آرشیوهای گویا، پژوهشهای اسناد
رحیم نیکبخت
تاریخ کتبی، تاریخ اسنادی و تاریخ شفاهی هم اکنون سه روش تاریخنگاری هستند که هر کدام به نوع خاصی و در جایگاه خویش اعتبار دارند و مورد استفادهاند؛ اما دو روش اسنادی و شفاهی تاریخنگاری که هم اکنون موج تازهای را در تدوین و مطالعه تاریخ ایجاد کردهاند، در کشور ما مستقیما تحت تاثیر وقوع پدیدهای به نام انقلاب اسلامی قرار دارند. گردآوری، ضبط و انتشار اسناد به دست آمده از سازمانهای امنیتی، سیاسی و انتظامی و ... پیش از انقلاب و همچنین اسناد به دست آمده از سفارت آمریکا، پس از انقلاب اسلامی مورخان را در زمینه پژوهشهای اسنادی و تکمیل این نحوه پژوهش بسیار یاری نموده است. تا پیش از وقوع انقلاب اسلامی، گذشته از آن که دستیابی مورخان به اسناد تاریخی با این گستردگی نبود، از این اسناد صرفا در راستای تاریخنگاری کتبی و برای کمک به تحلیلهای مورخ کتبینگار بهره گرفته میشد، اما پس از انقلاب اسلامی، به لحاظ آن که بسیاری از شخصیتهای موثر و فعال عرصه انقلاب خود شخصا حضور داشتند، به لحاظ تقارن میان این واقعه و امکان استفاده گسترده از اسناد، پژوهشهای زیادی با تلفیق پژوهشهای اسنادی و تاریخ شفاهی در داخل و خارج از کشور صورت گرفت. گرچه گسترش تاریخ شفاهی در خارج از مرزها نیز وجود و حضور خود را مدیون انقلاب اسلامی است، اما فعالیتهای آنها اغلب به نیت تطهیر خود و تیرهنمایی انقلاب صورت میگیرد. در مقاله زیر سهم اسناد در تدوین درست و علمی تاریخ شفاهی ـ به عنوان مکمل این نحوه تاریخنگاری ـ به اختصار تبیین شده است.
در پژوهشهای جدید در کنار منابع کتابخانهای، دو منبع دیگر نیز وجود دارد که در دوران معاصر از اهمیت و جایگاهی ویژه برخوردار شدهاند: 1ـ اسناد 2ـ منابع شفاهی. هر کدام از این منابع دوگانه، از کارایی خاصی برخوردارند؛ چنان که اطلاعات موجود در آنها، به سختی در منابع کتابخانهای یافت میشوند.
گرچه در گذشته تاریخی ایران نقل اقوال شفاهی و ثبت آنها متداول و مرسوم بوده است اما استفاده از ضبط صوت برای گردآوری منابع شفاهی، شیوهای جدید و دستاورد پیشرفت تکنولوژی محسوب میشود. گذشتگان در واقع با ثبت و نگارش همین اقوال شفاهی تاریخ مکتوب را به وجود آوردهاند، اما آنچه امروزه متداول و مرسوم است قابل تعمیم به گذشته نیست. این مقاله به بیان نقش و اهمیت اسناد مکتوب مربوط به وقایع و حوادث تاریخی در مراحل مختلف انجام تاریخ شفاهی میپردازد. به هر حال در وقایع تاریخی، خواه ناخواه پارهای اسناد مکتوب تولید میگردد که این اسناد به جهت تعیین زمان، مکان و نحوه وقوع حادثه، به تکمیل پازل اطلاعات گردآمده توسط تاریخ شفاهی کمک شایانی میکنند؛ زیرا در دادههای تاریخ شفاهی تعیین زمان، مکان، کیفیت و نحوه بروز حوادث به پایه دقت موجود در اسناد نمیرسد؛ ضمن آن که در تدوین تاریخ شفاهی، کیفیت و کمیت دادهها به تناسب جایگاه راوی تغییر میکند. به علاوه کسانی که در فرآیند جمعآوری اطلاعات موردنیاز برای تدوین تاریخ شفاهی مورد مصاحبه قرار میگیرند، نحوه وقوع و نیز نتایج حاصله از یک حادثه یا واقعه را از زوایای مختلف بیان میکنند. بدین لحاظ اسناد در تکمیل دادههای تاریخ شفاهی و در مراحل مختلف انجام آن ـ چه در مرحله گردآوری اطلاعات شفاهی، چه به هنگام شناسایی افراد دخیل در حادثه برای انجام مصاحبه و یا در مرحله تدوین و نگارش تاریخ شفاهی ـ از اهمیت بسیاری برخوردار هستند.
پر واضح است موضوعاتی که تا کنون جهت طرح به صورت تاریخ شفاهی در نظر گرفته شدهاند، به نیم قرن اخیر و به ویژه به دوران انقلاب اسلامی مربوط میشوند؛ زیرا امکان گردآوری خاطرات شفاهی قبل از این مقطع زمانی، به دلایل متعدد امکان ندارد و در مسائل و وقایع ماقبل این مقطع باید به منابع مکتوب یا اسناد اتکا نمود.
پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357، ضمن آن که تحولی مهم در عرصه سیاست جهانی بود، به لحاظ تاریخنگاری نیز تاثیرات مهمی در عرصه پژوهش و تحقیق به بار آورد؛ چنان که با ورود دو گونه منبع جدید به عرصه پژوهش( اسناد دولتی نهادهای سیاسی- امنیتی و خاطرات شفاهی) در عرصه مطالعات دگرگونی اساسی رخ داده است. تا پیش از انقلاب برخی اسناد که اغلب متعلق به خاندانهای دوره قاجاریه بودند مورد استفاده پژوهشگران واقع میشدند اما حجم انبوه اسناد سازماندهی شده در مرکزی چون سازمان اسناد و کتابخانه ملی یا مراکز دیگری چون نهاد ریاست جمهوری، مرکز اسناد انقلاب اسلامی و یا آرشیو وزارت امورخارجه به هیچ وجه با پیش از انقلاب اسلامی قابل مقایسه نیست، ضمن آن که پس از انقلاب دستیابی به اسناد این مراکز به سهولت امکانپذیر است. دسترسی محققان و پژوهشگران به حجم انبوهی از اسناد، ضمن آن که زوایای بسیاری از تاریخ معاصر ایران را روشن میسازد، گونهای پژوهش را به وجود آورده است که اتکای اصلی آن بر پایه اسناد میباشد و میتوان از آن تحت عنوان «پژوهشهای اسنادی» یاد کرد.
توجه به خاطرات شخصیتهای دخیل در حوادث تاریخی در تاریخ ایران سابقهای بس کهن دارد؛ چنان که بسیاری از منابع مهم مکتوب ما از به کتابت در آمدن دیدهها و شنیدهها به وجود آمدهاند. درج اخبار متفاوت به نقل از راویان متعدد در واقعهای واحد را در منابعی چون طبری میتوان یافت. آنچه این سنت قدیمی را از تاریخ شفاهی یا Oral History کنونی متمایز میسازد، استفاده نظاممند تاریخ شفاهی از خاطرات افراد مختلف در تشریح و ضبط واقعه یا موضوعی خاص در مراحل مختلف گردآوری اطلاعات ( مصاحبه، پیادهسازی و تدوین و نگارش) میباشد. در شیوه سنتی تاریخنگاری ما، حوادث و وقایعی که از قول شفاهی به کتابت درآمدهاند، همگی در واقع صرفا اقوال موجودی بودهاند که مورخ آنها را ثبت کرده است، زیرا وی در پی آن نبوده است که شاهدان یک حادثه را بیابد و موضوع را از زبان آنها روایت کند. در حالی که ضبط صوت یا ابزار ثبت تصویر خاطرات در قالب نوار کاست یا فیلم ویدیویی، و نیز کیفیت و کمیت ضبط این ادوات، همچنین قابلیتهای آرشیو و نحوه ارجاع به آنها، تاریخ شفاهی را از وجوه امتیاز خاصی در گردآوری اطلاعات برخوردار ساخته است.
انقلاب اسلامی، همانگونه که درعرصه پژوهشهای اسناد، واقعا یک انقلاب به وجود آورد، در عرصه خاطرهنگاری و پیدایش یا تکامل و نضجگیری تاریخ شفاهی در داخل و خارج از ایران نیز نقشی عمده و اساسی ایفا کرد.
مهمترین وجه تمایز تاریخهای شفاهی داخل و خارج از ایران، به هویت و ماهیت راویان آنها برمیگردد؛ به این معنا که راویان تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد یا تاریخ شفاهی جنبش چپ ایران، هریک به گونهای با انقلاب اسلامی موضوع خصمانه دارند و یا از کسانی هستند که پیش از انقلاب در هیات حاکمه پهلوی جای داشتهاند و یا افرادی هستند که پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی با آن مشکل اعتقادی و ... پیدا کردهاند، حال آنکه راویان داخل ایران را مردم انقلابی تشکیل میدهند.
اولین فعالیتها در راستای پرداختن به تاریخ شفاهی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در قالب انتشار یادنامههایی حاوی خاطرات شخصیتهای موثر در پیروزی این واقعه بود که در مناسبتهای ویژه انقلاب اسلامی منتشر میشدند. نخستین تلاش از این نوع، که هم به لحاظ علمی و هم عملی در عرصه تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی قابل توجه است. در مجله «یاد» ـ از نشریات بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ـ صورت گرفت. قدمهای بعدی مستحکمتر برداشته شد. مجموعه «خاطرات 15 خرداد» شامل نه دفتر، و آثاری چون تاریخهای شفاهی انقلاب اسلامی که در مرکز اسناد انقلاب اسلامی به انجام رسید، از جمله تلاشهای بعدی به شمار میروند که مسیر تکاملی این فرآینده را شکل دادهاند.
جایگاه اسناد در تاریخ شفاهی
میزان اعتبار و نیز تاثیرگذاری اسناد تنظیم شده توسط نهادهای مختلف بسته به نوع نهاد و سازمان تولیدکننده، نزدیکی یا دوری گزارشکننده به حادثه یا موضوع مورد مطالعه در تاریخ شفاهی، تعلقات درونی گزارشگر و میزان اشراف وی بر موضوع گزارش و نیز سطح آموزش ماموران مرتبط با مساله، میتواند متفاوت باشد. بنابراین لازم است که پژوهشگر تاریخ اشراف کاملی به اسناد داشته باشد و با تکیه بر بررسیهای لازم، به خوبی واقف باشد که کدام یک از اسناد واجد یا فاقد اعتبار هستند تا بتواند در خصوص استفاده یا عدم استفاده از آنها در مراحل مختلف انجام تاریخ شفاهی تصمیمگیری کند. در کل موارد کاربرد اسناد حائز اعتبار و قابل استفاده در روایت تاریخ شفاهی را به شرح زیر میتوان برشمرد:
1- کاربرد اسناد در تاریخ شفاهی برای تعیین دقیق زمان حادثه و مکان وقوع آن میباشد؛ زیرا در تاریخ شفاهی در اغلب موارد نمیتوان تاریخ دقیق وقوع را از اقوال مختلف استخراج نمود بلکه روایات موجود گاه ضد و نقیض دیده میشوند.
2- پس از مشخص شدن زمان و مکان وقوع حادثه، اسناد مکتوب به شناسایی منابع شفاهی مورد نیاز کمک شایانی میکنند، زیرا براساس اسناد است که مشخص میشود چه افراد یا گروههایی در هنگام حادثه حضور داشتهاند. همچنین از اسناد مکتوب برای شناسایی افراد انجام مصاحبه( اعم از شفاهی یا مکتوب) میتوان بهره برد.
3- در جریان مصاحبه و طرح سوال از شاهدان حادثه، باز هم اسناد جایگاهی ویژه مییابند؛ زیرا با دادههای حاصله از خلال این اسناد در خصوص کمیت و کیفیت واقعه، محقق میتواند زوایای مبهم و سوالبرانگیز واقعه را روشن کند.
4- همچنین پس از انجام مصاحبه و مراحل آمادهسازی خاطرات شفاهی جهت استفاده و تدوین تاریخ شفاهی، اسناد برای سازماندهی فصول و مطالب به یاری محقق میآیند؛ زیرا براساس خاطرات نمیتوان ترتیب وقوع حوادث را به دقت مشخص ساخت و چه بسا این تسلسل به هنگام نقل روایات پس و پیش شده باشد، در حالی که در اسناد، تاریخ دقیق حادثه در اغلب موارد یافت میشود و لذا به محقق اجازه میدهد مطالب و خاطرات شفاهی را به گونهای زمانمند مرتب کند.
5- مهمترین کاربرد اسناد، در مرحله تدوین تاریخ شفاهی است. بیشک چنانچه محقق از اسنادی که به صحت آنها یقین دارد، استفاده نکند، حاصل کار او در تدوین تاریخ شفاهی تاریخ معاصر و به ویژه انقلاب اسلامی ناقص خواهد بود؛ زیرا خاطرات شفاهی به دست آمده از راویان مختلف یک موضوع یا واقعه خاص، در واقع با نظر به اسناد دور و نزدیک به حادثه و نیز دیگر مسایل مربوط به اسناد، طبقهبندی و اعتبارگذاری میشوند. به هر حال اثبات صحت و سقم دادههای شفاهی از راههای گوناگونی قابل بررسی است که توجه به اسناد مکتوب و سنجش اطلاعات شفاهی بر مبنای تطبیق با این منابع، یکی از این راهها است و محقق تاریخ شفاهی ناگزیر از انجام آن خواهد بود
در تاریخ شفاهی به حوادث قبل از وقوع ( پشت صحنه حادثه) چگونگی شکلگیری، زمینهها، ماهیت موضوع، عوامل تاثیرگذار در موضوع، وقوع حادثه( با تسامح در زمان، مکان و تسلسل تاریخی آن) و نیز به پیامدهای آنی و بلندمدت موضوع پرداخته میشود. همچنین اسناد در کنار این مسایل، لحظه وقوع حادثه، کمیت و کیفیت حادثه، افراد حاضر در صحنه، پیگیریهای صورت گرفته، اقدامات انجام شده و عکسالعمل نهادهای ذیربط را با ترتیب تاریخی روشن میکنند. علاوه براین، چنانچه در برخی موارد حوادث خاصی از یاد شاهدان رفته و یا کمرنگ شده باشد، اسناد به تکمیل این «از یاد رفتهها» میپردازند.
نتیجه
پیروزی انقلاب اسلامی تاثیر شگرفی در شیوههای تاریخ شفاهی ـ چه در داخل و چه در خارج از کشورـ برجای گذاشت در داخل، بازشدن آرشیوهای نهادهایی چون سازمان اطلاعات و امنیت کشور( ساواک)، شهربانی کل کشور و سازمان قضایی نیروهای مسلح بر روی محققان، فعالیت چشمگیر مراکزی چون مراکز اسناد انقلاب اسلامی، سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، مرکز اسناد نهاد ریاست جمهوری و ... پژوهشهای سندمحور را در وسعتی غیرقابل قیاس با گذشته رایج گردانید. از سوی دیگر ماهیت انقلاب و نیز مردمی و معاصر بودن آن، و همچنین حضور زنده اغلب عنصر اصلی این حرکت اصیل اسلامی، امکان داد خاطرات شفاهی به شکل بیسابقهای مورد توجه قرار گیرد. همزمان، ضرورت تدوین مجموعههایی تاریخی براساس خاطرات شفاهی احساس گردید، که حاصل آن در سالهای اخیر نزدیکی هرچه بیشتر میان اسناد و تاریخ شفاهی و ظهور گونه تکاملیافتهتری از پژوهشهای تاریخی میباشد.
ماهنامه زمانه، شماره 34
تعداد بازدید: 7576
http://oral-history.ir/?page=post&id=1033