جو استایلز: از نژادپرستی در جنگ تا آرامش در جزیره مارتا وینیارد

این گزیده برگرفته از مصاحبه لینزی لی Linsey Lee ‏با جو استایلز Joe Stiles است که در کتاب «آنها که خدمت کردند – مارتا وینیارد و جنگ جهانی دوم» آمده است. این اثر را لینزی لی در مرکز تاریخ شفاهی موزه مارتا وینیارد تهیه کرده است. جو استایلز متولد سال 1925 بود و در سال 2006 درگذشت؛ لینزی لی سال 2002 با وی مصاحبه کرد. برای دریافت تاریخ شفاهی‏های بیشتر و ارتباط با یوتیوب به ‏نشانی موزه mvmuseum.org مراجعه کنید.

خاطرات روون تری در پست صوتی

به شکرانه طرح تاریخ شفاهی بازدیدکننده گان پارک یورک York می توانند به خاطرات پرمعنی همشهریان خود در مورد روون تری گوش فرا دهند. یک پست صوتی محاوره‏ای به عنوان قسمتی از طرحی در سطح شهر توسط انجمن روون تری Rowntree بنام "یوورک روون تری را بیاد دارد"در پارک روون تری ایجاد شده است.

داستانی از جنگ به روایت یک استاد ایرانی در آمریکا

در ایران روایت‌های دولتی از جنگ آغشته است به اسطوره‌سازی از آنچه در آن سال‌ها گذشت، خارج از مرزها روایت‌ها آغشته است به گفتار ژئوپولتیک، نظامی و آکادمیک. هر دوی این‌ها واقعیت جنگ را چنان که سربازان و خانواده‌شان از سر گذراندند می‌بلعد. با آنکه ما مقدس بودن قهرمان را باور داریم، اما اسطوره‌سازی نوری درخشان می‌پراکند که چشم ما را در دیدن رنج، گسستن قلب‌ها، درد، سینه سوختن و حتی داستان‌های واقعی از قهرمانی و ایثار کور می‌کند.

خاطرات هفده شهریور

روز شانزدهم شهریور از هفت صبح تا هفت بعد از ظهر، مردم در میدان آزادی جمع شدند. نهایت قطعنامه خوانده شد. بعد از اینکه قطعنامه خوانده شد، همه خوشحال بودند از اینکه چنین موفقیتی کسب کردند و ارتشیها تقریباً به مردم پیوستند. در رکاب ماشینهای ریوی ارتش، نیروهای نظامی بودند و مردم روی تفنگهای ژ ـ 3 آنها گل می‌گذاشتند و نقل پخش می‌کردند. خیلی هم با هم خوش و بش می‌کردند.

10 سال در ایران؛ چند نکته برجسته

این سخنرانی به مناسبت سالگرد تأسیس انجمن سلطنتی امور آسیاThe Royal Society for Asian Affairs در تاریخ 13 ژوئن 1991 ایراد گردید. سر دنیس رایتSir Denis Wright برای اولین بار در دسامبر 1953 به عنوان کاردار برای بازگشایی سفارت بریتانیا پس از قطع روابط دیپلماتیک به خاطر ملی شدن نفت توسط دکتر مصدق، به ایران آمد و تا اکتبر 1955 در زمان سفارت سر راجر استیونز Sir Roger Stevensبه عنوان مشاور در سفارت بریتانیا در تهران خدمت کرد که در این تاریخ به عنوان معاون وزیر در وزارت امور خارجه به لندن فرا خوانده شد. او در آوریل 1963 به عنوان سفیر به تهران بازگشت و تا قبل از بازنشستگی به مدت 8 سال در آن سمت خدمت کرد.

نباید واقعیت‏های تاریخ را پاک کرد

مرتضی نبوی از جمله زندانیان سیاسی قبل از انقلاب است که مدتی از دوران محکومیت خود را در زندان قصر سپری کرده است. خاطرات او از این زندان آمده است. بنوی هم اکنون مدیر مسئول روزنامه رسالت، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضو شورای مرکزی جامعه مهندسین است. سید مرتضی نبوی از خاطرات قصر می‏گوید:

گفتگو با لطف اله میثمی درباره خاطراتش

در زمستان 42 به علت فعالیت‏هایی که در ارتباط با نهضت آزادی و دادگاه‏های سران نهضت داشتم دستگیر شدم. بعد از این که مجموعه‏ای از اعلامیه‏های سیاسی را یکی از دوستان همراه خودشان از اصفهان برای من می‏آوردند ، دستگیر می‏شوند و با دستگیری ایشان من هم دستگیر شدم. از زمستان 42 تا تابستان 43 مدتی را در زندان قزل قلعه و مدتی را در زندان موقت شهربانی بودم. نوبت دیگر که دستگیر شدم بر می‏گردد به جریان دستگیری‏های گسترده تابستان 50 که بسیاری از اعضا و رهبران سازمان مجاهدین خلق شناسایی و دستگیر شدند من، را اول شهریور گرفتند.

خاطرات مسیح مهاجری از حزب جمهوری اسلامی

در ماه مبارک رمضان امسال (تیرماه 1391) فیلمی مستند درباره آقای شهید سید حسن آیت در یک اکران خصوصی پخش شده است که در حاشیه این اکران، افرادی مصاحبه هایی کرده و اظهار نظرهایی درباره شهید آیت و دیگران کرده اند. آیا شما این فیلم را دیده اید؟ من این فیلم را ندیده ام. مطالب ، مصاحبه ها و حواشی این فیلم را خوانده ام. اظهارنظرهای افراد درحاشیه این فیلم را که در نشریات چاپ شده است همه را خوانده ام.

خاطراتی از فریدون اعلم دبیر پیشین کنفدراسیون جهانی

با درود فراوان به جمع شرکت کنندگان در یادمان امروز، مایلم به اختصار دو خاطره در رابطه با همبستگی جهانی متقابل در دو برهه متفاوت از تاریخ نهضت دانشجوئی در خارج از کشور برایتان تعریف کنم. اولین خاطره: اولین خاطره در دوران شکوفایی تشکیلاتی کنفدراسیون جهانی و دیگری در زمان طفولیت نهضت دانشجوئی خارج از کشور اتفاق افتاده است.

خاطراتی از بیژن کلانتریان، از اعضای کنفدراسیون

شرم از خود و افتخار به کنفدراسیونی بودن: قبل از مسافرتم در سال 1973 به آلمان تمامی آشنایان و فک و فامیل این را به من گوشزد می‏کردند که فلانی مبادا با این کنفدراسیونی‏ها ارتباط برقرار کنی. آنها یا توده‏ای‏اند و یا ساواکی و یا کمونیست و همه شان خطرناکند و آبروی ایران را درخارج می‏برند. تو برو پی درس‏ات و عشق بازی‏ات و کاری به کار آنها نداشته باش و الّا تو را از راه بدر می‏کنند.
...
40
...
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 94

حادثه دیگر که باعث شد تصمیم آخرم را برای پیوستن به نیروهای شما بگیرم حماسه‌ای بود که آن سرباز گم شده آفرید. روزی یکی از گروههای گشتی ما یک سرباز شما را که گم شده بود اسیر کرد به موضع آورد سرباز جوانی بود در حدود بیست تا بیست و دو ساله. محاسن زیبایی داشت، وقتی سرباز را به موضع آوردند چند نفر جمع شدند. سرباز آرام بود و حرف نمی‌زد اما نارضایتی از اسارت کاملاً از چهره‌اش پیدا بود. سعی می‌کرد خونسردی خود را از دست ندهد. در همان ساعت یک کامیون ایفا آماده بود که چهل پنجاه تن از پرسنل را به مرخصی ببرد. مقصدش بصره بود.