خاطرات مژده امباشی


24 اسفند 1399


مژده امباشی، امدادگر دوران دفاع مقدس، مهمان صدوبیست‌ونهمین برنامه شب خاطره (مرداد1383) بود. او درباره درگیری بین نیروهای ایرانی و عراقی در بندر خرمشهر و پانسمان زخم مجروحان برای انتقال به بیمارستان طالقانی، خاطره گفت. او گفت نزدیک مسجد جامع، و خیابان 40متری همه چیز به هم خورده بود و به ما اشاره می‌کردند برگردیم. من و دو امدادگر دیگر هم بودیم. نیروهای عراقی همه را با تیر می‌زدند. این روایت‌‌ را ببینیم.

تاکنون 322 برنامه شب خاطره دفاع مقدس از سوی مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری و دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری برگزار شده است. برنامه آینده 2 اردیبهشت 1400 برگزار می‌شود.

آرشیو

دانلود



 
تعداد بازدید: 4311


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی-41

در کنار رود کارون قریه‌ای است به نام سلمان. در روزهای اول جنگ این قریه به تصرف ما در آمد و در آن مستقر شدیم. قریه خیلی بزرگ نبود. بسیاری از خانه‌های آن ویران شده و حیوانات اهلی بسیاری بر اثر ترکش مرده بودند. اهالی فقط توانسته بودند جان خودشان را نجات دهند. آنها فرصت نیافته بودند حتی یک پتو با خود ببرند. تمام اسباب و وسایل خانه‌ها زیر آوار مانده بود. وسایل خانه‌هایی که سالم بودند در دسترس بود. بسیاری از افراد ما هر چه دستشان می‌رسید از خانه‌ها دزدیده و برده بودند. ولی اتفاقی افتاده بود که من معتقد شده بودم نباید به این وسایل دست زد.