نقش تاریخ شفاهی در تهیه زندگی‏نامه‌‏ها


اشاره:
حبیب لاجوردی مدیریت طرح تاریخ شفاهی ایران را در مرکز مطالعات خاورمیانه از1360 (1981) و ریاست تحریریۀ مجموعه تک نگاشت های خاورمیانه هاروارد را از 1371 (1990) بر عهده داشته است. او متولد تهران است و در اسکارسدل Scarsdale، ایالت نیویورک آمریکا بزرگ شده است. او کارشناسی را از دانشگاه ییل Yale، کارشناسی ارشد را از دانشگاه هاروارد و دکتری خود را از دانشگاه آکسفورد دریافت داشته است. دکتر لاجوردی در1342 (1963) به ایران بازگشت تا در حرفه خانوادگی خود در گروه صنعتی بهشهر به عنوان یکی از اعضای هیئت مدیره مشغول کار شود. او از بنیانگذاران مرکز مطالعات مدیریت ایران بود و در آنجا تا 1357 (1978) به تدریس سیاست عمومی پرداخت؛ (این مرکز در 1351 (1970) با همکاری شماری از استادان دانشکده بازرگانی دانشگاه هاروارد تأسیس شد). او در شماری از هیئت‌ها و شوراهای بخش خصوصی و دولتی حضور داشته است. اتحادیه کارگری و خودکامگی در ایران (ترجمه ضیاء صدقی، نشر نو، 1369) از آثار اوست.
مقاله زیر که یادداشت پژوهشی وی درباره طرح تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد است در 1363 در شماره زمستان نشریه مطالعات ایران منتشر شده است.

در پاییز 1980 ادوارد کینان Edward Keenan، رئیس وقت دانشکده تحصیلات تکمیلی هنر و علوم دانشگاه هاروارد از من خواست که پروژه تاریخ شفاهی ایران را سازماندهی کنم. کینان به عنوان متخصص در امــــور شوروی، شباهت‌های زیاد و آشکاری بین انقلاب شوروی و ایران دیده بود و مهاجرت صدها تن از مقام‌های سابق ایرانی به غرب را به عنوان فرصتی استثنایی برای جمع‌آوری و حفظ اطلاعات تاریـــــخی باارزش قلمداد نمود.

در جلسات بعدی‌مان مشخص شد که مطالعه ژرف امور داخل رژیم سابق ایران مشکل است و همینطور منابع اولیه و اصلی قابل اعتماد برای این پروژه اندک است. بخاطر ماهیت مستبدانه نظام سیاسی ایران، اسناد، نامه‌ها و گزارش‌های دولتی، به ندرت پیش از رویدادهای مهم و پیش از اینکه تصمیمات اصلی اتخاذ شوند، آماده می‌گردیده‌اند‌؛ که البته هنوز هم همینطور است. بعلاوه، اسناد تولید شده نیز به شکلی نظام‌مند حفظ نمی‌گردیده‌اند‌ و در مواردی هم که چنین شده، عموماً در دسترس محققین قرار نمی‌گیرند.
دیگر منابع اطلاعاتی نیز به همین نسبت ناقص هستند. برای مثال، روزنامه‌ ها تحت سانسور دولت بوده ‌اند‌. اشخاص معدودی، خصوصاً از مقامات دولتـی سابق خاطرات خود را به نگارش درآورده‌ اند‌ یــا مصاحبه‌ های کاملی انجام داده ‌اند.‌ آن‌هایی هم که انجام داده‌اند، بجز چند استثناء، بخاطر تـرس از مقام‌های ‌صاحب قدرت به ندرت درباره مسائل عمومی صحبتی کرده ‌اند‌ و در واقع مجبور به خودسانسوری گردیده ‌اند‌. آثار منتشره گروه ‌های در تبعید، یک‌جانبه و عقیدتی هستند. منابع اصلی حاوی اطلاعات نسبتاً واقعی در ارتبـاط با سیاست داخلی ایران، گزارش‌های دیپلماتیک سفارتخانه‌ های غربی است که محدودیت‌های خاص و ذاتی خود را داشته و فقط قسمتی از آنها پس از گذشت 30 سال قابل دسترسی هستند. به این دلایل بود که دین کینان و من پذیرفتیم که ضبط خاطرات شفاهی رهبران سابق ایران می ‌تواند کاری باارزش باشد.
بنابراین، پروژه تاریخ شفاهی ایران در سپتامبر 1981 در مرکز مطالعات خاورمیانه آغاز شد. شماری مصاحبه‌ های آزمایشی در نوامبر انجام گرفت و کمیته ‌ای در دسامبر همان سال برای بررسی و مشاوره در مورد طراحی پروژه تشکیل گردید. تقریباً تمام اعضای کمیته مشورتی از اعضای انجمن مطالعات ایران بودند: یرواند آبراهامیان، شائول بخاش، علی بنوعزیزی، جیمز بیل، فرهاد کاظمی، روی متحده و ماروین زونیس می‌ گردیدند. ویلیام موسWiliiiam Moss، رئیس پیشین آرشیو کتابخانه جان اف. کندی و همچنین انجمن تاریخ شفاهی توصیه‌ های ارزشمندی ارائه نمود.
کار تأمین مالی این پروژه در پاییز 1981 با کمک‌های جامعه تبعیدی‌های ایرانی در ایالات متحده آغاز شد و در زمستان 1984 با اعطای کمک چشمگیر بنیاد فورد و نیز یک جایزه بزرگ از طرف بنیاد جایزه ملی برای علوم انسانی(The National Endowment for the Humanities)  به پایان رسید.

هدف پروژه:
هدف اولیه این پروژه، جمع ‌آوری و حفظ گزارش شخصی افرادی است که نقش‌ عمده‌ای در رویدادها و تصمیم‌ های ‌مهم سیاسی چهار دهه اخیر ایران ایفا نمودند. بطور مشخص، این پروژه تلاش دارد سه نوع اطلاعات را تأمین کند:
1- ارایه تصویری از چگونگی عملکرد نظام سیاسی ایران، برای مثال، چگونه سیاست‌های داخلی و خارجی رژیم سابق ایران شکل گرفته، اتخاذ شده و اجرا می‌گردیدند.
2- پس‌زمینه و دلایل پشت پرده رویدادها و تصمیم ‌های ‌مهم سیاسی؛ و سوم
3- ارایه نمای کامل‌تری از چهره‌ های مهم سیاسی آن دوره.

فهرست‌ اصلی:
فهرست‌ اصلی از راویان احتمالی آماده گردید که تقریباً تمام رهبران گروه‌ها، احزاب و مؤسسات سیاسی را در بر می‌گرفت. بطور مشخص، این فهرست‌ شامل این افراد می‌شد: اعضای خاندان سلسله‌های قاجار و پهلوی؛ تمام نخست‌وزیران و اعضای کابینۀ در قید حیات؛ عناصر کلیدی قوۀ مقننه، قضائیه، رسانه‌ها و بخش خصوصی؛ سران ایلات، احزاب سیاسی و گروه‌های مخالف (از جمله کسانی که برای مدتی در جمهوری اسلامی دارای سمت بودند‌)؛ فرماندهان نیروهای مسلح؛ مقام‌های ‌ارشد ساواک؛ دیپلمات‌ها و رهبران خارجی که نقشی برجسته در عرصه سیاست ایران بازی نمودند، از جمله رؤسای جمهوری سابق آمریکا.
 به علت محدودیت‌های گوناگون برای مصاحبه و فرآیند ضبط خاطرات تمام افراد موجود در فهرست‌ اصلی، ما به تعداد کمتری بسنده کردیم. با این وجود، ترکیب گروهی که ما با آن‌ها مصاحبه ‌می‌کنیم بایستی دارای سه  شرط زیر باشند:

    ۱- [در گفتگو با آن‌ها] بیش از یک گزارش از رویدادها و تصمیم‌های سیاسی ضبط گردد.
    2- سه برهۀ مهم تاریخی در تاریخ معاصر ایران، یعنی 1953-1941، 1962-1954 و 1963 تا 1978 دربرگرفته شوند.
    3- نسبت قابل توجهی از افراد هر گروه و تشکیلات سیاسی ارایه شوند.
    برای تحقق این شرایط، ما تصمیم گرفتیم که در طول این پروژه تقریباً با 150 نفر مصاحبه کنیم.

اولویت:
تا حد امکان در ابتدا کهنسال‌ترین و برجسته‌ترین اشخاص موجود در فهرست‌ مصاحبه می‌شوند. اولویت اساسی به کهنسال‌ترین و برجسته‌ترین راویان داده شد به این دلایل: نخست اینکه فرصت حیات رجال سیاسی کهنسال از همه کمتر است. دوم، احتمال بازگشت این عده به قدرت بسیار کم است و تاکنون ثابت شده که آن‌ها نسبت به سایرین صراحت بیشتری در مصاحبه ‌هایشان به خرج می دهند. سوم، مشارکت این افراد کهنسال و برجسته پیش از دیگران، احتمال حضور و علاقمندی راویان احتمالی دون‌رتبه‌تر را در پروژه بیشتر می‌کند. چهارم، برای آنکه مصاحبه ‌کنندگان دید بهتر و اطلاعات پس‌زمینه بیشتری به دست آورند، بهتر است رویدادها را به ترتیب زمانی ضبط ‌کنیم؛ و در نتیجه، افراد مسن در اولویت قرار گرفتند.

موافقت‌نامه رسمی:
قبل از آغاز مصاحبه اولیه، موافقت‌نامه ‌ای رسمی بین راوی و دانشگاه ‌هاروارد به امضاء می‌رسد. برای اطمینان از حداکثر همکاری، به راویان این انتخاب داده می‌شود که دوره خاصی را برای در دسترس قرارگرفتن متن مصاحبه هایشان مشخص کنند. بعلاوه، در مواردی که راویان مایل‌اند‌ که گمنام باقی بمانند، ترتیبـــات خاصی در نظر گرفته می شود. از آنجایی که تعدادی از راویان محدویت‌های خاصی را برای استفاده از خاطراتشان تعیین نموده‌اند‌، کتابخانه هوتون Houghton دانشگاه هاروارد که چندین دهه اوراق تروتسکی Trotsky را به رسم امانت محفوظ نگاه داشته است به عنوان مخزن نوارها و نسخه‌های پیاده شده مصاحبه ‌ها انتخاب گردیده است. تعهد دانشگاه به رعایت شرایط مورد نظر راویان، درهای بسیاری را به روی مصاحبه‌ کنندگان گشود که در غیر این صورت مصاحبه‌ شونده‌های ذاتاً محتاط ایرانی همچنان آن‌ها را بسته نگه می‌داشتند.

روند مصاحبه:
در آغاز مصاحبه، ما تأکید می‌کنیم که ما به دنبال عقاید راویان نیستیم، بلکه هدف اصلی ما ضبط خاطرات آن‌ها از تجارب، مشاهدات، احساسات، نگرش‌ها، کنش‌ها و واکنش‌های آن‌ها است. فقط در شرایط خاص و زمانی که سئوالات از پیش تنظیم شده باشند، ما نظرات مصاحبه‌ شونده را جویا می‌شویم.
البته اغلب مشکل می‌توان مانع از آن شد که مصاحبه‌شونده تا حد مشخصی نظرات خود را ارایه کند، اما مصاحبه‌ کننده می‌تواند با طرح سئوالاتی که راویان را به تجاربشان برگرداند، در سوق دادن دیدگاه‌ها به سوی اطلاعات محض تأثیرگذار باشد. در مورد اظهارات مهم، ما با پرسیدن اینکه آیا این گفته‌های راویان بر اساس مشاهدات دست اول آن‌ها است یا مبتنی بر منابع دست دوم، تلاش می‌کنیم صحت‌ آن‌ها را ارزیابی کنیم.
مصاحبه‌ ها بسته به انتخاب مصاحبه‌ شونده به زبان‌های فارسی یا انگلیسی انجام می‌گیرد و مدت زمان آن‌ها از 2 تا 30 ساعت متغیر است. در مجموع، میانگین مدت زمان یک مصاحبه حدود 6 ساعت است.

مصاحبه ‌های دو مرحله ‌ای:
مصاحبه با شخصیت‌های مهم سیاسی (نظیر نخست‌وزیران پیشین) در 2 مرحله انجام می‌گیرد. از این راویان ‌دعوت می‌شود زندگی‌نامه خود و آن جنبه‌هایی از زندگی سیاسی‌شان را که برایشان مهم بوده، بیان کنند. در مرحله اول، مصاحبه بدون برنامه و فی ‌البداهه بوده و به راوی اجازه داده می‌شود که به بیان نقش خود در تاریخ آن دوره بپردازد.
منابع محدود زندگی‌نامه ‌ای موجود ما را مجبور می‌کند بجای آغاز کار با مجموعه سئوالات از قبل تعیین شده، این کار را با رویکردی  نامحدود شروع کنیم. منابع اطلاعاتی موجود، به ندرت جزئیات لازم در ارتباط با پیشینۀ حرفه ‌ای راویان به ما می‌دهند و فقط نمایی کلی از روابط آن‌ها با دیگر چهره ‌های سیاسی و میزان شرکت آنها در رویدادها و تصمیمات مختلف به دست می‌دهند.
در مرحله دوم مصاحبه، سئوالات مشخصی که پیشتر تعیین شده بودند (با توجه به اطلاعات کسب شده از راوی در مرحله اول) مطرح می‌شوند. این سئوالات به رویدادها و تصمیمات مهمی که راویان در آنها شرکت داشته‌اند، و همینطور ابهامات و حذفیات احتمالی در نسخه پیاده‌شده مرحله اول می‌پردازند. علاوه بر این، در مرحله دوم، مصاحبه‌ کنندگان از راویان می‌خواهند جزئیات بیشتری از نقش، کارکرد و نوع عملیات مؤسساتی که بیشتر با آن‌ها آشنایی دارند - نظیر کابینه، دربار، مجلس، دادگستری، نیروهای مسلح، احزاب سیاسی، رسانه‌ها، روحانیت و غیره، ارایه کنند. در مرحله دوم مصاحبه ‌کنندگان تلاش می‌کنند اطلاعات به دست آمده پیشین را روشن و کامل کرده و ضمناً اطلاعات تازه نیز به دست آورند.

مصاحبه ‌های تک مرحله ‌ای:
 برای ضبط زندگی‌نامه ‌های راویانی که تجربه محدودتری در عرصه سیاسی ایران داشته ‌اند، زمان کمتری صرف می‌شود.
این مصاحبه ‌ها، نظیر مصاحبه‌ های مرحله دوم، ساختار منسجم تری دارند. از راویان خواسته می‌شود که بر برجسته ترین نکات دوران کاری خود متمرکز شوند که با رویدادها و تصمیمات مهم آن دوران تلاقی دارند.

خاطرات درباره دیگران:
همچنین از راویان خواسته می‌شود که، در صورت وجود، به بیان تجارب خود همراه با شخصیت‌های سیاسی مهم آن دوران، نظیرشاهان، نخست‌ وزیران، رهبران مخالف و دیگران بپردازند. در اینجا نیز ما به دنبال نظر راویان درباره این اشخاص نیستیم؛ بلکه توجه ما معطوف به خاطرات آن‌ها در مورد جلسات، رویدادها و مذاکرات خاص است. وقتی نظری داده می‌شود، از راویان خواسته می‌شود برای تأیید اظهارت خود به ذکر مثال‌های واقعی از رویدادهایی که شخصاً شاهد آن بوده‌اند‌، بپردازند. در نتیجه علاقمندان به زندگی‌نامه ‌ها، نه تنها به حجم گسترده‌ای از مطالب درباره افرادی که مورد مصاحبه قرار گرفته ‌اند‌ دست پیدا می‌کنند، بلکه اطلاعات بسیاری نیز در مورد شمار زیادی از چهره‌ های تاریخی دیگر کسب می‌کنند.

نقش مصاحبه ‌کننده:
کمی هم باید در مورد نقش مصاحبه‌ کنندگان گفته شود. در ابتدا، باید گفت تمام مصاحبه ‌ها به دست شمار اندکی از کسانی انجام می‌گیرد که بر تاریخ معاصر ایران اشراف دارند و با مصاحبه ‌های ضبط شده پیشین آشنا هستند. این امر برای ایجاد مجموعه‌ای که با یکدیگر در ارتباط هستند، ضروری است- چراکه هر مصاحبه جدید بر اساس مجموعه گسترده‌ای از اطلاعات ارائه شده توسط راویان قبلی بنا گردیده است.
وظیفه اصلی مصاحبه ‌کنندگان ما این است که راویان را بر سر ذوق آورده تا بسته به اهمیت تاریخی روایت‌های خود و اینکه آیا درباره آنها با جزئیات کافی در گفتگو با راویان پیشین بحث شده است، آنها را گسترش و یا تلخیص کنند. مصاحبه ‌کنندگان ما سعی می‌کنند که نقش بازپرس، مخالف یا هوادار را بازی نکنند. بلکه برعکس، وظیفه مصاحبه ‌کنندگان این است که با همدلی به صحبت‌های راویان گوش داده و به آنها کمک کنند روایت‌های شخصی خود را هر چه کاملتر و منسجمتر بیان دارند. در عین حال، مصاحبه‌ کنندگان به اراده خود نه اظهار عقیده می کنند و نه بدون ضرورت با گفته های راوی موافقت می‌کنند. برای اینکه تا حد امکان گفته ‌های راوی واقعی باشد، مصاحبه ‌کنندگان ما هر گاه که مناسب باشد، راویان را آگاه می‌کنند که دیگران درباره همان موضوع، روایت متفاوتی ارایه کرده‌اند. در ادامه مصاحبه‌ کننده از راوی می‌خواهد تفاوت‌های احتمالی را تبیین و اصلاح ‌کند.
ما کار سخت پرهیز از گسستن رشته افکار راوی، به ویژه در مورد افراد کهنسال را  آموخته‌ ایم. وقتی راویان «کهنسال» «حواسشان پرت» می‌شود، رشته کلام از دستشان در می‌رود. در زمانی که صرف می‌شود تا آنها حواس خود را جمع کنند، گاهی چیزهایی می‌گویند که آشکارا نادرست هستند. در این مواقع ما سعی می‌کنیم آن دسته از سئوالات را که ذهن راوی را از نظر زمانی به عقب یا جلو می‌برند و یا موضوعات تازه‌ای را طرح می‌کنند، تا بخش پایانی مصاحبه کنار بگذاریم. با این وجود، ما قطعاً سئوالاتی را برای روشن شدن موضوعی که مطرح است، می‌پرسیم، مثل «چه زمانی بود؟»، «نام او چه بود؟»، «چرا آن قضیه رخ داد؟».
 در این بین، گاه مجبوریم از لحظاتی از سکوت، بیش از آنکه درباره‌شان دلواپس باشیم، استقبال کنیم. بعضــــی از رازگشایی‌های بسیار با ارزش ضبط شده پس از یک وقفه نسبتاً طولانی بیان شده اند.

دانش و همکاری:
ما در میان راویان خود در دو زمینه با تنوع گسترده‌ای روبرو گشته‌ایم: کیفیت اطلاعات تاریخی جدید که آنها قادر به ارائه و بیان شان بودند و سطح انگیزه آنها برای این کار. در یک سوی این طیف کسانی هستند که قادر به ارایه حجم گسترده‌ای از اطلاعات در مورد رویدادها تاریخی مهم ثبت نشده‌ هستند، و در سوی دیگر کسانی هستند که از رویدادهایی که زمانی خود شاهد آن‌ها بوده‌ و تجربه کرده‌اند، چیز اندکی به یاد می‌آورند. این امر درباره راویان مسن‌تری که خاطرات رویدادهای قدیمی‌تر را روشن‌تر از رویدادهای اخیر به یاد دارند، صحت بیشتری دارد.
توانایی یادآوری جزئیات رویدادهای مهم تاریخی، یکی از عوامل معادله است. عامل مهم دیگر که بر کیفیت و کارایی خاطرات شفاهی مؤثر است، میزان تمایل راویان برای ضبط خاطراتشان روی نوار است. با نگاهی به این دو عامل به عنوان یک مجموعه، ما به چهار گروه از راویان بالقوه برمی‌خوریم. اولین و با ارزش‌ترین گروه کسانی هستند که اطلاعات تاریخی فراوان و انگیزه بالا دارند. حقیقتاً، مصاحبه با راویان این گروه نشاط‌آور است.
 درست در نقطه مقابل گروه نخست، راویانی هستند که اطلاعات تاریخی اندک و انگیزه پایین برای مصاحبه دارند. تحقیقات بهینه قبل از مصاحبه توسط مصاحبه ‌کننده همراه با جلسه ملاقات مقدماتی می‌توانند تا حد زیادی شمار راویان این گروه را کم کرد، اما به طور کلی از بروز چنین اشتباهاتی نمی‌توان جلوگیری کرد.
لازم به ذکر نیست، که مسئله هرگز به سادگی این طبقه‌بندی نیست. اگرچه انگیزه کم را می‌توان با جواب‌های کوتاه –گاه طفره‌جویانه- در اول مصاحبه تشخیص داد، ولی برای قضاوت درباره آنکه آیا می‌توان سطح انگیزه راوی را به قدری بالا برد که بتوان تشخیص داد میزان به یادآوری او واقعاً چقدر است، زمان بیشتری لازم است. کار ارزیابی سطح دانش راوی از این هم مشکل‌تر است. این مشکل اغلب از این واقعیت ناشی می‌شود که شماری از راویان می‌خواهند چیزی بگویند که با آنچه که مصاحبه‌ کننده پیشتر شنیده است، در تناقض قرار دارد.
این امر ما را به دو گروه دیگر از راویان می‌رساند: گروهی با فراوانی اطلاعات تاریخی و انگیزه کم و گروهی دیگر با اطلاعات کم و انگیزه بالا. بگذارید ابتدا گروه آخر را تبیین کنم. چالشی که در مورد راویان با اطلاعات اندک و انگیزه بالا، پرهیز از انجام مصاحبه به روشی سیاستمدارانه به محض رسیدن به این ارزیابی است. از آنجایی که ما به ندرت برای اولین جلسه بیش از سه ساعت وقت در نظر نمی‌گیریم، بدترین نتیجه این است که سه ساعت اطلاعاتی ضبط کنیم که از ارزش تاریخی پایینی دارند. بعداً ما مجبور هستیم تصمیم بگیریم که آیا نوارهای این مصاحبه ارزش پیاده کردن دارد یا باید به همان شکل صوتی برای استفاده‌های آتی کنار بگذاریم.
بزرگترین چالش ما در میان چهار گروه راویان بالقوه، با آن‌هائی است که از اطلاعات فراوان تاریخی برخوردارند ولی انگیزه کمی دارند. بعد از روبرو شدن با چنین مصاحبه‌شونده‌ای، ما سعی می‌کنیم که دلیل این بی‌انگیزگی آشکار برای ضبط را کشف کنیم. شمار انگیزه هایی که با آن‌ها روبرو شدیم به اندازۀ شمار این عده است. در تلاش برای درک این مسئلۀ پیچیده، دریافتیم که بهتر است آن را در قالب سود-زیان تحلیل کنیم. «در قیاس با خطری که ممکن است این مصاحبه برایم ایجاد کند، آنچه که احتمالاً از آن عاید من می‌شود، چیست،»  این فکری است که از ذهن راوی بی‌انگیزه می‌گذرد.
درباره سئوالات خطرزا، برخی راویان بالقوه، نگران اتهام خیانت به رژیمی هستند که به آن خدمت کرده‌اند. بعضی از آن‌ها هم نگران از دست دادن فرصت‌های‌شان برای سمتی در حکومت آینده ایران هستند. در عین حال، شماری هم نگران بستگان و داشته‌های بجاماندۀ خود در ایران هستند. اندکی هم در درستی اعمال گذشته خود تردید دارند و نمی‌خواهند خود را در معرض انتقادات بیشتر قرار دهند. شماری از کهنه‌کاران محظورات اخلاقی دارند. آن‌ها احساس می‌کنند آنچه بین آن‌ها و دیگری رخ داده می‌باید با آن دفن گردد. شماری نیز اعتماد به نفس خود را از دست داده و می‌هراسند تصویری کوچکتر از آنچه در گذشته داشته ‌اند، از آنها ارایه شود. ‌سرانجام، عده‌ای اندک نیز متن پیاده‌شده اظهارات شفاهی خود را فاقد وجاهت کافی می دانند.
برای مقابله با این مشکلات گاه دشوار، می توان از تعهدات یک فرد در قبال تاریخ ایران گفت. می‌توان با طرح به دست آوردن جایگاهی در تاریخ –نوعی جاودانگی تاریخی- یک حس منفعت شخصی را به فرد القا کرد. بیشتر شخصیت‌های جنجالی سیاسی از نظرات انتقادی که علیه آنها وجود دارد، آگاه هستند. شرکت آن‌ها در این پروژه این فرصت را به آن‌ها می‌دهد که به آن اتهام‌ها پاسخ دهند. اما، تشویق‌کننده‌ترین موضوعی که می‌شود مطرح کرد، اشاره به این نکته است که مصاحبه‌ های آنها تا هر وقت که مایل باشند محفوظ باقی می‌ماند. به راویان آینده‌نگر گفته می‌شود که اوراق تروتسکی دهه‌ ها نزد هاروارد به امانت بوده‌اند و خاطرات آن‌ها نیز ایمن خواهند بود. این شگردها اغلب مثمر ثمر واقع می‌شوند، اما هنوز هم راویان بالقوه ای هستند که باید همچنان تشویق شوند.

افزایش بیطرفی:
بعید نیست که بعضی راویان از فرصت ناشی از این پروژه بخواهند نسخه‌ ای به نفع خود از اعمال گذشته‌ شان ارایه کنند. برای مقابله با این احتمال، شماری اقدامات احتیاطی انجام می‌ گیرد. اول اینکه معیار اساسی برای آماده کردن و بازنگری فهرست راویان بالقوه این است که دیدگاه‌ ها و سمت‌ های گوناگون دربرگرفته شوند. در میان اشخاصی که خاطراتشان را ضبط کرده ‌ایم می‌توان از هر طیف سیاسی تصور کرد: سلطنت طلبان دو آتشه، اعضای جبهه ملی، مجاهدین، فدائیان، توده ‌ای‌ها، ساواکی ‌ها و متعصبین مذهبی.
دوم اینکه وقتی در اولین جلسه، پروژه برای راویان شرح داده می‌شود، آن‌ها مطلع می‌شوند که با گروه متنوعی از شخصیت ‌های سیاسی مصاحبه‌ شده و نام یکی دو تن از مصاحبه ‌شوندگان موافق یا مخالف دیدگاه آن‌ها برده می‌شود. تجربه نشان داده وقتی راویان درمی‌یابند در فضایی جدا از دیگران سخن نمی‌گویند و اظهاراتشان با دیگران مقایسه می‌ شود، صادقانه‌ تر مصاحبه می‌کنند.
دو مثال از مصاحبه های اخیر شاید این نکته را بهتر نشان دهد. یکی از معاونان سابق ساواک که بعدها مسئول عملیات ساواک در اروپا گردید، چند روز قبل از مصاحبه با یکی از رهبران دانشجوی چپ سابق که در در دهه 1960 در اروپا فعال بود و بعدها مسئول بخش فارسی رادیو پکن شد، مورد مصاحبه قرار گرفت. این دو آشکارا یکدیگر را خیلی خوب می‌شناختند. به آنها گفته شد که با دیگری نیز مصاحبه‌ شده است. در این دو مصاحبه سئوالات مشخصی که در گفتگو با یکی از راویان مطرح شد، از دیگری نیز پرسیده شد.
مثال دیگر، رشته مصاحبه‌ هایی است که با دو وزیر سابق کابینه که رقبای سرسخت یکدیگر در یک دولت بودند، انجام گرفت. به هر دو نفر گفته شد که با طرف دیگر نیز مصاحبه‌ م ی‌شود (یا قبلاً شده است). از نکات جالب توجه حاشیه مصاحبه‌ های ما این است که ما اغلب خود را با افرادی در گفتگو می‌دیدیم که شاید هرگز با یکدیگر صحبت نکنند.

آماده ‌سازی و نگهداری:
حال وقت آن است چند کلامی درباره آماده‌سازی نوارها طرح کنیم. مصاحبه ‌های ضبط‌ شده پیاده، تصحیح، تایپ و به انگلیسی نمایه‌نویسی می‌گردند. نمایه کلی که در حال حاضر بالغ بر 1200مورد گردیده، محققین را قادر می‌کند که بسرعت و با کارآیی مورد جستجوی خود را پیدا کنند.
نوارها و متن پیاده ‌شده خاطرات بدون محدودیت و آنهایی که زمان محدودیتشان به سرآمده -به محض تکمیل همه مصاحبه ها- در تابستان 1986 در معرض استفاده محققین قرار خواهند گرفت.

به قلم: حبیب لاجوردی
ladjevar@fas.harvard.edu
 معاون پژوهشی مرکز مطالعات خاورمیانه، دانشگاه هاروارد (1985)

مترجم: علی‌محمد آزاده


مطالعات ایران، جلد 38، شماره 1، زمستان 1985، صص: 104-95
 
تعداد بازدید: 8132



http://oral-history.ir/?page=post&id=1321