تاریخ شفاهی و تعامل هویت محلی و ملی


دکتر ابوالفضل حسن‏آبادی

سرزمین خراسان و به ویژه شهر مشهد در دوره معاصر کانون تفکرات انقلابی، فرهنگی و مذهبی بوده است. از مقام معظم رهبری، آیت الله مطهری، شهید هاشمی‏نژاد و آیت‏الله طبسی گرفته تا استاد محمدتقی شریعتی و دکتر علی شریعتی در زمره سرامدان و نام‏آوران حوزه‏های فکری مختلف از این شهر بوده‏اند. یکی از سؤالاتی که پیرامون اهمیت نقش این رجال در هویت تاریخی مطرح است، میزان تعامل جنبه‏های مختلف هویت محلی، منطقه‏ای و ملی شخصیت آنهاست. به نحوی که پرداختن به هریک از آنها باعث نشود تا برخی از ابعاد هویتی دیگر مورد غفلت واقع گردد. یکی از مهمترین نمونه‏ها استاد محمدتقی شریعتی و دکتر علی شریعتی هستند که اصالتاً مزینانی بوده و در شهر مشهد نشو و نما یافته و برخی فعالیت‏های سیاسی و اجتماعی خود را در شهر تهران انجام داده‏اند.

هرسال در سالروز وفات دکتر شریعتی یاد او دوباره در خاطره‏ها زنده می‏گردد و در فضای مجازی و برخی نشریات پیرامون افکار، اندیشه‏ها، تضادها و تأثیرگذاری وی در دوران پیروزی انقلاب اسلامی مطالب مبسوطی ارائه می‏گردد. در واقع بعد از گذشت بیش از سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی بسیاری از ابهاماتی که به دلایل مختلف پیرامون شخصیت و جایگاه دکتر در انقلاب وجود داشته کمتر مورد توجه قرار می‏گیرد و سمت و سو بیشتر به اختلافات برداشت‏ها و عقاید و سلایق گروه‏های سیاسی و اجتماعی گرایش دارد. سؤال بزرگ درباره شریعتی به عنوان یکی از جریانات اصلی در شکل‏گیری تفکرات انقلابی، میزان تأثیرگذاری و اهمیت جایگاه اوست که به علت موضع‏گیری‏های متفاوت در دهه‏های اخیر کمتر به آن پرداخته شده است. به نظر می‏رسد نسل‏های بعد از انقلاب دچار سردرگمی در قضاوت تاریخی نسبت به دکتر هستند و سهم‏خواهی‏های گوناگون باعث شده تا چنانچه باید حق مطلب درباره وی ادا نگردد هر چند که با توجه به در دسترس بودن کتاب‏ها و سخنرانی‏های شریعتی در فضای مجازی و کتابخانه‏ها امکان فراهم شدن حداقل قضاوت برای افکار و آرای وی از سوی نسل‏های بعد از انقلاب فراهم شده است.

تاریخ شفاهی به عنوان یک ابزار کارآمد در سرگذشت پژوهی رجال تاریخی، می‏تواند نقش کلیدی در تبیین جایگاه شریعتی در ایران داشته باشد. در سال‏های اخیر جسته و گریخته مصاحبه‏های بعضاً مطبوعاتی با نزدیکان، علاقمندان و منتقدین دکتر شده است که بیشتر جنبه مناسبتی داشته و در موارد خاص انجام شده‏اند تا آن که جنبه تبیینی و برنامه‏ریزی شده داشته و از ظرفیت‏های تاریخ شفاهی در جمع‏آوری، ساماندهی، ارائه و به چالش کشیدن دیدگاه‏های موجود در آنها استفاده شده باشد. بعد از گذشت چند دهه از فوت دکتر شریعتی و پیروزی انقلاب اسلامی نگاه به شخصیت وی باید بر اساس صبغه تاریخی و پژوهشی و با در نظرگرفتن سلایق سیاسی وحساسیت‏ها پیرامون افکار و اندیشه‏های وی در طی چند دوره مختلف به صورت جداگانه باشد.

تعریف یک طرح تاریخ شفاهی بزرگ با لحاظ کردن اهمیت محلی شخصیت وی، فعالیت‏های او در مشهد و اندیشه‏های او در سال‏های آغازین، تدریس در دانشگاه، تأثیر پدر بر شکل‏گیری افکار، تحصیل در خارج از کشور و اثر آن بر شخصیت و اندیشه‏های شریعتی، آشنایی با رجال انقلابی، سخنرانی‏ها و زمینه‏های محتوایی آن، فشارهای سیاسی بر او و مسائل مربوط به ساواک و زندان، حبس خانگی و مهاجرت به خارج می‏تواند در سرگذشت‏پژوهی تاریخی و بیان بسیاری از ابهامات و ناگفته‏ها مؤثر باشد. در این میان باید مرزی بین تبیین زندگی شخصی، زندگی سیاسی و اجتماعی، و جایگاه محلی و منطقه‏ای و ملی و آثار نگارش شده وی قائل شد و برای چگونگی نوشتن آثار و تأثیر آنها سر فصل‏های مجزا تعریف نمود. انتخاب مصاحبه‏شوندگان از بین طبقات مختلف و گروه‏های متفاوت فکری می‏تواند بر غنای منابع جمع شده بیفزاید. جایگاه شریعتی و میزان تأثیرگذاری اندیشه‏های وی که در مواردی حتی قابلیت مدل‏سازی برای آینده را نیز دارد می‏تواند از طریق تاریخ شفاهی به نحو شایسته‏ای برای حال و آینده جمع‏آوری و ساماندهی گردد تا یکی از مهمترین کارکردهای تاریخ شفاهی در تاریخ معاصر ایران نمود بایسته‏ای داشته باشد.



 
تعداد بازدید: 4575


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 124

شبِ عملیات فتح‌المبین فرا رسید. حمله ساعت دوازده آغاز شد. مزدوران اردنی، مصری، سودانی و... را جایگزین واحد ما کردند و ما بلافاصله به خط مقدم آمدیم. این مزدورها کینه عجیبی از نیروهای شما داشتند. امکان نداشت اسیری را زنده بگذارند. تا ساعت سه بعد از نیمه‌شب حمله‌ای روی موضع ما نبود ولی از موضع دیگر صدای توپ و خمپاره به شدت شنیده می‌شد. ساعت سه صدای تیراندازی و الله‌اکبر بلند شد.