آن سوی دیوار
تسخیر سفارت امریکا به روایت حبیبالله بیطرفمحیا حافظی
12 آذر 1403
حبیبالله بیطرف یکی از سه ایدهپرداز اولیه تسخیر سفارت امریکا و عضو شورای هماهنگی لانه جاسوسی بود. وی که در آن هنگام در رشته مهندسی راه و ساختمان دانشکده فنی دانشگاه تهران مشغول تحصیل بود، خاطرات دستاولی از این واقعه دارد. کتاب «آن سوی دیوار» روایتگرِ اتفاقات پیش از تسخیر لانه تا زمان آزادی گروگانها از زبان اوست. این خاطرات در دو مرحله بین سالهای 1385 و 1386 و دیگری در سال 1402 ضبط شده است.
تدوین کتاب، توسط محمد محبوبی انجام شده است. اشراف اطلاعاتی وی به ماجرای لانه جاسوسی که با فاصله کمی از این اثر، کتاب «ایستگاه خیابان روزولت» را نیز منتشر کرده، به غنای کار کمک کرده است. کتاب، نثر روانی دارد و گویاسازی اعلام به شکل قابل قبولی انجام شده است. آنطور که در پیشگفتار آمده، برای دستیابی به زندگینامههای مستندتر و دقیقتر از شخصیتهایی که در کتاب نام برده شده، از منابع مطبوعاتی، فهرست پذیرفتهشدگان دانشگاهها، گزارشهای انتصابات رسمی درج شده در خبرگزاریها و همچنین برشهایی از مصاحبههای انجام شده در دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری با دانشجویان مسلمان پیرو خط امام استفاده شده است.
ارائه مستندات نیز در بسیاری موارد به شکل دقیق و قابل قبولی انجام شده که توقع خواننده را از کتاب بالا میبرد. با این حال اندکی از سخنان راوی بدون ارائه سند در کتاب آمده است؛ مثل جریان دستگیری یکی از افسران امریکایی با 7 چمدان اسناد و مدارک نیروی هوایی ایران در مهر 1358 توسط کمیته فرودگاه مهرآباد.
طرح روی جلد تصویری از روز 13 آبان 1358 و ساعات اولیه تسخیر است. این تصویر، عطف و پشت جلد را نیز پوشش داده است. کتاب با دو صفحه دستخط راوی شروع میشود که به اتقان اثر کمک کرده است. پس از فهرست مطالب و پیشگفتار، کتاب در قالب 9 فصل، بخشبندی شده است.
در فصل اول، راوی ضمن معرفی کوتاهی از خانواده و دوران کودکی خود، نحوه ورودش به دانشکده فنی را شرح میدهد. وی از همان ابتدای ورود به دانشگاه، در جمع دانشجویان مسلمان وارد و مسئولیتهای دانشجویی را عهدهدار میشود. دانشجویان مسلمان انقلابی دانشکده، به عنوان مذهبیها در برابر چپیها در تشکلی غیر رسمی فعالیت میکردند. این تشکل پس از پیروزی انقلاب رسمیت پیدا کرد و نامگذاری شد. در این فصل، توضیح مختصری هم درباره وضعیت دانشکده فنی در سال 1357 و زمان پیروزی انقلاب داده شده است.
فصل دوم از اواخر سال 1357 شروع میشود. در آن زمان مجاهدین خلق بی اطلاع از شکلگیری مجموعه قوی از دانشجویان معتقد به مشی امام خمینی به دنبال نیروربایی برای خود بودند. روند تأسیس «سازمان دانشجویان مسلمان دانشکده فنی» و پس از آن تولد انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و در نهایت تأسیس اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در این فصل روایت شده است. همینطور توضیح داده شده که عنوان «دفتر تحکیم وحدت» از سمیناری که در اواخر شهریور 1358 در دانشگاه پلیتکنیک با همین نام برگزار شد گرفته شده است.
در این سمینار اعضای شورای مرکزی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان دانشگاهها نیز انتخاب شدند. این هفت نفر عبارت بودند از راوی کتاب، فرید سلمانیان، ابراهیم اصغرزاده، محسن میردامادی، محمود احمدینژاد، سیدعلی سیدینژاد و رحیم باطنی. پس از پایان سمینار، این افراد به همراه تعداد دیگری از اعضا خدمت امام میرسند و از ایشان میخواهند برای دفاع از نظام جمهوری اسلامی مطابق نظر ایشان، افرادی را به عنوان نماینده خود معرفی کنند. در نهایت هفت عضو شورای مرکزی تحکیم وحدت در مهر 1358 با آقایان خامنهای، حسن حبیبی، محمد مجتهد شبستری، موسوی خوئینی و بنیصدر جلساتی را در محل مجلس خبرگان برگزار میکنند. در این جلسات این افراد دیدگاهشان را نسبت به «خط امام» توضیح میدادند. در آخرین جلسه، به صورت اتفاقی حاج احمد خمینی هم وارد این جلسه میشوند و توضیح میدهند که به عقیده امام، تمام گرفتاریها و بدبختیهای ما و جهان سوم از امریکاست. تعبیر وی این بوده که دولت موقت همچنان پشت دیوار امریکا مانده و شورای انقلاب در مقابل آن موضعی نگرفته، ولی امام سالهاست که از دیوار امریکا عبور کرده است. راوی توضیح میدهد که طرح چنین موضوعی روی دیدگاهِ اعضا تأثیر بسیاری گذاشت.
در فصل سوم، نحوه شکلگیری ایده تسخیر سفارت امریکا بیان شده است. موضوع تسخیر اولین بار در یکی از جلسات شورای مرکزی تحکیم وحدت در هفته آخر مهر 1358 مطرح میشود. در این جلسه که دو نفر از اعضای آن غایب بودند، ابراهیم اصغرزاده برای اولین بار این ایده را مطرح میکند. راوی و محسن میردامادی هم با آن موافقت میکنند؛ ولی دو عضو دیگر شورا یعنی احمدینژاد و سیدینژاد با این کار مخالف بودند. در نهایت سه عضو موافق تصمیم میگیرند این کار را بدون اطلاع و مشارکت مخالفین به شکل مستقل پیگیری کنند. این افراد مقرر میکنند که افراد مورد اعتماد بیشتری را با خود همراه کنند و جمع بزرگتری برای تقسیم و انجام کارها تشکیل دهند. دانشجویان جلسات متعددی را برای این کار تشکیل دادند و به این نتیجه رسیدند که به دلایل متعدد، بهترین زمان برای تسخیر سفارت امریکا روز 13 آبان است. درخلال این برنامهریزیها، از طریق آقای موسوی خوئینی هم نظر مثبت امام برای انجام این کار به شکل ضمنی گرفته شد. نحوه شناسایی و تدارکات انجام کار و گردآوری نفرات معتقد و معتمد هم از دیگر مواردی است که راوی به تفصیل در این فصل بیان کرده است.
راوی در فصل چهارم با عنوان «صبح روز سیزدهم» به بیان اتفاقات روز 13 آبان میپردازد. جلسه توجیهی در ساعت 6:30 صبح برگزار میشود به طوری که دانشجوها فرصت تماس یا انجام کار دیگری نداشته باشند و موضوع تسخیر سفارت لو نرود. برنامه ورود به سفارت اینگونه تعیین شده بود که ستون جمعیت دانشجویان حرکتی را از تقاطع خیابان بهار و طالقانی به سمت غرب انجام دهند. پوشش این حرکت هم راهپیمایی تا دانشگاه تهران و ملحق شدن به مراسم بزرگداشت شهدای 13 آبان بود. ساعت 9 صبح راهپیمایی شروع میشود و حوالی ساعت 9:30 جمعیت دانشجویان پس از بالا رفتن از دیوار و بحث با نیروهای کمیته مستقر در کیوسک نگهبانی و بریدن زنجیر درِ پارکینگ، وارد حیاط سفارت شدند. نحوه تسخیر ساختمان اصلی و بخشی از این ساختمان که با یک در بزرگ گاوصندوقی محافظت میشد از دیگر مواردی است که به شکل کامل در این فصل توضیح داده شده است.
راوی در فصل پنجم اتفاقات مربوط به روزهای پس از تسخیر را بیان کرده است. از جمله مواردی که در این فصل عنوان شده نحوه تأسیس تشکیلات جدیدی به نام «شورای هماهنگی لانه جاسوسی» و تصویب کمیتههایی به نامهای کمیته اسناد، اطلاعات و تبلیغات، روابط عمومی، خدمات، عملیات و کمیته امور گروگانها است. معرفی اعضای این کمیتهها و شرح وظایفشان به تفصیل در این فصل آورده شده است. در این بین شوراهایی چون «شورای بلندگو» و «شورای بازو» نیز شکل گرفت که راوی درباره آنها صحبت کرده است. همچنین در این فصل نام برخی از گروگانها و نحوه برخوردشان با کمیته فرهنگی نیز آورده شده است.
فصل ششم با عنوان «شصتوشش امریکایی» به بیان نحوه نگهداری از گروگانها میپردازد. در این فصل نحوه شناسایی افسران سیا یعنی تام اهرن، ویلیام دارتی و مالکوم کالپ و چگونگی نگهداری و بازجویی از آنها به کمک دادستانی انقلاب شرح داده شده است. چگونگی آزاد کردن و تحویل اتباع غیرامریکایی به سفارت دولت متبوعشان و استخدام آشپز پاکستانی برای تهیه غذای گروگانها نیز در این فصل آمده است. اعزام هیئتهای میانجی به تهران، رهایی گروگانهای زن و سیاهپوست، شرایط درمانی و بهداشتی گروگانها و نیز تفریح و سرگرمی آنها از دیگر مواردی است که در این فصل توضیح داده شده است. پایانبخش این فصل طراحی نقشه فرار توسط جان لیمبرت و چگونگی خنثی شدن آن است.
راوی در ابتدای فصل هفتم به نحوه برگزاری گردهمایی نهضتهای آزادیبخش در دی 1358 اشاره کرده است. نحوه بازسازی و رفوی اسناد و میکروفیلمهای رشته و پودر شده و انتشار این اسناد در قالب اطلاعیههای افشاگری از دیگر مطالب این فصل است. سپردن وظیفه تعیین سرنوشت گروگانها به مجلس شورای اسلامی توسط امام خمینی در انتهای این فصل آمده است.
فصل هشتم کتاب به ماجرای طبس و پس از آن پخش کردن گروگانها در شهرهای مختلف پرداخته شده است. فرار ناموفق مالکوم کالپ، خودکشی نافرجام جری میل و سانحه رانندگی هنگام انتقال چهار گروگان در جاده کاشان از موارد دیگری است که در این فصل مطرح شده است.
فصل نهم و پایانی کتاب با عنوان «وداع با لانه جاسوسی» هم به بیان برخی اتفاقات در پایان گروگانگیری و جمعبندی سخنان راوی اختصاص دارد. موضوع بیماری یکی از گروگانها به نام ریچارد کوئین، بازگرداندن گروگانها به تهران و پراکندگی آنها در پایتخت، کاهش اجباری شمار دانشجوها در لانه جاسوسی، دیدار دانشجویان با حضرت امام، نفوذی سازمان مجاهدین در لانه جاسوسی و انتشار اسناد مرتبط با شهید بهشتی، آزادی گروگانها با میانجیگری دولت الجزایر و خاتمه فعالیت تشکل خط امام از جمله مواردی است که در این فصل بیان شده است. راوی در انتهای این فصل اعلام کرده از جمله کسانی است که هنوز هم معتقد است کار تسخیر لانه جاسوسی اشتباه نبوده و این مهمترین و بهترین کاری بوده که در آن مقطع میتوانست به حفظ و تثبیت انقلاب کمک کند.
در انتهای کتاب بخش اسناد و عکسها آمده است. برخی از این اسناد مانند چارت تشکیلات دانشجویان مسلمان پیرو خط امام برای نخستین بار منتشر شده است. پایانبخش کتاب نیز فهرست اعلام است.
چاپ نخست کتاب «آن سوی دیوار» در 232 صفحه و شمارگان 1250 نسخه، در قطع رقعی و قیمت 200 هزار تومان در سال 1403 توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
تعداد بازدید: 29
http://oral-history.ir/?page=post&id=12242