شگردهای مصاحبه در تاریخ شفاهی
رضا مختاری اصفهانی
چکیده
این مقاله برآن است باتوجه به تجربهها و مطالعات میدانی که از مصاحبه با افراد مهم در حوزههای گوناگون تاریخ معاصر به دست آمده، به شگردهای مصاحبه در تاریخ شفاهی بپردازد. در واقع این شگردها در حوزة عمل کامیابی خود را نشان دادهاند. شگردهایی که متفاوت از شگردهای مصاحبههای ژورنالیستی هستند. این شگردها از پیش از مصاحبه به کار مصاحبهگر میآیند و مصاحبهگر بایستی همواره در کنش و فعالیت باشد. آنچه در مصاحبة تاریخ شفاهی مدنظر است پروژه و پروسه بودن آن است. سرعت و دقت دو عامل مهم منتج از این نگاه میباشند. دو عاملی که از فرصتسوزی میکاهد و هم بر عمق مصاحبه میافزاید.
مقدمه
تاریخ شفاهی در ایران عمر چندانی ندارد و بسیاری از افرادی که در این حوزه مشغول فعالیت هستند، بیشتر در حال تجربهاندوزی میباشند. تجربههایی که میتواند جمعآوری شده و به صورت علمی تحلیل گردیده و به عنوان روشها و شیوههای مقبول مورد استفادة دیگران قرار گیرد. تدوین و تحلیل این تجربهها میتواند به بومیکردن این حوزه و همچنین گسترش منابع اصیل تحقیقات تاریخی مدد رساند. نگارنده با توجه به مصاحبههایی که با بیش از پنجاه نفر در زمینههای گوناگون (سیاست، ادبیات و هنر) و در راستای پروژة تاریخ شفاهی سازمان اسناد و کتابخانة ملی جمهوری اسلامی ایران و طرح تاریخ شفاهی زندگی و مبارزات استاد مطهری داشته است، به بیان شگردها و تجربهها در این مصاحبهها پرداخته است.
تاریخ شفاهی هم پروژه است و هم پروسه. به آن معنا که هم سرعت در انجام آن ضروری است و هم صبر و پایداری در انجام مصاحبههای دقیق و عمیق لازم است. از همینرو هیچ کدام نبایستی فدای دیگری شود. براساس همان پروژه بودن تاریخ شفاهی، مصاحبهکننده لازم نیست شخصیت مصاحبهشونده را با تمامی زوایا بشناسد، بلکه توسل به برخی از شگردها در پیش و هنگام مصاحبه میتواند مصاحبهشونده را به انجام گفت وگو مجاب سازد.
1. شگردهای پیش از مصاحبه
1-1. تماس اولیه: درواقع مصاحبه از همان ارتباط تلفنی با مصاحبهشونده آغاز میشود. فردی که این وظیفه را به انجام میرساند، بایستی از متانت و جذابیتهای کلامی و صوتی برخوردار باشد. فرد تماسگیرنده باید فرد را به انجام یک ملاقات حضوری قانع سازد. ملاقاتی که میتواند در مراحل بعدی به یک مصاحبة کامل منتهی شود. در تماس تلفنی با بیان اشتیاق دیدار و اینکه جذابیت این ملاقات بیش از مصاحبه است، باید فرد را به این ملاقات ترغیب باید کرد. سماجت یکی از ضرورتهای تماسهای تلفنی است.
1-2. ملاقات: پس از آنکه قرار ملاقات تضمین شد، مصاحبهکننده لازم است با یک سری اطلاعات لازم پا به سرای مصاحبهشونده بگذارد. مهمترین اطلاعات دانستن وضعیت روحی و روانی فرد است. ضروری است مصاحبهکننده بداند که علایق مصاحبهشونده حول چه موضوعات و مسائلی است. اینکه چه مسائلی ما را به شخصیت او نزدیک میکند. البته مصاحبهشونده بایستی در به کار بردن اطلاعات خود دقت کافی داشته باشد. ممکن است مصاحبهشونده به زادگاه و پیشینة خانوادگی خود علاقة خاصی داشته باشد یا نکتهای در زندگیاش وجود دارد که او میل دارد از آن سخن گفته شود. همین اطلاعات و تأکید بر آن میتواند مصاحبهگر را به مصاحبهشونده نزدیک ساخته و موجب الفت میان آنان گردد. به عنوان نمونه نگارنده برای مصاحبه با دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن با مطالعة کتاب «روزها» دریافتم ندوشن از علایق مهم زندگی اوست. یادآوری اینکه دوستانی در ندوشن دارم و اطلاعاتی دربارة این شهر، او را به انجام مصاحبه مجاب ساخت و گویی مرا نیز از همولایتیهایش دانست. درواقع مصاحبهکننده باید قبل از مصاحبه، با فرد رابطهای عاطفی برقرار کرده و همچون دوستی در کنار او بنشیند تا بتواند به هنگام مصاحبه مسلط و جسور درمقابل وی بنشیند. بر همین اساس لازم است مصاحبهگر با وضعیتی آراسته در محل مصاحبه (که معمولاً منزل یا محل کار فرد مصاحبهشونده است) حضور یابد که گویی به ضیافتی آمده است. البته ضیافتی که از آداب و مناسک خشک خالی است و در آن روح دوستی وجود دارد.
1-3. گروه مصاحبه: در صورتی که برای مصاحبه یک گروه کاری ازجمله فیلمبردار و صدابردار نیز حضور دارند، آنها نیز بایستی چنین رابطهای را با فرد برقرار کنند. چراکه این احساس که آنان وظیفهای مجزا از مصاحبهکننده دارند و تلاشی برای ایجاد این رابطه نکنند، موجب میشود آنان در مصاحبه به عنوان نامحرم تلقی شوند. بر همین مبناست که برخی فیلمبرداری را در انجام مصاحبة تاریخی شفاهی رد میکنند. به اعتقاد این افراد، زدن کلید دوربین میتواند ما را از انجام یک مصاحبه محروم کند. در حالی که به اعتقاد نگارنده، اگر هارمونی و هماهنگی میان اعضای تیم وجود داشته باشد، این مسئله جهت خلاف پیدا میکند. باتوجه به اینکه تصویر یکی از علایق بشر است و حب بقا در او وجود دارد، تصویربرداری این علاقة ذاتی افراد را تحریک میکند. به ویژه از آنجاکه مصاحبهشوندگان افرادی مسن میباشند، میل دارند از آنان و خاطراتشان تصویری نه برای خانواده که برای جامعه باقی بماند. آنچه اهمیت دارد صمیمیتی است که ایجاد میشود و همین امر موجب میشود که مصاحبهشونده تنها مصاحبهکننده را ببیند.
1-4. ترغیب افراد به مصاحبه: ممکن است برخی افراد با تمام صمیمیتی که ابراز میدارند، از انجام مصاحبهای که ضبط میشود، طفره بروند. این امتناع ممکن است از روی محافظهکاری یا در برخی از افراد از روی تواضع تصنعی ـ به زعم نگارنده ـ باشد. البته گاهی اوقات فرد با بیان اینکه با سازمان یا ارگانی که شما نمایندة آن هستید، مشکل اعتقادی دارد، از مصاحبه استنکاف ورزد.
در مجاب ساختن اینگونه افراد، باید باتوجه به شخصیت آنان از شگردهای گوناگون بهره جست. اوا که با تواضع بیان میکند «مطلبی برای گفتن ندارند» یا «آنچه لازم بوده تا به حال گفته یا نوشته» باید به این نکته متوجه ساخت که سخنان و خاطرات او میتواند به کشف حقیقت در تاریخ کمک شایانی نماید. اگر به مطالب منتشره از خود در گذشته اشاره کرد، از چالشیبودن مصاحبه و اینکه نکات مبهمی هنوز در این باره وجود دارد، باید سخن گفت. به مصاحبهشونده باید القاء کرد که او در میان همگنانش از اطلاعات بیشتری برخوردار است و در حالی که او از مصاحبه استنکاف میورزد، دیگران به چاپ و نشر خاطراتشان مبادرت میورزند. افرادی هم که محافظهکارانه از انتشار خاطرات خود در زمان حیاتشان بیم دارند، بایستی از این اطمینانخاطر برخوردار شوند که قرار نیست خاطراتشان بدون اجازة آنها منتشر شده یا از آن بهرهبرداری تبلیغاتی و سیاسی گردد. علاوه بر پر کردن و امضای فرم مربوط به چاپ و نشر خاطرات ضروری است برگهای از این الزام به او سپرده شود تا مطمئن گردد این تعهد از پشتوانة حقوقی برخوردار است. نکتة مهم تعهد اخلاقی است که به مصاحبهشونده سپرده میشود. این تعهد اخلاقی هرچند زبانی سپرده میشود، اما وجه عملی آن در خلال مصاحبه بر فرد اثبات میگردد. اگر مصاحبهشونده در طول مصاحبه بر صداقت مصاحبهگر در پرسشها و نقل روایات اطمینان یابد، به آرامش در ادامة همکاری میرسد. آرامشی که چهبسا او را از ممانعت از چاپ خاطرات منصرف میسازد. چنانچه در برخی موارد، فرد به شرط رؤیت قبل از چاپ، به انتشار خاطراتش رضایت میدهد.
در مقابل دو گروه اول، گروهی از افراد به دلیل مباینت عقیدتی و فکری از مصاحبه با نمایندة سازمان یا ارگانی طفره میروند. در مواجهه با چنین افرادی باتوجه به شخصیت روحی آنها بایستی به گفتوگو نشست. برخی از آنها روحیهای آرام دارند و به راحتی با همان دلایل پیشگفته راضی به مصاحبه میشوند. اما برخی از آنها روحیهای مقابلهجویانه دارند. چنین افرادی در پی آنند که در همان زمان پیش از مصاحبه به چالش با مصاحبهکننده بپردازند. مصاحبهکننده نیز بایستی با حفظ روحیة علمی و بی طرفی از دغدغههای فرد آگاه شود. اینگونه افراد بیشتر به سانسور یا سوءاستفاده از مطالبشان اشاره میکنند. مسئله سوءاستفاده و سانسور را میتوان با آن تعهد حقوقی از میان برد. اما در چنین مواردی، عدمتوافق فکری بیشتر مورد اشاره قرار میگیرد. نگارنده در تجربههایی این چنینی به مصاحبهشوندگان یادآوری کرده است آیا آنان همواره از بایکوت خبری خود گلایهمند نبودهاند. در واقع این فرصتی است که آنان میتوانند این بایکوت را شکسته و از پیشینه، نقش و حضورشان در مقاطع مختلف بگویند. کمترین اثر این مصاحبه آن است که مخالفان عقیدتیشان از سوابق آنان آگاه میگردند. دیگر آن که این خاطرات در آرشیوها حفظ شده و باقی میماند و در گذر زمان منبعی برای استفادة محققان و نسلهای آینده خواهد بود.
2. شگردهای مصاحبه
2-1. رابطة مصاحبهکننده و مصاحبهشونده: اولین نکته در آغاز مصاحبه آن است که مصاحبهگر مرعوب مصاحبهشونده نباشد. در غیر این صورت بسیاری از موارد زندگی فرد مغفول میماند. دانستنی است که در ضمن حرمت نهادن به شخص، میتوان دربارة مسائلی از زندگی او پرسید و آن را به چالش کشید. در این خصوص میتوان قبل از مصاحبه به فرد یادآوری کرد که ممکن است برخی سوالات پرسیده شود که تنها برای کشف حقیقت و یادآوری است. پاسخ او نیز میتواند ابهامات در این باره را رفع کند.
2-2. اطلاعات مصاحبهگر: براساس همان پروژهبودن تاریخ شفاهی، لازم نیست مصاحبهگر شخصیت مصاحبهشونده را با تمامی زوایا بشناسد، بلکه آگاهی از زمانة او و دانستن شمایی از شخصیتهای برجستة تاریخ معاصر میتواند مصاحبهکننده را در امر مصاحبه یاری رساند. شناخت افراد و چهرههای برجسته در حوزههای گوناگون و دانستن نکتهای منحصر به فرد از زندگی آنان، میتواند مصاحبهشونده را در جریان مصاحبه همراه سازد. این مسئله به ویژه برای مصاحبهکنندگان جوان میتواند یک شگرد در تاریخ شفاهی به شمار رود، طوری که مصاحبهشونده برخلاف تمایز و فاصلة سنی که با مصاحبهکننده دارد، با او احساس همذاتپنداری کرده و این فاصلة سنی را فراموش میکند. بر این اساس شخصیتشناسی ازجمله ابزاری است که لازمة مصاحبة تاریخ شفاهی است. این شخصیتشناسی به معنای دانستن زوایا و دقایق زندگی یک فرد نیست، بلکه دانستن نام کوچک، مناصب و اقدامات برجستة او کافی است.
2-3. سوالات مصاحبه: مصاحبة تاریخ شفاهی لازم است از کودکی فرد و پیشینة خانوادگی او آغاز شود. اطلاعاتی که از لحاظ شناخت روانشناسی شخصیت، پایگاه طبقاتی و اجتماعی افراد برای محققان راهگشاست. علاوه بر این، یادآوری خاطرات دوران کودکی به همان صمیمیت پیشگفته میافزاید و موجب تعامل مصاحبهشونده و مصاحبهکننده میگردد.
لازم نیست تناقض روایات راوی را آشکار کرد که این هم جزیی از شخصیت اوست. اما وقتی روایتی را به اشتباه نقل کرد، با بیان روایتی دیگر از شخص دیگر، میتوان نظر او را پرسید. پرهیز از سوالات کوتاهکوتاه از شگردهای مصاحبه است و اگر مصاحبهشونده از شخص یا واقعهای نام برد، به جای آنکه لحن سوال گرفته شود، از بیان یک فرد مطلع، تکمیل سخن را از او بخواهیم. به عنوان مثال:
مصاحبهشونده: با اردلان جلسه داشتم.
مصاحبهکننده: علی اردلان، وزیر اقتصاد دولت موقت.
مصاحبهشونده تا آنجاکه از بحث اصلی دورنشده، در سخن گفتن آزاد است و درصورت انحراف از بحث، بایستی او را در مسیر مصاحبه قرار داد. البته اگر مطلب انحرافی از اهمیت خاصی برخوردار است، باید اجازه داد گفته شود. اگر با این فرض که با یادداشت مطلب، بعداً از او میپرسیم، سخن راوی را قطع کنیم، دچار اشتباه شدهایم. چرا که ممکن است فرد با آن جزییاتی که ابتدا در حال گفتن بوده، دیگر روایت نکند.
با این همه، حضور مصاحبهکننده از هر لحاظ باید ملموس باشد. سوالات مصاحبة تاریخ شفاهی نه به صورت بازجویی است و نه به صورت همراهی کامل. قرار نیست فرد مطلبی را بگوید که ما خواهان آنیم. هر کس قسمتی از حقیقت را در نزد خود دارد. درست است که هر فردی باورها و عقاید خاص خود را دارد، اما مصاحبهکننده نباید از منظر باورهای خود به مصاحبه بپردازد. هرچند ممکن است مصاحبهشونده با باورهای ایدئولوژیک خود به داوری دربارة افراد و وقایع بپردازد، اما مصاحبهکننده با این سلاح نباید به مواجهة او برود. گفتنی است چنین مواجههای میتواند به موضعگیری فرد منجر شده یا او را به محافظهکاری واداشته و موجب کتمان برخی مسائل از جانب مصاحبهشونده گردد.
2-4. پایان مصاحبه: با پایان مصاحبه، وظیفه و مسئولیت مصاحبهگر به پایان نمیرسد. او پس از مصاحبه میتواند به گفتوشنود صمیمانه با فرد بپردازد و از همین گفتوشنودها زمینه مصاحبة بعدی خود را فراهم آورد.
نکته: در پایان ذکر این نکته را ضروری میداند که مهمترین شگرد مصاحبة تاریخ شفاهی، صمیمیت و دوستی با مصاحبهشونده است. نکتهای که فاصلة سنی، طبقاتی و اجتماعی دو طرف را از بین میبرد و مصاحبهای عمیق و چالشی را فراهم میآورد.
تعداد بازدید: 9127