اصول، چارچوبها و استانداردهای انجام تاریخ شفاهی - 1
تنظیم: سایت تاریخ شفاهی ایران
10 مهر 1401
هفتمین نشست تاریخ شفاهی در کلابهاوس و رومِ تاریخگر در روز شنبه 2 دی 1400 با مدیریت و میزبانی دکتر مهدی فراهانی منفرد و اجرای خانم مصفا برگزار شد. در این نشست دکتر ابوالفضل حسنآبادی، مرتضی رسولیپور، دکتر حبیبالله اسماعیلی و دکتر مهدی ابوالحسنی ترقی در خصوص موضوع استانداردهای تاریخ شفاهی در نظر و عمل سخن گفتند.
■
خانم مصفا در ابتدای برنامه گفت: همانطور که در سلسله نشستهای قبلی همواره به طور پراکنده به استانداردهای انجام تاریخ شفاهی اشاره میشد، موضوع نشست امشب هم به طور ویژه به مقوله استانداردهای انجام تاریخ شفاهی اختصاص پیدا کردهاست که توسط مهمانان گرامی به آن پرداخته خواهد شد.
سپس از دکتر حسنآبادی دعوت شد تا بحث را شروع کنند.
■
دکتر حسنآبادی : بحثی که در این برنامه در چند دقیقه اول طرح موضوع خواهم کرد، درباره استانداردهای انجام تاریخ شفاهی است و این که کلیت و اهمیت آن چیست و سابقهاش در دنیا و در ایران چگونه است؟ بحث شکلگیری استانداردهای تاریخ شفاهی در دنیا بیست و چند سال بعد از پیدایش تاریخ شفاهی به معنای امروز شکل گرفت. اصطلاحاً دوره اول تاریخ شفاهی در دهههای چهل تا شصت میلادی در دنیا به معنای انجام مصاحبه به تدریج توسط افراد، مؤسسات و مراکز شناخته میشود که از سوی پروژههای حمایتی پیگیری شد و دانشگاهها وارد شدند. در دهه شصت محققان آزاد و دانشگاههای خصوصی هم وارد این حوزه شدند. حتی نهادهای حمایتی هم در این دوره وارد بحث تاریخ شفاهی در دنیا شدند.
تا اینکه سال 1967 که انجمن جهانی تاریخ شفاهی در دنیا به منظور بحث ارتباط بین مؤسسات و مراکز و همچنین تعامل بین آنها در آمریکا شکل گرفت و هنوز هم مقر آن در آمریکا است. یک انجمن بینالمللی تاریخ شفاهی به نام international Oral History Association هم داریم که جای مشخصی ندارد. مثل انجمن جامع تاریخ شفاهی که در آمریکا است و هر سال نشستهایش را در آمریکا برگزار میکند. این انجمن بینالمللی هر سال در یک منطقه و یک قاره از دنیا برگزار میشود و سال آینده هم در آرژانتین برگزار خواهد شد.
در ابتدا انجمنهای بینالمللی و بعد به تدریج انجمنهای ملی تاریخ شفاهی، انجمنهای منطقهای تاریخ شفاهی و همچنین انجمنهای محلی تاریخ شفاهی در دنیا شکل گرفتند و این احساس به وجود آمد که این همه انجمنهای مختلفی که وارد حوزه تاریخ شفاهی شدند، چه جایگاه و کارکردی دارند و چه تعامل و همفکریای میتوانند با هم داشته باشند؟ آیا ضرورت دارد با هم در یک حوزه تعامل کنند یا خیر؟ زمینههای ارائه بهتر تاریخ شفاهی در دنیا چیست؟
اگر بخواهم درباره یکی از همین زمینههای بحث توضیح بدهم، ایراداتی بود که انجمن علوم انسانی آمریکا، در بحث استانداردهای ارائه موضوعات در آمریکا در حوزه علوم انسانی بر تاریخ شفاهی گرفته بود. این ایراد وجود داشت که اصولاً تاریخ شفاهی را به عنوان حوزه مختص تاریخی قبول نداشتند و حتی اجازه ارجاع به مصاحبهها هم در پایاننامههای علوم انسانی داده نمیشد. همین ایرادات یکی از زمینههایی بود که شکلگیری استاندارد در دنیا را به وجود آورد. یعنی کمکم بعد از یک دوره شکوفایی و گسترش و پیدایش و عمومیسازی، خودانتقادی و دیگرانتقادی در تاریخ شفاهی به وجود آمد. این پرسش پدید آمد که برای چه این همه مصاحبه دارد شکل میگیرد و چه جایگاهی دارد؟ آیا همهاش با ارزش است؟
آن پرسشی که آقای دکتر ابوالحسنی مطرح کردند که آیا در خیلی از موارد ما دچار خودافزودگی محتوای تاریخ شفاهی نیستیم؟ ساختارش باید چگونه باشد؟ چگونه باید با هم همکاری داشته باشیم؟ شاید اگر بخواهم این دوره از تاریخ شفاهی را تا حدی با وضعیت فعلیمان مقایسه کنم میشود گفت با وضعیت الان تاریخ شفاهی در ایران مناسب است. به دلیل این که ما بعد از دو دهه کار کردن راجع به تاریخ شفاهی، افزایش فعالیت و گسترش و عمومیسازی تاریخ شفاهی (آقای کمری در این باره اصطلاح دو چوب در تاریخ شفاهی را استفاده میکنند) مجدد باید در فعالیت گذشته بازاندیشی و یک بازنگری داشته باشیم. نقاط ضعف و قوت را پیدا کنیم و به سمت استفاده مفید از تاریخ شفاهی روی بیاوریم.
این بحث در اواسط دهه هشتاد میلادی خیلی جدی در دنیا مطرح شد و در یکی از جلسات انجمن تاریخ شفاهی در آمریکا در مورد آن به یک همفکری رسیدند. بحث استاندارد تاریخ شفاهی مطرح شد و به دنبال آن در 1989 اولین استانداردهای جهانی تاریخ شفاهی در دنیا توسط انجمن تاریخ شفاهی ارائه گردید که آخرین بازنگری مجدد آن هم در سال 2000 صورت پذیرفت. جالب است که در حداقل 22 سال گذشته، به این معنا بازنگری در استانداردهای تاریخ شفاهی در دنیا انجام نشده است و مؤسسات، هر کدام در چارچوب نیازهای خودشان اقدام به بومیسازی این استانداردها کردهاند. اگر در دنیا نگاه کنید مراکزی مثل انستیتو بایلور، دانشگاه کالیفرنیا، اسمیتسون و سایر حوزهها برای خودشان استانداردهایی را در راستای کار و اهداف خودشان با الهام گرفتن از استانداردهای جهانی تاریخ شفاهی، بازسازی و بومیسازی کردهاند و در حال استفاده هستند.
خاطرم هست که در اواخر سال 1380 که در حوزه تاریخ شفاهی کار میکردم و اولین ورود خودم هم به این حوزه بود در ایران هیچ استانداردی برای تاریخ شفاهی وجود نداشت. سازمان اسناد ملی دو-سه فرم و بقیه مراکز هم یکی دو فرم نصف و نیمه داشتند. یعنی ما عملاً چیزی به اسم استاندارد نداشتیم و به این معنا تعریف نشده بود. کل روند کار در قالب دو سه فرمی که سازمان اسناد در زمان خودش تهیه کرده بود و بقیه مراکز هم از آنجا گرفته بودند انجام میپذیرفت و عملاً صحبتی از استانداردها نبود.
شاید اولین بار که استانداردهای جهانی تاریخ شفاهی به معنای امروزی آن در ایران مطرح شد وقتی بود که مقاله استانداردهای جهانی تاریخ شفاهی را ترجمه کردم و در مجله گنجینه اسناد به چاپ رساندم و کلیه روند کاری مرکز اسناد آستان قدس رضوی را بر اساس استانداردهای جهانی تاریخ شفاهی بازنگری و صورت دادیم. البته در همان زمان هم هر کدام از این مراکز در راستای کار خودشان اقداماتی انجام داده بودند؛ اما چیزی به اسم استانداردهای مدون به این معنا نداشتند. الان هم هنوز چیزی به عنوان استانداردهای مدون تاریخ شفاهی در ایران نداریم. هر مرکزی در راستای کار خودش کارهایی انجام داده است.
این استانداردها چند محور کلی داشت که در این برنامه راجع به آنها بحث خواهد شد. مهمترین حوزههای استاندارد عبارت است از:
1. بحث تعهد نسبت به مصاحبهشونده. جالب است که مهمترین مبحث استانداردسازی تاریخ شفاهی بحث مصاحبهشونده است و بیشترین بند هم در استانداردهای جهانی تاریخ شفاهی به مصاحبهشونده اختصاص یافته است. چه تعهد مصاحبهکننده به مصاحبهشونده و چه تعهد مؤسسه یا آن نهاد آرشیوی به مصاحبهشونده. یعنی اگر اغراق نباشد در مجموع شاید نیمی از استانداردهای جهانی تاریخ شفاهی مختص مصاحبهشونده به عنوان راوی و مهمترین عامل اطلاعاتی است و این مسأله از این نظر اهمیت دارد که بالاخره در دادههای اطلاعاتی، به فرد مصاحبهشونده و به نوع ارتباطی که با آن میگیرید، نوع مصاحبهای که میکنید و نوع دادههایی که دریافت میکنید متکی هستید. تاریخ شفاهی بر همین مبنا بنیان گذاشته شده است. به همین خاطر شاید بیش از نیمی از استانداردهای جهانی تاریخ شفاهی به همین مسئله مصاحبهشونده به عنوان مهمترین رکن مصاحبه و استانداردها و نکات اخلاقی و مسائلی که باید رعایت شود اختصاص پیدا کرده و مباحثی مثل تعهدات اخلاقی نسبت به مصاحبه شونده، آگاهی مصاحبهشونده از نتایج استفاده، هوشیاری نسبت به مراحل مصاحبه و انجام کار در ذیل این موضوع مطرح میشود.
2. بحث تعهدات مؤسسات آرشیوی و انجمنهای حمایتکننده و سفارشدهنده مصاحبهها که من چند بند راجع به بحث استانداردسازی و انجام تعریف درست پروژهها و بحث دسترسپذیری، وظایف آرشیوها نسبت به دسترسپذیری منابع، وظایف آرشیوها نسبت به آرشیو کردن درست مصاحبهها و گویاسازی صحیح مصاحبهها، تجهیزات و وسایل درست که در تاریخ شفاهی انجام میشود سخن خواهم گفت.
همچنین بحث مصاحبهکننده و استانداردهایی که یک مصاحبهکننده باید داشته باشد و در انتخاب مصاحبهشونده باید رعایت شود مطرح است. از طرفی یک سری راهنماییهای خیلی مختصر و کلی راجع به استفاده از تاریخ شفاهی ارائه داده که مثلاً زمانی که قرار است از منابع مصاحبهها استفاده شود چه استانداردهایی باید رعایت شود و چه کلیاتی باید در مصاحبه حتماً مورد استفاده قرار بگیرد. همچنین یک سری راهنماییهای خیلی کلی هم در انتها برای معلمان و دانشآموزان در این استانداردها گنجانده شدهاست.
آخرین مبحث در استانداردهای جهانی تاریخ شفاهی، بحث معیارهای اخلاقی در مصاحبه است که در نوع خود از اهمیت زیادی برخوردار است. این معیارها در بحث تعهد نسبت به مصاحبهشونده، تعهد نسبت به پروژه، تعهد نسبت به انجام صحیح کار و تعریف درست پروژه و تعهد نسبت به «به دست آوردن دادههای تاریخی»، به عنوان نکات اخلاقی گسترش پیدا کرده است. یعنی معیارهای اخلاقی در انجام یک پروژه تاریخ شفاهی که جزء مباحث خیلی مهم و جدی است و به نظر میرسد جا دارد در ایران خیلی بیشتر بدان بپردازیم. شاید لازم باشد در آینده یکی از همایشهای تاریخ شفاهی را اصلاً به بحث معیارهای اخلاقی در تاریخ شفاهی اختصاص دهیم که بدانیم در چه مرحلهای و چگونه باید صورت بگیرد.
در یک جمعبندی اگر بخواهم این استانداردها را نام ببرم با عنایت به این که استانداردها از بابت آن اعم و اخصاش تا حدی مغشوش است؛ اما در مجموع به نوعی طراحی شده است که هم جامعه تولیدکننده، هم جامعه استفادهکننده از آن بهرهمند شوند و استفاده کنند. امروزه در دنیا استانداردها توسط حوزههای مختلف بومیسازی شده و استفاده میشود. واقعیت این است که در ایران چیزی به اسم استاندارد به این معنا که الان مد نظرمان است، فقط مراکز برای خودشان دارند. الان هیچ مرکزی در ایران مسئولیت استانداردسازی تاریخ شفاهی به این معنا را به عهده نگرفته است. سازمان اسناد ملی برای خودش کارهایی انجام داده است و همچنین مراکز دیگر هم؛ ما هم در آستان قدس شیوهنامه خاص خودمان را طراحی کردیم. مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران حوزه خودش را کار کرد و بقیه مراکز هم همینطور. منتها هیچ حوزهای به این معنا که شیوهنامهای طراحی کند و بگوید این مربوط به استاندارد جهانی است و هیچ انجمنی یا مرکزی این را اینگونه به عهده نگرفته است که بگوید ما این استانداردهای تاریخ شفاهی را در نظر گرفتهایم و هر کسی که در ایران میخواهد انجام بدهد اینها را باید رعایت کند که حداقل در یک چهارچوبی باشد.
امیدواریم در این برنامه بتوانیم چند بحث اصلی را پاسخ دهیم: استانداردها چه حوزهای از تاریخ شفاهی را در برمیگیرند؟ چه نوع زمینه کاری را در برمیگیرند؟ چه کسی مسئول استانداردها است؟ آیا در ایران میتوان به نوعی استانداردسازی رسید؟ معیارهای لازم در استانداردسازی در ایران چه چیزی است؟
■ ادامه دارد
تعداد بازدید: 2490
http://oral-history.ir/?page=post&id=10783