رمزگشایی از ارتباط درونی فرد با پدیده؛ وظیفه تاریخ شفاهی است
مریم اسدی جعفری
26 اسفند 1403
به گزارش سایت تاریخ شفاهی «دوره آموزش ثبت و ضبط تاریخ شفاهی در صنعت نفت؛ آموزش مصاحبهگر»، یکشنبه 8 اسفند 1403 در مرکز اسناد و موزههای صنعت نفت، به صورت حضوری و برخط برگزار شد. در ادامه، گزیدهای از این دوره آموزشی آمده است:
«شفیقه نیکنفس» رئیس سابق گروه تاریخ شفاهی سازمان اسناد و کتابخانه ملی، در بخش آغازین این دوره، بر شکلگیری تاریخ شفاهی در دنیا مرور کرد و گفت: «تاریخ شفاهی برای جبران نقص منابع تاریخی است. وقتی یک پژوهشگر میخواهد یک کتاب یا مقاله درباره یک موضوع تاریخی بنویسد، نیاز به رجوع به کتابها و اسناد گذشته دارد؛ چه عکس، چه روزنامه، چه گزارش و سند. اطلاعات مورد نیاز را کسب میکند و با تجزیه و تحلیل، یک مقاله تاریخی مینویسد. تاریخ شفاهی، روشی است که به محقق کمک میکند، اطلاعاتی که از روزنامه، سند و خاطرات، به دست نیاورده، از طریق مصاحبه جمعآوری کند. در تاریخ شفاهی، ما به دنبال گردآوری تجربهها هستیم.
اسناد وزارت نفت، بعد از گذشت 30 تا 40 سال به اسناد راکد تبدیل میشوند و دارای ارزش تاریخی هستند. همین اسناد، منابع دست اولی هستند که میتوانید به آنها مراجعه کنید. وقتی از روی منابع دست اول تاریخی، یک پژوهش انجام میشود و به صورت یک کتاب مدون منتشر میشود، جزو منابع دست دوم هستند که ارزش آن، کمتر از منابع دست اول است، اما از آنجا که مصاحبههای تاریخ شفاهی، با افراد عامل و اثرگذار صورت میگیرد، جزو منابع دست اول تاریخی قرار میگیرند و دارای ارزش پژوهشی هستند.
در یک تعریف جامعتر، تاریخ شفاهی یک روش پژوهش تاریخی برای جمعآوری و نگهداری اطلاعات تاریخی، از حافظه افراد سهیم در رخدادهای تاریخی یا شاهدان عینی در هر طبقه اجتماعی است. کاربردهای تاریخ شفاهی، خیلی وسیع است. برای مثال برخی با تعاریف فمنیستی یا دفاع از حقوق کارگران به سراغ تاریخ شفاهی میآیند، اما تاریخ شفاهی سازمانی، به اهداف دستگاههای دولتی نزدیک است. برای مثال تاریخ شفاهی دانشکده حقوق و علوم سیاسی با هدف مستندسازی و جمعآوری پیشینه سازمانی انجام شده است، یا در پروژه تاریخ شفاهی قضات پیشکسوت، سیر زندگی قضات عالیرتبه کشور را جمعآوری کردهاند. تاریخ شفاهی توسعه خوزستان و تاریخ شفاهی بانک مرکزی هم آثاری قابل استفاده و پرمحتوا هستند. تاریخ شفاهی شرکت واحد اتوبوسرانی، شرکت کنترل ترافیک تهران و کتاب «داستان رویان» که چگونگی تأسیس پژوهشگاه رویان برای درمان نازایی را مورد بررسی قرار دادهاند، جزو تاریخ شفاهی سازمانی قرار میگیرند».
ویژگیهای یک مصاحبهگر موفق تاریخ شفاهی
سپس حجتالاسلام سعید فخرزاده، دبیر مجمع هماهنگی مراکز تاریخپژوهی و بانکهای اسنادی ایران، در ادامه این دوره به تشریح نقش اسناد در تاریخ شفاهی پرداخت و گفت: «اسناد و مدارکی که در تاریخنگاری استفاده میشوند، اساساً برای تاریخنگاری ثبت نشدهاند، گرچه از آن در تاریخنگاری استفاده میشود. برای مثال، شناسنامهها قرار نیست به عنوان سند تاریخی ثبت شود، اما از آن در تاریخ بهره میبریم. در واقع از این اسناد استفاده میکنیم تا گذشته را با آن ترسیم کنیم. مورخ میگوید از آنجایی که شناسنامه با نیت تاریخنگاری ثبت نشده، اتفاقاً سالمتر است و دخل و تصرفی در آن نیست و نخواستهاند خودشان را با آن منزه کنند.
تفاوتهایی بین منبع و متن تاریخی وجود دارد. همه اسناد، مدارک و اطلاعات که در سطوح مختلف، چه به صورت شفاهی و چه غیرشفاهی ثبت و ضبط شده و در یک قالب ماندگار قرار گرفته، جزو منابع هستند. وقتی یک محقق و پژوهشگر تاریخی با روش علمی، این اطلاعات را راستیآزمایی کند و تبدیل به متن قابل اتکا و توجه کند، متن تاریخی شکل میگیرد.
مصاحبهکننده موفق تاریخ شفاهی، باید ویژگیهایی داشته باشد. اول تیزبین، نکتهسنج و کنجکاو باشد. در برقراری ارتباط، استعداد داشته باشد و بتواند خودش را در گفتوگو جا بیندازد. ممکن است تا اتمام یک پروژه شاهد رفتارهای عجیب سازمانی یا راوی باشد. پس یک مصاحبهکننده تاریخ شفاهی باید صبور باشد. عشق به کار تاریخ شفاهی و پایبندی به اصول اخلاقی، از دیگر ویژگیهای یک مصاحبهگر تاریخ شفاهی است. برای مثال وقتی راوی میگوید بخشی از حرفهایش ضبط نشود یا اسناد شخصیام را به من برگردان، حتماً رازدار و امانتدار باشد. ارتباط کلامی با راوی هم خیلی مهم است. ممکن است راوی خاطرهای را به یاد نیاورد. مصاحبهکننده آنقدر باید گفتوگو کند تا خاطرهاش را به یاد بیاورد. ارتباط غیرکلامی هم اهمیت دارد. من با زبان بدنم در مصاحبه شرکت میکنم. مصاحبهگر باید با رفتار خودش در مصاحبه نشان دهد که برای مصاحبه، اشتیاق دارد. باید فعال و با انرژی باشد و با هر شرایطی به مصاحبه برود. اِشراف مصاحبهگر به موضوع مصاحبه و ایجاد فضای مناسب هم بسیار مهم است. در نهایت، حداقل آشنایی با وسایل ضبط صدا و تصویر و جابهجایی فایل صوتی را هم داشته باشد.
انتخاب مصاحبهشوندۀ مناسب، یکی دیگر از موضوعات مؤثر در فرآیند مصاحبه است. وقتی میخواهیم از بین دو نفر که شاهد یک واقعه بودهاند، یک راوی خوب انتخاب کنیم، باید آن فردی که حافظه و قدرت تکلم خوب دارد انتخاب کنیم.
وقتی راوی و موضوع پروژه را انتخاب کردیم، اول باید سراغ جمعآوری اطلاعات جامع و مستند برویم. در حین گردآوری اطلاعات، افرادی هم برای مصاحبه شناسایی میشوند. شاید در گام اول نیاز به گفتوگوهای اولیه هم داشته باشیم و بعد به سراغ مصاحبههای تاریخ شفاهی برویم.
هنگام مصاحبه، ترتیب زمانی را باید رعایت کنید. افرادی که خاطره تعریف میکنند، در یک فضای خاصی زندگی کردهاند که کاملاً برایشان مشهود شده است. وقتی برای شما روایت میکنند، تصورشان این است که شما هم در آن فضا بودهاید. به همین خاطر، جزئیاتِ آن فضا را برای شما نمیگوید. بعد به زمانهای دیگر میرود و به اصطلاح، کنترل مصاحبه از دست شما خارج میشود. پس برای اینکه خودم را در مصاحبه سهیم و همراه کنم، حتماً ترتیب زمانی را حفظ کنم. البته به معنای کنترل مصاحبهشونده نیست، بلکه باید او را مؤدبانه، به سمت ترتیب زمانی هدایت کنید. چون درباره گذشته او فضای ذهنی مشترک ندارید.
راوی، شاهد یک قضیه است و ما دنبال تحلیل نیستیم. البته گاهی مصاحبهشونده، تحلیل هم میکند اما باید به دنبال ذکر جزئیات و وقایع برویم و جلوی تحلیل را بگیریم. ما به دنبال تعلیل هستیم. تعلیل یعنی فعل و انفعالات ذهنی آدمها راجع به یک پدیده؛ یعنی رفتارها و تصمیمهای درونی درباره یک پدیده که این نکته برای تاریخ شفاهی مهم است. یکی از کارهای تاریخ شفاهی رمزگشایی از ارتباط درونی فرد با پدیده است. در تاریخ شفاهی، گزارش مبتنی بر ارائه نظرهای درونی راوی درباره آن پدیده را میخواهیم».
از «مدیریت دانش» تا «تاریخ شفاهی»
دکتر علی ططری، دبیر انجمن تاریخ شفاهی در ادامه به مبحث «تاریخ شفاهی سازمانی و کاربستهای آن» پرداخت و پس از تشریح خاستگاه تاریخ شفاهی سازمانی اظهار داشت: «برخلاف تصور ما تاریخ شفاهی در غرب، با شیوه سازمانی شروع شد؛ کشورهای اروپایی و انگلستان و به خصوص بعد از جنگ جهانی دوم در ایالات متحده آمریکا. البته بعدها به سمت و سوی دیگری رفتند و به تاریخهای فرهنگی، اجتماعی و جمعیتها و طبقات اجتماعی خاموش در جامعه روی آوردند و در نهایت، تاریخ شفاهی سازمانی، اولویت آخر شد، اما از بعد از جنگ جهانی دوم یک اتفاقی افتاد و تاریخ شفاهی سازمانی، برجسته شد و شروع به کار کرد. در اروپا به مرکزیت انگلستان و آمریکا. البته آمریکاییها بیشتر نگاه سوسیالیتی در تاریخ شفاهی داشتند، اما در انگلستان، نگاه اینگونه بود که در تاریخ شفاهی سازمانی باید تمام اجزای آن سازمان را مورد بررسی قرار بدهید. یعنی فقط نباید رؤسا و مدیران را دید. سازمان از اجزای مختلفی شکل گرفته و باید تمام این اجزا را مدنظر قرار دهیم. در بین کارهای داخلی، «تاریخ شفاهی بانک مرکزی» شباهتهایی به این شیوه دارد. چون یک مصاحبه با آبدارچی رئیس بانک مرکزی هم داشته است. البته این بحث، جای چالش دارد که آبدارچی، چه تأثیری در مدیریت دانش دارد؟ نمونه بارز، این است که حتی آبدارچی را هم باید در پروژه تاریخ شفاهی ببینید. منظورم این است که برای تاریخ شفاهی سازمانی، باید یک تاریخ سلولی هم در نظر گرفت.
اما تاریخ شفاهی سازمانی در ایران، قدمت کوتاهی دارد و با اینکه واحد تاریخ شفاهی صنعت نفت از سال 1392 با حضور دکتر ترکچی شروع به کار کرده، به خاطر چند عنوان کتاب تاریخ شفاهی وزرای نفت، به رسمیت شناخته شده است؛ گرچه به لحاظ کمیت نسبت به بقیه، ضعیفتر به نظر میرسد.
چند مفهوم داریم که در تاریخ شفاهی، درهمتنیده میشوند. بسیاری از سازمانها هنوز فاصله بین «مدیریت دانش»، «حافظه سازمانی»، «تاریخ سازمانی» و «تاریخ شفاهی» را نمیدانند. مدیریت دانش، حدود 7 سال است که در چارت سازمانهای دولتی، مؤسسات خصوصی و بانکها ایجاد شده است، اما ارتباط تاریخ شفاهی و مدیریت دانش چیست؟ این دو با هم ارتباط دارند، ولی مدیریت دانش، یک وظیفه و تاریخ شفاهی هم وظیفه دیگری دارد و فقط مکمل هم هستند.
«مدیریت دانش» یعنی گردآوری تمام دانشها، تجارب و مدارکی که در یک سازمان وجود دارد. به زبان ساده، وقتی مدیرعامل شرکت نفت بخواهد یک قرارداد نفتی بنویسد، قبل از امضا بتواند، در کمترین زمان ممکن، تمام سوابق آن قرارداد را استخراج و مشاهده کند. این سوابق، اسناد، گزارشها، کتاب و تاریخ شفاهی را هم دربرمیگیرد.
تمام اتفاقاتی که در یک سازمان رخ میدهد «حافظه سازمانی» نام دارد. هر سازمان یک تاریخچه و منابع مستند دارد. این حافظه سازمانی در دسترس ما نیست و فقط میتواند به عنوان ابزاری در دست مدیران باشد. یک آرشیو فعال است، ولی به شرطی که ایجاد شود. نفت، یک حافظه سازمانی دارد که باید ایجاد شود.
اهداف تاریخ شفاهی سازمانی، عبارتند از:
- بسترسازی برای دسترسی فوری و سریع به اطلاعات و دانش گذشته.
- براق نمودن نکات و تصمیمات مهم سازمانی در نقاط عطف دورهای.
- استفاده از حافظه سازمانی به عنوان یک دانش غیررسمی.
- ایجاد ترکیبی از تجربیات، مهارتها، تصمیمها و واکنشهای سازمانی که به عنوان دانش خاموش از آن یاد میشود و باید بستر لازم برای ماندن آن در حافظه رسمی ایجاد شود.
- کاربردی کردن دانش گذشته که در زمان حال مورد استفاده قرار گیرد.
- به جریان انداختن دانش در همه سطوح سازمانی (فرهنگسازی).
- ایجاد دیدگاه انتقادی با استفاده از نگرشهای انتقادی (به عنوان یک روش مدیریتی).
- استفاده از حافظه سازمانی در مقاطع و مکانهایی که تاریخ رسمی وجود ندارد.
- مستند شدن تاریخ سازمانها و شرکتهای به ویژه اقتصادی.
- معرفی چهرههای شاخص، نخبه و اثرگذار سازمان که مهجور و مغفول ماندهاند.
تاریخ شفاهی استاندارد سازمانی، سه مرحله دارد: مرحله اول در یک سازمان، از همه مصاحبه بگیرید و بعداً پالایش کنید. اصلاً حساسیت به خرج ندهید. این مدل غربی در سازمانهای غربی انجام شده است. در مرحله دوم، سؤالات تخصصی میشود و افراد را انتخاب میکنید.
مرحله سوم در تاریخ شفاهی سازمانی که تا حالا کار نکردهایم، این است که با مدیران قبلی مینشینیم و مناظره میکنیم. سؤالات و چالشهای این مناظره، از همان مصاحبههای تاریخ شفاهی بیرون میآید و این مناظره هم خروجی خودش را دارد.
مصاحبه با همه ردههای سازمانی، توجه به مسائل روحی - روانی کارکنان، تجزیه و تحلیل ساختار و عملکرد سازمان، توجه به تاریخ غیررسمی، انتقال تجربه مدیران و چرخه تاریخ در سازمان، از ویژگیهای تاریخ شفاهی سازمانی هستند.
در بخش پایانی این دوره آموزشی، «مصطفی بصیریان» مسئول ثبت تاریخ شفاهی قراردادهای نفتی ایران به تشریح روند این پروژه پرداخت.
تعداد بازدید: 56
http://oral-history.ir/?page=post&id=12481