گزارش نشست پنجم دومین همایش تاریخ شفاهی

نشست پنجم همایش تاریخ شفاهی ایران (دومین پنل روزدوم)، از 11 صبح به صورت فشرده آغاز شد و تا اذان ظهر ادامه داشت. هیأت علمی ناظر این بخش را مرتضی رسولی پور و علی ططری با محوریت "آسیب شناسی تاریخ شفاهی" عهده دار بودند. سخنران نخست این بخش، "محمدعلی حیدری دلگرم" نخستین سخنران این بخش با موضوع " آسیب شناسی تاریخ شفاهی: غفلت از ارزش‌های تقدس سازندگی جنگ در تاریخ شفاهی " بود.خلاصه سخنرانی او در ادامه می آید:

گزارش روز دوم دومین همایش تاریخ شفاهی در سازمان اسناد

نشست چهارم روز دوم همایش تاریخ شفاهی از 9 صبح آغاز شد و در 4 پنل برگزار می گردد. ابتدای برنامه با سرود ملی و تلاوت قرآن آغاز شد و در ادامه، مبحث پایانی روز گذشته با عنوان " کارکرد تاریخ شفاهی" نام داشت و اعضای هیآت علمی آن کمری و مرتضی نورایی بودند. لازم به ذکر است در برنامه این نشست اندکی تغییر به وجود آمد.

گزارش نشست سوم دومین همایش تاریخ شفاهی

نشست سوم دومین همایش تاریخ شفاهی و پنل پایانی روز اول، با ارائه 4مقاله و با موضوع کارکرد تاریخ شفاهی به اتمام رسید؛ هیأت علمی این پنل، به عهده ی آقایان علیرضا کمری و درودیان بود. خلاصه سخنرانی فریدون نوری با موضوع " تاریخ شفاهی دفاع مقدس فتح حلبچه به روایت رزمندگان کرد" دا ادامه می آید:

گزارش نشست دوم دومین همایش تاریخ شفاهی

پنل دوم از دومین همایش تاریخ شفاهی با عنوان "مباحث نظری" با سخنرانی نویسندگان مقلات و تغییر اندکی در اعضای هیأت علمی برگزار شد؛ اعضای هیأت علمی این نشست، دکتر امیر مسعود شهرام نیا و رحیم نیکبخت بودند. مقاله اول مربوط به مقاله "مقایسه تحلیلی سنت شفاهی با تاریخ شفاهی" و با سخنرانی مهدی ابوالحسنی ارائه شد که خلاصه آن بدین صورت است:

گزارش افتتاحیه ونشست اول دومین همایش تاریخ شفاهی

افتتاحیه دومین همایش تاریخ شفاهی در سازمان گنجینه اسناد برگزار شد. در ابتدای این مراسم،پس از تلاوت قرآن و اعلام برنامه توسط مجری، مشاور رئیس جمهور ضمن خیر مقدم به حاضران از شورای فرهنگ عمومی انتقاد کرد؛ اشعری اظها داشت:"روزی که به نام روز اسناد نامگذاری شده بود و با نظر شورای فرهنگ عمومی حذف شد؛ مایه تأسف است؛ چرا که اسناد ملی کشور بسیار مهم به شمار می روند و سازمان اسناد درتلاش است، روز به روز اسناد بیشتری را جمع آوری کند."

فراخوان مقاله- اجتماع ها و خاطره.همایش انجمن تاریخ شفاهی استرالیا

همایش دو سالانۀ انجمن تاریخ شفاهی استرالیا-ملبورن، 30 سپتامبر تا 2 اکتبر 2011 در سال های اخیر خاطره تبدیل به منبعی مهم برای گونه های مختلف اجتماعات شده است: بازماندگان فجایع طبیعی و ویرانی های انسانی؛ مسائلی که در روستاها و شهرهای کوچک در اثر تغییرات اقلیمی و جمعیتی به وجود می آیند؛...

فراخوان مقاله همایش بازخوانی جنگ ایران و عراق، 30 سال بعد

بخش اندیشه ها در مدرسه عالی اقتصاد و علوم سیاسی لندن (IDEAs atThe London School of Economics and Political Science) وابسته به دانشگاه لندن(University of London) در حال آمادگی برای همایشی تحت عنوان "بازخوانی جنگ ایران و عراق، 30 سال بعد" است. این همایش 23 سپتامبر 2010- 11 صبح و 24 سپتامبر 2010- 10 صبح در لندن برگزار می شود.

فراخوان مقاله همایش سالانۀ انجمن تاریخ شفاهی 2011: 2-1 ژوئیه، 2011، در دانشگاه ساندرلند

نقش تاریخ شفاهی در «نوزایی» دامنۀ گسترده ای دارد. از یک سو به عنوان ابزاری برای تشویق یا پیشرفت مشارکت و دخالت جامعه به کار می رود و از سوی دیگر وسیله ای برای ایجاد غرور در یک منطقه و یا تأیید یا آفرینش هویت فرهنگی است.

گزارشی از شانزدهمین کنفرانس انجمن بین المللی تاریخ شفاهی

شانزدهمین کنفرانس انجمن بین المللی تاریخ شفاهی(XVI International Oral History Conference) از تاریخ 7 لغایت 11 جولای 2010 در شهر زیبا و تاریخی پراگ، پایتخت جمهوری چک و با حضور صدها محقق و پژوهشگر عرصه تاریخ شفاهی برگزار گردید. بیش از 700 طرح به دبیرخانه کنفرانس ارسال گردیده بود که در حدود 500 مقاله، از بیش از 50 کشور جهان، پذیرفته و ارائه گردید.

گزارش تفصیلی از ششمین نشست تخصصی و کارگاه آموزشی تاریخ شفاهی

ششمین نشست تخصصی و کارگاه آموزشی تاریخ شفاهی به همت گروه تاریخ دانشگاه اصفهان در تالار صائب دانشکده ادبیات و علوم انسانی آن دانشگاه با حضور اساتید و دانشجویان رشته‌های علوم انسانی به ویژه تاریخ و نیز نمایندگانی از مراکز و مؤسسات پژوهشی و تحقیقاتی و علاقه‌مندان به حوزه تاریخ شفاهی در 19‌ آبان 1388 برگزار شد.
...
14
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 91

شما نمی‌دانید آن پسرک چه کرد و در مقابل آن ده نفر کماندوی ما چه حرکتی کرد ـ با اینکه تنها و غریب بود. برایتان گفتم که آن سرباز بیچاره به طرف پسرک نشانه رفت. پسرک دیگر گریه نمی‌کرد. او مردانه ایستاده بود و با چشمان باز به لوله تفنگی که به طرفش نشانه رفته بود نگاه می‌کرد. پس از لحظه‌ای سکوت صدای رگبار در بیابان طنین انداخت و گرد و خاک زیادی در اطراف پسرک به هوا برخاست. من به دقت ناظر این صحنه بودم. وقتی گرد و غبار فرو نشست پسرک هنوز سرپا ایستاده، خیره نگاه می‌کرد. از تعجب و حیرت کم مانده بود قلبم از کار بایستد. چطور چنین چیزی ممکن بود. پسرک ایستاده بود و با چشمان روشن و درشتش نگاه می‌کرد.