تاریخ و رسانه

مهدی فرهانی منفرد*


قرنی که یک دهه از آن را سپری کرده‌ایم، قرن انفجار اطلاعات نام گرفته است. رسانه‌یا ابزار تولید، انتشار و انتقال اطلاعات چنان رو به گسترش است که کمتر عرصه‌ای را می‌توان از تأثیر آن برکنار دانست. رسانه‌به مفهوم سنتی آن، که تنها در فیلم و عکس و روزنامه‌های کاغذی و رادیوها و تلویزیون‌های تحت کنترل خلاصه می‌شد، امروز دیگر معنایی ندارد. پیشرفت دم­افزون انواع فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات در اساس هر نوع سنتی را به چالش کشیده‌است.

رایانه و نرم­افزارهای پرشمار وابسته به آن و همچنین شبکه‌ی جهانی اینترنت، دو نمونه از ابزارهای پرقدرتی است که امروزه در عرصه‌ی رسانه و تلاش‌های رسانه‌ای جایگاهی مستحکم یافته است. نقش نرم­افزارهای رایانه‌ای در تولید، تکثیر، تغییر و توزیع عکس، فیلم، موسیقی، متن و خبر و گزارش به گونه‌ای است که تمامی کسانی که به گونه‌ای با رسانه سر و کار دارند، خود را ناگزیر دیده‌اند بدان روی آورند و از توانمندی‌های شگرف آن بهره گیرند.

یکی از موضوعاتی که همواره مورد توجه روش­شناسان هر علمی قرار دارد، ارتباط یک علم با معارف دیگر، به‌طور اعم و با علوم دیگر، به‌طور اخص است. روش­شناسی هر رشته‌ی علمی در روشن کردن این نکته اهتمام دارد که داد و ستد یک علم با علوم دیگر چرا و چگونه شکل می‌گیرد و آن علم از رهگذر این داد و ستد چه طرفی برمی‌بندد و یا چه زیانی را متحمل می­شود. امروزه دانشمندان رشته‌های مختلف علمی تنها در زمینه‌ی تخصصی دانش خود فعالیت نمی‌کنند و باید هریک با یک یا چند توانایی تخصصی جانبی آشنا باشند و از آن بهره گیرند. استفاده از فن‌آوری‌های نوین اطلاعات و ارتباطات یکی از این توانایی‌های جانبی‌است که دانشمندان علوم مختلف باید با آن آشنایی کافی داشته باشند.

تاریخ نیز به‌عنوان یک علم از این قاعده مستثنی نیست. اگر دانش تاریخ به‌صورت سنتی با ادبیات و یا علم کلام و حدیث پیوند می‌خورد و با‌آن معارف همنشین بود، در دنیای امروز باید به عرصه‌های دیگری توجه داشته باشد. رسانه عرصه‌ای است که مورخان در دنیای معاصر خود را ناگزیر از ارتباط  و تعامل با‌آن دیده‌اند و باید در حسن و قبح آن و بایسته‌ها و ناشایسته‌های آن بیاندیشند و تدبیر کنند. استفاده از رسانه نیز در عرصه‌ی تاریخگری هم ناگزیر است و هم در عین همین ناگزیری باید  مورد نقد و بررسی قرار داده شود. داد و ستد تاریخ و رسانه برای تاریخ سودمندی‌ها و زیان‌هایی به‌همراه دارد که باید به درستی آن را سنجید و ارزیابی کرد.

اگر بخواهیم به جنبه‌های مختلف ارتباط تاریخ و رسانه بپردازیم و در حقیقت، در جایگاه یک مورخ، سودمندی‌های رسانه برای دانش تاریخ را بازکاویم، باید به نکاتی چند اشاره کنیم. نکاتی که در عین بیان آن به نقد و آسیب­شناسی آن هم توجه خواهیم داشت. رسانه امکانات گسترده­ای را برای ارتباط مورخان و جامعه فراهم می‌آورد و به گسترش تفکر و نگرش تاریخی در میان لایه‌های میانی جامعه‌کمک می‌کند. همچنین ابزاری قدرتمند برای دسترسی به اطلاعات در اختیار مورخان قرار می‌دهد. رسانه‌های نوین، زمان را از چرخه‌ی انتشار و انتقال آگاهی‌های تاریخی حذف می‌کنند و امکان ارتباط بی‌واسطه میان جامعه‌ی مورخان و همچنین مورخان و مخاطبان آنان را فراهم می‌آورد. در پرتو این امکانات، تولید، حفظ، انتشار و انتقال شواهد تاریخی مربوط به گذشته و همچنین رخدادهای جهان معاصر برای مورخان آسان‌تر شده است. به یکایک این سودمندی‌های و آسیب ها و آفات آن اشاره می‌کنیم.

فیلم و سینما افزون بر آن که در کار تخصصی ثبت و ضبط قرائن و شواهد تاریخی ابزاری کارآمد است، می­تواند تاریخ را به میان جامعه ببرد و دلبستگی به تاریخ را از انحصار نخبگان خارج کند. توده­های مردم باید تاریخ کشور خود را بدانند و با چهره­های برجسته­ی سرزمین خود آشنا و مأنوس باشند. رسانه چنین امکانی را در اختیار تاریخ قرار می­دهد و به تعمیق فکر تاریخی در میان توده­های جامعه یاری می­رساند. دغدغه­های تاریخی را فراگیر می­کند و حافظه­ی تاریخی مردم را غنا می­بخشد.

یکی از کاربردهای اساسی رسانه، به صورت عام، بهره­گیری از آن در پژوهش­های عرصه­ی تاریخ شفاهی است. با استفاده از اینترنت و امکانات ارتباطی آن که مرزهای زمان و مکان را درنوردیده است، می­توان برای تاریخ پژوهان آینده مواد خام و اسناد تاریخی به صورت فایل­های فیلم، عکس و صدا و یا فایل­های متنی فراهم آورد. شاید تاریخ شفاهی بیش از هر زمینه­ی دیگری، به استفاده از این امکانات در فعالیت­های علمی خود نیازمند باشد.

چنین پیوندی میان تاریخ و رسانه، در عین سودمندی برای هر دو سوی این ارتباط با خطرهایی نیز همراه است. امروزه با وجود نرم­افزارهای قدرتمند ویرایش فیلم و عکس، امکان اعمال هر نوع تغییر و تحریفی در عکس­ها و فیلم­های تاریخی وجود دارد. این تغییرات می­تواند با چنان دقت و ظرافتی صورت گیرد که حتی متخصصان کار با آن نرم­افزارها نیز گاهی موفق به تشخیص تغییر نمی­شوند. با این نرم­افزارها می­توان یک واقعیت تاریخی را جعل یا تحریف کرد و به مرور زمان این جعل و تحریف­ها می­تواند به سلب اعتماد مورخان نسل­های آینده از این گونه روایات و اسناد باشد.

فیلم و سینما نیز می­تواند در معرض همین آفت و تهدید قرار داشته باشد. این رسانه، زمانی که در اختیار یک جریان فکری و یا قدرت سیاسی قرار گیرد و تلاش شود بدون توجه به ملاحظات و دغدغه­های علمی، از آن به­عنوان ابزاری برای ترویج یک اندیشه­ی نادرست و یا تحریف برخی حقایق تاریخی استفاده شود، نه تنها سودمندی خود را فرومی­گذارد، بلکه می­تواند به تهدیدی جدی برای معرفت تاریخی بدل شود. از آنجاکه مخاطب فیلم و سینما مردم عادی هستند و نه نخبگان، فرهیختگان و متخصصان؛ میزان نفوذ این ابزار و توانایی اعجاب­انگیزش در القای یک تحلیل، باور و یا خبر تاریخی نادرست به یک جامعه می­تواند نگرانی جدی مورخان را به دنبال داشته باشد.

برخلاف روزگاران پیشین که ارتباط انسان­ها در گوشه و کنار جهان با یکدیگر یا ممکن نبود و یا به صرف هزینه­های بسیاری نیاز داشت، در دنیای امروز ارتباط مورخان با یکدیگر می­تواند فارغ از بعد مکانی و جغرافیایی به سهولت صورت پذیرد. اگر زمانی برای انتشار یک دیدگاه علمی، یک تجربه­ی تاریخی و حتی یک مقاله مورخ باید ماه­ها در انتظار می­ماند تا نشریه­ای آن را از مسیر دشوار و زمان­بَر بررسی، داوری و کارهای فنی مربوط به حروف­چینی و چاپ بگذراند و انتشار یابد. حتی در این صورت نیز میزان مخاطبان آن نوشتار به چگونگی توزیع و اقبال متخصصان به آن نشریه مربوط می­شد و البته هر نشریه­ای نیز مخاطبان محدود خود را داشت. امروزه دیگر نوشتن در فضای مجازی و انتشار نوشته­های مورخان با فاصله­ی زمانی بسیار ناچیزی پس از تولید اثر، سبب می­شود سرعت تبادل اندیشه­ها و دیدگاه­ها بسیار افزایش یابد. کمیت یک نوشتار دیگر چندان اهمیتی ندارد. گاهی یک نوشته در فضای مجازی تنها چند جمله است؛ چند جمله برای بیان یک نکته­ی تاریخی یا یک انتقاد علمی محدود و مختصر. دسترسی به این نوشته­ها نیز عموماً زمان­بَر و هزینه­بَر نیست و به آسانی صورت می­پذیرد. بدینسان رسانه­های اینترنتی ابزاری قدرتمند را برای انتشار دیدگاه­ها و تحلیل­هایشان و همچنین آگاهی از دیدگاه­ها و تحلیل­های دیگران و طبیعتاً آگاهی از آخرین اخبار و اطلاعات در اختیار مورخان قرار می دهد.

استفاده از ابزارهای اینترنتی همچون وبلاگ­ها، با همه­ی سودمندی، باید با ملاحظات لازم صورت گیرد. وبلاگ­نویسی می­تواند مورخ امروزین را به عرصه­ی ژورنالیسم سوق دهد و او را به جنبه­های ناستوده­ی ژورنالیسم، چون سطحی­نگری و تحلیل و قضاوت شتابزده دچار کند. کمبود مجلات علمی و دانشگاهی اینترنتی سبب می­شود، تشخیص ارزش واقعی نوشته­های اینترنتی برای مخاطبان غیرمتخصص دشوار باشد. یکی از وظایف کنونی سیاستگزاران عرصه­ی علم و فرهنگ برنامه­ریزی و بسترسازی برای تولید ضابطه­مند نشریات الکترونیک دانشگاهی و غیردانشگاهی با سطح علمی و کیفی قابل قبول است. به­رغم پیشرفت چشمگیر مجلات معتبر علمی مجازی در غرب، در ایران هنوز به این پدیده به عنوان یکی از نیازهای اساسی قرن بیست و یکم نگریسته نشده است.

همین ملاحظات می­تواند و باید درباره­ی تولید کتاب­های الکترونیک و کتابخانه­های دیجیتال مدنظر قرار گیرد. تولید و انتشار کتاب مجازی باید هم اهمیت و جایگاه خود را بیابد و بدان بها داده شود و هم باید امنیت محتوای کتاب های الکترونیک با ایجاد ضوابط و قوانین متناسب تأمین شود. مورخان باید بتوانند نتایج پژوهش­های خود را بی­دغدغه­ی سرقت، جعل و تحریف و با اطمینان از امکان بهره­مندی از حقوق تضمین­شده­ی مؤلف در فضای مجازی انتشار دهند، به کتابخانه­های مجازی دنیا معرفی کنند و خود بتوانند از آثار مورخان دیگر در سراسر جهان به سهولت بهره گیرند. کتابخانه­های مجازی نیز باید در دانشگاه­ها و مراکز علمی کشور پدید آید و امکان استفاده از آن برای مورخان فراهم شود.

فراهم آمدن بانک­های اطلاعات علمی مجازی، مجلات علمی الکترونیک و کتابخانه­های دیجیتال از پیش­شرط­های فراهم آمدن امکان آموزش مجازی است. چشم­انداز آینده­ی آموزش تاریخ و هر رشته­ی دیگری در جهان، کمرنگ شدن روش­های حضوری آموزش، رونق و رواج دانشگاه­ها، مراکز آموزشی، دوره­های تحصیلی و مدارک دانشگاهی اینترنتی و مجازی و به بیانی دیگر، حذف محدودیت­های زمانی و مکانی در عرصه­ی آموزش و تحصیل است. همه­ی امکانات رسانه همانند فیلم، صدا، عکس، مجله، کتابخانه و انواع شیوه­های ارتباطی اینترنتی باید در یک نظام آموزش مجازی به کار گرفته شود و دانشجویان و استادان باید در استفاده از این امکانات و ابزارها کارآمد و توانمند باشند.

از این روست که آشنایی با رسانه و ابزارهای نوین فناوری­های اطلاعات و ارتباطات یکی از ضرورت­های انکارناپذیر آموزش و پژوهش تاریخ در امروز و فردای ایران است. استادان، محققان و دانشجویان تاریخ باید به صورت روزافزون خود را برای استفاده از این ابزارها توانمند کنند. سوگمندانه شمار استادانی که امروزه بتوانند به صورت کارآمد از این ابزارهای در فعالیت های علمی و دانشگاهی تاریخی خود بهره گیرند، بسیار کم است. همین واقعیت ناخوشایند سبب می­شود، چنین کاستی درخور اعتنایی به دانشجویان نیز راه یابد و دانشجویان تاریخ نیز به این ابزارها و امکانات نسبت به دانشجویان رشته­های دیگر علمی توجه و اهتمام کمتری داشته باشند. در کلاس­های روش­شناسی و روش پژوهش تاریخی یکی از سرفصل هایی که باید بدان توجه کافی نشان داده شود، تأکید بر ضرورت استفاده از علوم کمکی در مطالعات تاریخی است و فناوری­های اطلاعات و ارتباطات نیز یکی از همین علوم کمکی است که باید بر اهمیت و جایگاه آن در کلاس­های درس تاریخی تأکید شود. امروزه بیش از هر زمان دیگری ضرورت تدوین و تصویب درسی با عنوان «پژوهش­های تاریخی و دنیای دیجیتال» یا «تاریخ و اینترنت» احساس می­شود. با این حال این تردید جدی وجود دارد که در صورت تصویب چنین درسی در دانشگاه­های کشور، چند تن از استادان تاریخ، ذوالیمینین، می­توانند با تسلط بر دانش تاریخی و آگاهی از ابزارها و امکانات فناوری­های امروزین چنین درسی را ارائه کنند و در مسیر پرورش نسل جدید از تاریخ­پژوهان گام بردارند؟

 

*عضو هیأت علمی گروه تاریخ، دانشگاه الزهرا


کتاب ماه تاریخ و جغرافیاشماره 139 آذر 88
 
تعداد بازدید: 7970



http://oral-history.ir/?page=post&id=1121