سخن آخر

محمد کریمی

30 دی 1394


نزدیک به پنج سال پیش وقتی از شماره هفدهم هفته نامه تاریخ شفاهی ایران، تصدی آن را پس از استعفای محسن کاظمی بر عهده گرفتم کمتر کسی باور داشت که شماره بیست این نشریه روزی منتشر شود. اما امروز که آن را ترک می‌گویم شماره 237 آن را پیش روی دارید. در این دویست و اندی هفته که پشت سر گذاشتیم بیش از پنج هزار عنوان مطلب اعم از خبر، مقاله، مصاحبه، یادداشت و ... در قالب سایت تاریخ شفاهی ایران و در چهار زبان منتشر شده‌اند.

در این 237 شماره علاوه بر اخبار و رویدادهای تاریخ شفاهی ایران تلاش کردیم تاریخ شفاهی جهان را نیز به خوانندگان عرضه کنیم. از آفریقا تا اقیانوسیه و از آمریکا تا اروپا و آسیا هر گاه مطلب قابل اعتنایی به دستمان رسید برای مخاطبان خود عرضه کردیم. هدف از این کار  ارایه الگوهای دیگر کشورها در عرصه تاریخ شفاهی، معرفی موضوعات، سازمان‌ها و مراکز فعال در این عرصه و نحوه فعالیت در سراسر جهان بود که امیدوارم مورد توجه خوانندگان گرفته باشد و همچنان دوام یابد چراکه آگاهی و بهره‌مندی از دستاوردهای دیگر نقاط جهان برای تاریخ شفاهی ایران، که اساساً بنمایه‌ای تجربی دارد، یک ضرورت آشکار است.

یکی دیگر از اهداف اولیه راه‌اندازی سایت تاریخ شفاهی ایران در حوزه هنری عمومیت دادن به این موضوع و به میان مردم بردن آن بود. گمان می‌کنم این هدف امروز تا حدی به خاطر وجود این سایت رخ داده است و هر کس به فراخور مذاق خود می‌تواند صفحاتی از این سایت را برای خواندن برگزیند. بیش از دو هزار نفر از اساتید، پژوهشگران و علاقمندان تاریخ شفاهی در داخل و خارج از ایران مشترک هفته نامه تاریخ شفاهی ایران هستند و مطالب آن را به طور هفتگی و مرتب دریافت می‌کنند. چند صد تن از این مشترکین اساتید و پژوهشگران خارجی هستند که این سایت تنها روزنه آنها به تاریخ شفاهی ایران است.

سایت تاریخ شفاهی ایران در این پنج سال توانست به رسانه اول تاریخ شفاهی ایران در فضای مجازی تبدیل شود و امروز دانشجویان بسیاری از مقالات و مطالب آن در پژوهش‌های خود بهره می‌برند و این برای من و دیگر همکارانم مایه‌ی تفاخر است.

این همه میسر نشد مگر به همت عده‌ی زیادی از مقاله‌نویسان، مصاحبه‌گران، پیاده‌سازان، تدوینگران، پژوهشگران و مترجمان کارآمد،کم توقع و صبور که اگر قلم آنها نبود، اکنون شماره 237 هفته‌نامه تاریخ شفاهی ایران پیش رویتان قرار نمی‌گرفت. شایسته بود نام همه‌ی این همراهان را به رسم قدردانی یک به یک می‌آوردم و سپاس می‌گفتم، اما در این مختصر نه میسر است و نه حافظه‌ی کم‌توان شده‌ام یارای آن را دارد. تنها نامی که بر خود فرض می‌دانم در اینجا از او یاد کنم و سپاس گویم سرکار خانم کمال‌الدین، مدیر اجرایی سایت و هفته نامه تاریخ شفاهی ایران است که در همه این سال‌ها و در هر شرایطی گام به گام این نشریه را همراهی کرد  و بی‌گمان بدون دستان توانای او هرگز این بار به این منزل نمی‌رسید. ازو و همه یارانی که نامشان را نبردم سپاسگزارم و ضمن حلالیت خواستن از آنها برایشان آرزوی توفیق خدمت و سلامت دارم.

آنچه از موفقیت‌های سایت و هفته نامه تاریخ شفاهی ایران گفته آمد دلیل بر نبود کاستی‌ها و اشکالات در کار این رسانه  نیست. بی‌گمان در این پنج هزار و اندی عنوان مطلبی که روی سایت قرار گرفته‌اند، اشکالات محتوایی و شکلی وجود دارند و من هیچ گاه دعوای آن نداشته‌ام که کاری بی کم و کاست ارایه کرده‌ام. بی‌گمان مسئولیت همه کاستی‌ها متوجه من است و دیگر عزیزان همراهم در این باره سهمی ندارند. امیدوارم مخاطبان گرامی این کاستی‌ها را به پای بضاعت اندک من در عرصه تاریخ شفاهی بگذارند و همه امیدوار باشیم عزیزانی که ادامه‌ی کار را بر عهده می‌گیرند، آن کاستی را اصلاح کرده و یا دست کم تکرار نکنند.

تاریخ شفاهی در کشور ما با دو بال قدرتمند انقلاب اسلامی و دفاع مقدس حرف‌های بسیاری برای گفتن دارد. تجربه اندوخته در سه دهه گذشته و کسانی که عمر و توش و توان خود را در این عرصه گذاشته‌اند سرمایه‌ای گرانبها هستند که می‌باید از آنها و دستاوردهایشان در حوزه خاطره‌نگاری و ضبط روایت‌های شاهدان و عاملان رویدادهای تاریخی حمایت و حفاظت شود.  در ایران این بار را تا کنون بیش از هر سازمان یا ارگانی، نهادهای برخاسته از این دو واقعه بزرگ بر عهده داشته‌اند و بر خلاف آنچه در عرصه تاریخ شفاهی در جهان تجربه شده که بیشتر دانشگاه‌ها و متخصصین رشته تاریخ و مردمشناسی عامدان و حامیان آن بوده‌اند، تاریخ شفاهی ایران ماحصل تجربه افرادی است که هر یک به سیاق و سلیقه خود و البته بنا بر باورهایی ژرف و پاک در راه آن گام نهاده‌اند.

مشارکت هر چه بیشتر دانشگاه‌ها و پژوهشگران تاریخ و علوم اجتماعی در عرصه تاریخ شفاهی ایران و کار روی مباحث نظری و روش‌شناسی و بومی‌سازی آنها از جمله ضرورت‌های این عرصه است و از حرکت‌هایی گاه خبردار می‌شویم  در این راستا در دانشگاه‌ها صورت می‌گیرد باید حمایت شود. همچنین باید نقش کلیدی و ماندگار کتابخانه‌ها و مراکز آرشیوی را یادآور شد که از انجام هر مصاحبه و حفظ و نگهداری آن، ولو آن که یک کودک دبستانی آن را در گفتگو با پدرش انجام دهد، حمایت کنند و حفاظت از آن را چون سرمایه ملی بر خود فرض بدانند.

بن‌مایه‌ی تاریخ شفاهی، گفت‌وگو است و این که هر کدام از ما بکوشیم آداب آن را چون خوب سخن گفتن و خوب شنیدن را بیاموزیم، گامی در راه تقویت بنیان‌های تاریخ شفاهی کشورمان برداشته‌ایم.

این گفت‌وگو است که زداینده‌ی ابهام‌هاست.

مهر ایزدی همراه جان پاکتان باد!

 



 
تعداد بازدید: 7201



http://oral-history.ir/?page=post&id=6120