کارگاه آموزش تاریخ شفاهی - 3
سند و مصاحبهشاهد یزدان
23 آذر 1401
سایت تاریخ شفاهی در نظر دارد مطالب آموزشی برخی کارگاههای تاریخ شفاهی را به صورت مکتوب در اختیار مخاطبان قرار دهد. مجموعه حاضر با استفاده از مطالب یکی از کارگاههای آموزشی از این دست تنظیم شده است. همانطور که ملاحظه خواهید کرد بسیاری از مطالب ارائه شده مطالب بکر یا کمتر گفته شده نیست، اما سعی شده مطالب دستهبندیشده ارائه شود تا بیشتر مورد استفاده قرار گیرد.
■
سند
از آنجا که تاریخ شفاهی یک تاریخ است پس باید مستند باشد و آنرا از سند نقل کنیم پس در اینجا ما ادعا میکنیم که خاطره یک سند است؛ اما آیا واقعاً خاطره یک سند است؟
در گذشته تا حدود 50-40 سال پیش به موارد مکتوب (کاغذی) سند میگفتند اما امروزه شفاهیکاران به هر چیزی که «دال» دارد و بر واقعه، حادثه، گفتار یا امثال آن دلالت میکند سند میگویند. به طور مثال وقتی کسی میگوید «من رفتم و یک تانک را زدم» چون این گفته او بر حادثهای دلالت میکند، یک سند است.
برخی از جمله استادان تاریخ دهههای پیش که به طور سنتی به این موضوع فکر میکنند، موافق این تعریف نیستند. از دید این افراد، این موارد سند نیست بلکه «شواهد» هستند. این عده چیزی جز کاغذ را به عنوان سند قبول ندارند، اما امروزه با توجه به گسترش تاریخ شفاهی، در همه دانشگاههای دنیا پذیرفتند که تعریف سنتی از سند دیگر صدق نمیکند و ما سند شفاهی هم داریم.
پس از این منظر، خاطره «میتواند» سند باشد.
سنت شفاهی
سنت شفاهی، داستانها و ضربالمثلهایی است که پدربزرگان و مادربزرگان برای ما تعریف میکنند و این روایات سینه به سینه از گذشته نقل شده است؛ اما این موارد هیچ مرجع و زمانی ندارند. این موارد جزو تاریخ شفاهی به حساب نمیآید بلکه در دسته سنت شفاهی قرار میگیرند. اینها آداب و رسومی است که به صورت شفاهی از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود.
مصاحبه
گفتیم که روش به دست آوردن خاطره مصاحبه است؛ اما چند مدل مصاحبه داریم. مصاحبه از حیث روش در دستهبندی مختلفی چون مصاحبه کتبی، تلفنی، با فکس، اینترنتی و... قرار میگیرد، اما آن چیزی که در تاریخ شفاهی جواب کار ما را میدهد، مصاحبه شفاهی رودررو است. این نوع مصاحبه، غیر از فن مصاحبه، آداب اجتماعیای هم دارد. به همین دلیل مصاحبه تاریخ شفاهی کار سختی خواهد بود.
مصاحبه از حیث محتوا هم به مصاحبه سطحی و مصاحبه عمقی تقسیمبندی میشود. مصاحبه سطحی، مصاحبه مطبوعاتی است؛ به همین دلیل خبرنگارانی که برای مطبوعات با افراد مصاحبه میکنند، لزوماً مصاحبهکنندگان خوبی برای تاریخ شفاهی نیستند. چون مصاحبه در تاریخ شفاهی باید یک مصاحبه عمقی باشد. در مصاحبه سطحی، سؤال را میپرسیم تا جواب را بگیریم اما در مصاحبه عمقی سؤال را میپرسیم تا پاسخ را بگیریم و قانع شویم. در تاریخ شفاهی تا قانع نشدیم نباید رها کنیم چون در غیر این صورت این مصاحبه یک مصاحبه سست خواهد بود.
مثلاً اگر کسی گفت: «ما دو نفر بودیم و ده گلوله آرپیجی برداشتیم و با موتور رفتیم بیست دستگاه تانک را زدیم...» باید اجازه داشته باشیم که قانع نشویم چون در بهترین حالت اگر همه گلولهها هم به هدف خورده باشد و اتفاق دیگری هم نیفتاده باشد، نهایتاً با ده گلوله بیشتر از ده تانک منهدم نخواهد شد.
یا یک فرد دیدبانی در خاطره خود گفته بود که من در 24 ساعت دیدبانی که انجام دادم 24،000 کشته از دشمن گرفتیم. شما تصور کنید اگر 24،000 کشته را کنار هم قرار دهند به چه مساحتی نیاز است؟ حتی اگر این جنازهها به صورت دو یا سه طبقه هم گذاشته شوند باز به فضای بسیار زیادی نیاز است که در فضای محدود پد جنگی امکان قرار دادن آنها نیست؛ از اینرو نباید به راحتی با این حرف مصاحبهشونده قانع شد.
در تاریخ شفاهی، مصاحبهکننده هم باید دارای ویژگیهایی باشد از جمله داشتن اشراف اطلاعاتی نسبت به موضوع مصاحبه، چرا که اگر اطلاعات کافی در مورد موضوع مصاحبه نداشته باشد، ممکن است امکان قانع شدن نیز پیدا نکند. به همین دلیل گفته میشود که مصاحبهکننده شفاهی یک «مورخ» شفاهی است.
مصاحبه تکمیلی
از آنجا که قانع شدن در مصاحبه عمقی از اهمیت بالایی برخوردار است، نیازمند مصاحبه تکمیلی هستیم. تدوین تاریخ شفاهی بدون مصاحبه تکمیلی معنایی ندارد. با استفاده از مصاحبه تکمیلی، نکات و قسمتهایی که از مصاحبه اولیه جا افتاده یا نیاز به بررسی و تکمیل دارد اصلاح خواهد شد.
تعداد بازدید: 2505
http://oral-history.ir/?page=post&id=10942