چه کسی مالک تاریخ شفاهی است؟

دکتر ابوالفضل حسن‌آبادی

22 مهر 1394


زمانی که مصاحبه‌شونده خاطرات خود را از طریق مصاحبه‌های صوتی و یا تصویری در اختیار دیگران گذاشته و از طریق پیاده‌سازی و ساماندهی آرشیو می‌گردد، اطلاعاتی تولید می‌شوند که ممکن است از ابعاد مختلف و در راه‌های گوناگون، استفاده علمی و یا تجاری داشته باشند. سؤال اینجاست که چه کسی مالک داده‌های حاصل از تاریخ شفاهی است؟ آیا مصاحبه‌شونده یا راوی اطلاعات تاریخ شفاهی مالک آن است یا نهاد ساماندهنده یا تأمین‌کننده هزینه‌ها و یا تصمیم‌گیرنده برای انجام مصاحبه؟ میزان اختیارات و وظایف مراکز آرشیوی در ایجاد محدودیت و یا تسهیل زمینه دسترسی چه مقدار است؟ آیا اعمال محدودیت باید بر اساس سلیقه و سیاست‌های آرشیوی باشد و یا مخاطب‌شناسی؟ وضعیت حق نشر (کپی رایت) در تاریخ شفاهی چگونه است؟ آیا نگهداری این مصاحبه‌ها در این مراکز بر حق مالکیت آن‌ها صحه می‌گذارد؟ آیا حق مصاحبه‌شونده در این خلاصه می‌شود که خاطراتش را به اشتراک ‌بگذارد و از آن صرفاً در نگهداری و چاپ مصاحبه‌های کاملاً گزینشی و حتی بدون ذکر نام و مشخصات استفاده شود و ماهیت راوی اطلاعات در پرده ابهام باقی بماند؟

 

بررسی فعالیت‌های مربوط به مالکیت معنوی در دنیا نشان می‌دهد که از دهه 60  با ورود تاریخ شفاهی به آرشیوها، ایجاد انجمن‌های جهانی و بین‌المللی تاریخ شفاهی و فراهم شدن دسترسی به منابع آرشیوی، همواره نگرانی نسبت به آن وجود داشته است و در استانداردهای مربوط به تاریخ شفاهی که توسط انجمن جهانی تاریخ شفاهی تهیه شده فصلی به  حق نشر اختصاص یافته است. دیجیتال‌سازی، وبلاگ‌نویسی و طراحی وب‌سایت‌ها و فعالیت رو به گسترش افراد و نهاد‌های خصوصی در زمینه تاریخ شفاهی که با نفوذ اینترنت محملی جدید برای مطرح شدن پیدا نموده‌اند، باعث شده تاریخ شفاهی از انحصار مراکز تأثیرگذار تا حدی خارج شود و نگرانی‌هایی در استفاده ابزاری نابجا از آن فراهم آورد. در همین راستا در ده سال گذشته مباحثی در انجمن جهانی تاریخ شفاهی مطرح بوده است و تحقیقی نیز توسط آرشیو ملی آمریکا با همکاری کتابخانه کنگره درباره حفظ مالکیت معنوی منابع آرشیوی و از جمله تاریخ شفاهی انجام شده که نتایج آن‌ قابل استفاده است.

 

بررسی پیشینه مراکز و نهادهای درگیر تاریخ شفاهی ایران نشان می‌دهد که در بیش از دو دهه فعالیت در این زمینه این مراکز کمتر درگیر مسئله مالکیت در تاریخ شفاهی بوده‌اند. دولتی و وابسته بودن نود درصد فعالیت‌های تاریخ شفاهی در گذشته به بودجه‌های دولتی، استفاده بیشتر تبلیغی از مصاحبه‌ها، نگاه ارزشی به تولید داده‌هایی که بیشتر در زمینه جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و انقلاب اسلامی بوده و غلبه استفاده ابزاری از تاریخ شفاهی، باعث شده تا برخی دغدغه‌های آرشیوی برای مراکز در مالکیت و استفاده از مصاحبه‌ها وجود نداشته باشد. حداقل استاندارد‌ها مانند پرکردن فرم‌ها در حفظ مالکیت معنوی و رعایت حقوق مصاحبه‌شونده کمتر انجام شده است. نمونه بارز این نوع مصاحبه‌ها، انبوه داده‌هایی است که در ذیل فعالیت‌های کنگره‌های سرداران شهید و یا نهادهای نظامی ایجاد می‌گردد.

 

ماهیت مصرفی تولید منابع تاریخ شفاهی در ایران، جایگاه آرشیوی و حفظ مالکیت معنوی را به چالش کشانده است، به نحوی که استفاده از مصاحبه‌ها با برخی تغییرات سیاسی و یا تغییر نگرش افراد می‌تواند مورد خدشه قرار گیرد. گسترش تولید و استفاده از تاریخ شفاهی باعث شده تا گاه افراد، اطلاعات متناقض در مصاحبه‌های مشابه با مراکز رسمی آرشیوی و یا خصوصی منتشر نمایند. این امر باعث بروز زمینه بی‌اعتمادی به ماهیت استفاده از تاریخ شفاهی شده و غلبه نگاه ژورنالیستی و تبلیغی بر آن را فراهم کرده است. دست‌اندرکاران درگیر در جمع‌آوری مصاحبه‌های تاریخ شفاهی چه در مراکز دولتی و چه خصوصی باید بر حفظ مالکیت معنوی تاریخ شفاهی و حق مصاحبه‌شوندگان در هرگونه استفاده احتمالی آگاه باشند. به نظر می‌رسد در زمینه مالکیت معنوی باید فکر جدی برای مراکز غیرآرشیوی مانند افراد عادی و تشکل‌های خصوصی گردد تا موظف به رعایت حداقل‌هایی در این زمینه باشند وگرنه با توجه به سهولت دسترسی به اینترنت و فراهم شدن زمینه اطلاع‌رسانی متنوع، انبوهی از داده‌های تاریخی شفاهی غیرمتقن که حقوق راویان خود را نیز رعایت نکرده اند، فضای مجازی را در بر خواهد گرفت و این به نفع آرشیوهای تاریخ شفاهی، جامعه اطلاعاتی و استفاده‌کنندگان نخواهد بود.



 
تعداد بازدید: 7651



http://oral-history.ir/?page=post&id=5761