هم به یادآوری جزئیات برای راوی کمک می‌کند و هم روایت را در شبکه‌ای از شواهد قرار می‌دهد و بُعدی چندصدایی و انتقادی ایجاد می‌کند.

محمدمهدی عبدالله‌زاده: 

سند و تاریخ شفاهی دو بال پژوهش در تاریخ معاصرند. در مرحله مطالعات مقدماتی، به‌ویژه در طرح‌های موضوع‌محور، اسناد به شناسایی افراد مناسب برای مصاحبه و درک بهتر صحنه و رخداد کمک می‌کنند و اشراف محقق را افزایش می‌دهند. در تدوین طرح تحقیق، اسناد مبنای طرح پرسش‌های پژوهشی و پرسش‌های مصاحبه‌اند. هنگام مصاحبه نیز اسناد به مصاحبه‌کننده یاری می‌رسانند تا خلأهای حافظه راوی، ترتیب زمانی رخدادها و مکان وقایع را روشن کند. در مرحله تدوین نهایی، اسناد برای راستی‌آزمایی و تنظیم دقیق سیر زمانی وقایع به کار می‌آیند تا متن، مستند و منسجم شکل گیرد.

ابوالفتح مؤمن:

اسناد معیار اصلی تشخیص اصالت رخدادها هستند و به مورخ تاریخ شفاهی در شناسایی افراد، موضوعات، زمان و مکان وقایع و همچنین جایگاه نقش‌آفرینان کمک می‌کنند. اسناد، که هنگام تصمیم‌سازی تنظیم شده‌اند، جزئیات ریز و درشت حادثه را منعکس کرده و در یادآوری خاطرات به راوی یاری می‌رسانند. در مراحل مصاحبه، اسناد برای طراحی پرسش‌های اصلی و تکمیلی و گویاسازی شخصیت‌ها، رخدادها و مکان‌ها کاربرد دارند. در مرحله تدوین نیز با حفظ زبان و اصالت روایت، مانع حاشیه‌پردازی شده و با ارائه در پاورقی یا پیوست، روایت را مستند و قابل استناد می‌سازند.

سیدولی هاشمی:

یکی از اصلی‌ترین کلید تاریخ شفاهی «مصاحبه» است. چراکه مصاحبه یا همان «روایت ‌از واقعه»، توسط راوی، عنصر اصلی تشکیل دهندۀ‌ تاریخ شفاهی است. هر مصاحبه‌ای برای تبدیل شدن به یک متن قابل قبول، با دارا بودنِ تمام شرایط اعم از جزئی‌نگری، پیوست بودن اسناد، عکس، نقشه، دست‌نوشته، کالک، باید راستی‌آزمایی شده و پس از پیاده‌سازی، تدوین شود. تدوین و یا همان اثر نهایی، باید مُبیّن تمام واقعۀ یک اتفاق تاریخی مربوط به همان موضوع باشد. در واقع هم مصاحبه و هم تدوین باید جمع‌الاطراف و اصطلاحاً مانع اغیار و جامع افراد باشد.

حمید قزوینی:

در تاریخ شفاهی، اسناد نقشی اساسی دارند و به دلایل گوناگون ضروری‌اند: به راوی در یادآوری خاطرات یاری می‌رسانند، اعتبار روایت را افزایش می‌دهند و داده‌های شفاهی را تکمیل می‌کنند. اسناد همچنین سیر زمانی رویدادهایی را که راوی فراموش کرده روشن می‌سازند و در انتخاب موضوع، طراحی پرسش‌ها و شناسایی افراد مؤثر یا شاهدان واقعه نقش دارند. آن‌ها زوایای کمتر دیده‌ شده را آشکار کرده و زمان، مکان و جزئیات فراموش‌شده راوی را مشخص می‌کنند. در مقابل، روایت‌های شفاهی نیز می‌توانند اسناد را ارزیابی کرده و خطاها و نواقص نهفته در آن‌ها را آشکار سازند.

ابوالفضل حسن‌آبادی:

یکی از هنرهای مصاحبه‌گر هنر جست‌وجو و دسترسی به آرشیو خصوصی و عمومی در پیگیری موضوع مورد بررسی است. اسناد مکتوب و غیرمکتوب در تمام مراحل تاریخ شفاهی بررسی اولیه موضوع و طراحی پروژه تا تعمیق داده‌ها، راستی‌آزمایی محتوا و نهایتاً انتشار کارکردی ضروری دارند، هرچند شکل استفاده از آن‌ها در هر مرحله متفاوت است به‌ویژه در سال‌های اخیر «تاریخ شفاهی عکس» جایگاهی ویژه یافته و با کمک به باز‌یادآوری اطلاعات فراموش‌شده و ایجاد ارتباط عاطفی بیشتر، توانسته کیفیت و عمق مصاحبه‌های تاریخ شفاهی را به‌طور چشمگیری افزایش دهد.

سید محمدصادق فیض:

سند به خودی خود ارزش است و این ارزش زمانی که با متن هم‌خوانی می‌یابد و در جهت تثبیت مدعایی مهم از جانب راوی، در ذیل مطلب قرار می‌گیرد، ارزشی فراتر هم به متن می‌بخشد و هم بر خود بار می‌کند. طبیعی است که برای مسائل روشن نیازی به ارائه سند نیست؛ اما هرجا گفته‌های راوی محل تأمل باشد یا برای مخاطب پرسش‌برانگیز شود و نتواند به‌راحتی سخن راوی را بپذیرد، پژوهشگر تاریخ شفاهی ناگزیر از آوردن سند دست‌اول خواهد بود. این سند می‌تواند عکس یا متن یا حتی نقل قولی معتبر باشد.

غلامرضا آذری خاکستر:

اسناد به‌عنوان منابع مطالعاتی و استنادی، در همه مراحل تاریخ شفاهی نقشی اساسی دارند. نخست، چون هم‌زمان با وقوع رویداد تولید شده‌اند، منبعی دقیق برای شناخت جزئیات واقعه‌اند و با مطالعه آن‌ها مصاحبه‌کننده می‌تواند بر موضوع اشراف پیدا کند و پرسش‌های مؤثرتر طرح کند. دوم، اسناد در گویاسازی و کامل‌سازی روایت‌ها اهمیت دارند و به رفع ابهام‌ها، تصحیح خطاهای حافظه و تقویت اعتبار روایت کمک می‌کنند. به‌همین‌سبب، اسناد نه‌تنها در فرایند مصاحبه بلکه در مرحله تدوین و انتشار نیز نقش تعیین‌کننده دارند و بدون آن‌ها تاریخ شفاهی نمی‌تواند تصویری دقیق از واقعیت‌های تاریخی ارائه دهد.

غلامرضا عزیزی:

اسناد و مدارک ابزارهای کمکی مهمی برای پژوهشگران تاریخ شفاهی‌اند؛ زیرا با مطالعه آن‌ها می‌توان پرسش‌های دقیق‌تری طراحی کرد و در مرحله مصاحبه و تدوین، گفته‌های راوی را راستی‌آزمایی نمود تا از انحرافات عمدی یا سهوی در بازسازی گذشته کاسته شود. با این حال، همین امر پارادوکسی ایجاد می‌کند؛ چراکه یکی از کارکردهای اصلی تاریخ شفاهی، پر کردن خلأهای موجود در اسناد و پاسخ‌دادن به پرسش‌هایی است که در منابع دیگر یافت نمی‌شود. بنابراین، تاریخ شفاهی و اسناد باید در تعامل تکمیلی و نه رقابتی به کار گرفته شوند.

شفیقه نیک‌نفس:

اسناد تاریخی مانند مکاتبات اداری، گزارش‌ها، صورت‌جلسات، مدارک قضایی، رسانه‌ای و نامه‌ها، اطلاعاتی دقیق درباره زمان، مکان، جزئیات و دست‌اندرکاران رویدادها ارائه می‌کنند. این اسناد معمولاً در جریان کار اداری و بدون هدف پژوهشی تولید شده‌اند، ازاین‌رو بازتاب‌دهنده بخشی از واقعیت عینی جامعه‌اند؛ هرچند ممکن است جهت‌گیری حاکمیتی نیز در آن‌ها دیده شود. بااین‌حال، جزئیات مندرج در اسناد به پژوهشگر کمک می‌کند تا خاطره را در بستری وسیع‌تر تحلیل کند و با شناخت دقیق‌تر گذشته، بتواند پرسش‌های بهتر طراحی کرده، روایت‌ها را سنجیده و محتوای مصاحبه را مستند و غنی سازد.

محمدمحسن مصحفی:

اسناد به عنوان منابع دست اول؛ دانسته های مورخ یا مصاحبه‌گر درباره موضوع را افزایش می‌دهند و می‌توانند به او تسلطی نسبت به موضوع بدهند که -به طور نسبی- هم تراز با تسلط راوی بر ماجرا باشد. تازه در صورت تحقق این شرایط است که زمینه‌های یک مصاحبه‌ی با کیفیت تاریخی فراهم آمده است. تسلط بر محتوای اسناد، ابتکار عمل در مصاحبه را در اختیار مصاحبه‌گر قرار می‌دهد و به او اجازه می‌دهد که روند گفت‌وگو را به درستی راهبری کند. از طرف دیگر در مرحله راستی‌آزمایی گفته‌های راوی یا تشخیص میزان دقت آنها -در مصاحبه یا مرحله تدوین- اسناد می‌توانند به عنوان شاخص نقش ایفا کنند.

فاطمه دوستکامی:

اسناد در پژوهش تاریخ شفاهی نقش زیربنایی دارند و ابزار مهم پژوهشگر برای فهم دقیق‌تر موضوع‌اند. در آغاز پژوهش، اسناد با روشن‌کردن ابعاد مسئله و زمینه‌های تاریخی، جهت‌دهی پرسش‌ها و تنظیم رویکرد مصاحبه را ممکن می‌سازند. هنگام گفت‌وگو نیز ارائه اسناد موجب تمرکز بیشتر راوی، فعال‌شدن لایه‌های فراموش‌شده حافظه و جلوگیری از پراکندگی روایت می‌شود و در نتیجه دقت و اعتبار مصاحبه افزایش می‌یابد. در مرحله تدوین، اسناد امکان راستی‌آزمایی روایت، بازیابی پیوندهای وقایع و رفع ابهام‌های ناشی از گذر زمان را فراهم می‌کنند و به استحکام متن نهایی می‌افزایند.

 



 
تعداد بازدید: 37



http://oral-history.ir/?page=post&id=12934