کارگاه آموزش تاریخ شفاهی – 4
تفاوت خاطرات و تاریخ شفاهیشاهد یزدان
30 آذر 1401
سایت تاریخ شفاهی در نظر دارد مطالب آموزشی برخی کارگاههای تاریخ شفاهی را به صورت مکتوب در اختیار مخاطبان قرار دهد. مجموعه حاضر با استفاده از مطالب یکی از کارگاههای آموزشی از این دست تنظیم شده است. همانطور که ملاحظه خواهید کرد بسیاری از مطالب ارائه شده مطالب بکر یا کمتر گفته شده نیست، اما سعی شده مطالب دستهبندیشده ارائه شود تا بیشتر مورد استفاده قرار گیرد.
■
تفاوت کتابهای خاطرات با تاریخ شفاهی
متأسفانه بسیاری از کسانی که نام خاطره یا تاریخ شفاهی را بر روی کتاب میگذارند، تفاوت این دو را نمیدانند؛ به همین دلیل کتابهای یکسانی میبینیم که بر روی بعضی نام خاطره گذاشته شده و بر روی برخی دیگر تاریخ شفاهی.
در «خاطره» اصل «راوی» است؛ اما در «تاریخ شفاهی» اصل «مصاحبه» است. چون قرار است مصاحبهکننده قانع شود، سؤالات عمقی از مصاحبه شونده پرسیده میشود و با او شروع به مباحثه میکند. آن چیزی که خاطره را تبدیل به تاریخ شفاهی میکند، همین مباحثهای است که مصاحبهکننده با مصاحبهشونده انجام میدهد.
کتابی که در آن مباحثه نشده و در آن مصاحبه، مصاحبهکننده قانع نشده، تاریخ شفاهی نیست!
برخی استادان دانشگاه معتقدند خاطره یک فاعل دارد و آن هم راوی است؛ اما تاریخ شفاهی دو فاعل دارد؛ راوی و مصاحبهکننده.
هر جا مصاحبهکننده پرسید و بحث کرد (و نه جَدَل؛ جدل با بحث متفاوت است) و قانع شد و خطاهای سهوی اصلاح و برطرف شد، آنجا میتوانیم عنوان تاریخ شفاهی را بر روی کار قرار دهیم؛ اما اگر راوی فقط صحبت کرد و مصاحبهکننده صرفاً شنونده بود، نام آن خاطره است.
مزایای تاریخ شفاهی
- اولین فایده تاریخ شفاهی، از تولید به مصرف بودن آن است.
به طور مثال دیروز واقعهای اتفاق افتاده و امروز راوی آن را نقل میکند. اما در تاریخ مکتوب، پس از تولید سند، حداقل 30 سال طول میکشد تا اجازه انتشار صادر شود. آیا سند ارائه میشود یا خیر؟ کسانی که در آن واقعه بودند ممکن است از دنیا رفته باشند؛ افرادی که قرار است آن را تدوین کنند به موضوع اشراف ندارند و...
- تاریخ شفاهی، تاریخ انسانهای دیده نشده است.
به طور مثال در اسناد سپاه و جهاد و ارتش و... از یک رزمنده عادی کمتر سخن به میان آمده است. بیشتر اسامی که در این اسناد آمده، اسامی فرماندهان رده بالا یا یگانهای مختلف است. در اسناد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و... هم به همین شکل است. سندهای رسمی، سند سران است و در این اسناد، بدنه دیده نمیشود. به همین دلیل گفته میشود که تاریخ شفاهی، تاریخ مردمی است و تاریخ مکتوب، تاریخ حکومتی است.
یکی از ویژگیهای تاریخ شفاهی که بعد از جنگ جهانی دوم، با اختراع ضبط صوت عمومیت یافت، این مسئله بود که دیدند در جنگ سربازان جنگیدند، اما فقط نام فرماندهان مطرح میشود. کتاب خاطرات وینستون چرچیل برنده نوبل ادبیات میشود اما سربازانی که در جنگ شرکت داشتند دیده نمیشوند.
- تاریخ رسمی صحنه را نشان میدهد اما تاریخ شفاهی پشت صحنه را برای ما آشکار میکند که هم جذابتر است و هم واقعیتر.
به طور مثال در یک دورهای، سردار محمد کوثری، فرمانده لشکر 27 محمد رسولالله(ص) با یک برگ کاغذ 250 عدد ماسک از قرارگاه درخواست کرد. زمانی که برای دریافت ماسکها رفتند، تعداد کمتری ماسک موجود بود و همان تعداد کمتر را تحویل دادند. بعدها که اسناد لشکر 27 منتشر شد، آمده بود که در آن تاریخ تعداد 250 عدد ماسک تحویل لشکر 27 شد در صورتیکه این تعداد درست نبود.
- برخی معتقدند تاریخ شفاهی روح قضیه را منتقل میکند و تاریخ رسمی فقط کالبد و جسم را.
به طور مثال وقتی دو اتومبیل با هم تصادف کنند، وقتی افسر حضور پیدا کند و کروکی بکشد مثل تاریخ رسمی است؛ اما اگر قضیه را از دید یک فردی که از بالا این اتفاق را مشاهده کرده است جویا شویم، ممکن است به نکات بسیار زیادی پی ببریم که این تصادف چگونه اتفاق افتاد و بتوانیم دلایل آن را به صورت کاملتری بررسی کنیم.
تعداد بازدید: 2351
http://oral-history.ir/?page=post&id=10955