گویاسازی در کتاب‌های تاریخ شفاهی – 3

گویاسازی برحسب زمان متغیر است

اکرم دشتبان

09 خرداد 1397


متنی که پیش رو دارید بر اساس فراخوان پرسش درباره تاریخ شفاهی تهیه شده و در آن از نگاه یکی از کارشناسان، به پرسشی با محوریت «میزان گویاسازی و پی‌نوشت در کتاب‌های تاریخ شفاهی» پاسخ داده‌ شده است.

سید قاسم یاحسینی، نویسنده و پژوهشگر تاریخ، در گفت‌وگو با سایت تاریخ شفاهی ایران، در تعریف گویاسازی گفت: گویاسازی، شرح و توضیح مطالب مبهم یک متن است که در پاورقی یا پیوست آورده می‌شود. گویاسازی درباره عکس نیز دربرگیرنده شرح عکس‌های تاریخی و ارائه اطلاعات در باب مکان، زمان و شخص عکاس است.

وی گویاسازی را امری نسبی دانست و افزود: گویاسازی به نسبت افراد متفاوت است. به عنوان مثال اگر کتابی برای قشر دانش‌آموز یا دانشجو نوشته می‌شود گویاسازی متفاوتی از نگارش کتاب برای پژوهشگران دارد. در واقع گویاسازی نسبت به زمان‌های تاریخی،‌ متفاوت است. اگر مؤلفی در سال 1360 کتابی درباره غلامحسین ساعدی یا دکتر علی شریعتی می‌نوشت،‌ نیازی به گویاسازی نداشت، اما اگر امروز کتابی درباره شریعتی نوشته شود باید بسیاری از مباحث به صورت گویاسازی در پاورقی یا پایان کتاب گنجانده شود. به بیانی دیگر گویاسازی مبحثی شناور است که نسبت به زمان و مکان متفاوت است. به عنوان مثال، اگر شما کتابی برای استان بوشهر بنویسد برای توضیح مکان‌ها نیازی به گویاسازی ندارید، اما اگر گستره کار کشوری باشد، باید مکان‌ها و دیگر شاخص‌ها در پاورقی کتاب گویاسازی شوند.

یاحسینی در ادامه با بیان اینکه خاطره شفاهی زیر مجموعه تاریخ شفاهی است و گویاسازی در این دو قالب با هم تفاوتی ندارند، به میزان گویاسازی اشاره کرد و گفت: گویاسازی کتاب نباید طولانی باشد. نباید در آن تمام اصطلاحات را آورد، مگر موارد نادر؛ آن هم به شیوه‌ای که خود مؤلف آن اطلاعات را به دست آورده باشد. به عنوان مثال رحیم رئیس‌نیا کتابی با عنوان «آخرین سنگر آزادی» منتشر کرد. این اثر شامل مجموعه مقالات سید جعفر پیشه‌وری بود که در روزنامه حقیقت منتشر شد و صاحب امتیاز آن فردی به نام سید محمد دهگان بود. رئیس‌نیا در انتهای کتاب سید جعفر پیشه‌وری، روزنامه حقیقت و سید محمد دهگان را معرفی کرد و اطلاعاتی را ارائه داد که برای اولین بار منتشر شده است؛ یا پیوست کتاب‌های محسن کاظمی[1] که در حد یک تحقیقات مستقل است.

وی در ادامه درباره حجم گویاسازی در کتاب‌ها توضیح داد: متن باید چنان کامل باشد که نیازی به گویاسازی نداشته باشد، متنی که در پاورقی گنجانده می‌شود باید خلاصه و حداقلی باشد. اگر نسبت به نسل، مکان یا اشخاص مطلبی عنوان می‌شود باید به صورت کلی باشد و اگر گویاسازی درباره موقعیت جغرافیایی است به صورت الفبایی آورده شود.

یاحسینی در ادامه به موضوع گویاسازی عکس‌ها در آثار تاریخ شفاهی اشاره کرد و گفت: اگر عکسی گویاسازی دقیق بشود، به سند خواهد تبدیل شد. در گویاسازی عکس باید مکان، اشخاص حاضر در عکس،‌ تاریخ عکس و تا حد ممکن نام عکاس هم ذکر شود.

وی در ادامه با بیان اینکه گویاسازی امتیاز اثر محسوب می‌شود گفت: در گذشته گویاسازی کار بسیار سختی بود، اما امروزه با وجود اینترنت و سایت‌های مختلف پژوهشی، کار آسان شده است. گویاسازی امکان آشنایی مخاطب با رجال و شخصیت‌ها و نیز به دست آوردن ارجاع و منابع بیشتر را به دنبال دارد. هر چه کتاب در ارائه ارجاع و منابع قوی‌تر باشد، متن باارزش‌تری به خواننده ارائه می‌دهد. البته مؤلف باید دقت نظر داشته باشد که گویاسازی کتاب تبدیل به یک کار بی‌اثر نشود.

سایت تاریخ شفاهی ایران پرسش‌هایی را درباره تاریخ شفاهی با صاحب‌نظران این موضوع، مطرح و پاسخ‌ها را برای مخاطبان منتشر می‌کند. مجموع پاسخ‌ها نتایج قابل توجهی خواهند داشت. چنانچه پرسشی به نظرتان می‌رسد آن را از طریق این صفحه ارسال کنید تا نظر کارشناسان تاریخ شفاهی را درباره آن بخوانید.
 

منابع معتبر، گویاسازی را غنا می‌بخشند

گویاسازی، معرّف تسلط تدوین‌گر بر متن است


[1]  خاطرات جواد منصوری، خاطرات احمد احمد، خاطرات مرضیه حدیدچی (دباغ)، خاطرات عزت شاهی، یادداشت‌های سفر شهید صیاد شیرازی و...



 
تعداد بازدید: 4465


نظر شما


09 خرداد 1397   17:31:57
محمدمهدی عبدالله زاده
مصاحبۀ مفیدی است. موضوع بیشتر از آن جهت ارزشمند است که مطالب بر اساس تجارب شخصی مصاحبه شوندۀ محترم است که حاصل سالها تلاش و بیش از دهها اثر ارزشمند وی در این زمینه است.
در صورت استمرار این نوع مصاحبه‌ها در زمینۀ تاریخ شفاهی، علاوه بر آن که هر یک از آنها می‌تواند داده‌های ارزشمندی را در اختیار علاقمندان بگذارد، باعث آشنایی بیشتر با افرادی خواهد شد که سالها در موضوع تاریخ شفاهی زحمت کشیده‌اند و مهم‌تر این که پس از مدتی مجموعۀ این مصاحبه‌ها می‌تواند کتابی شود جهت راهنمایی عملی افراد علاقمندان به فعالیت در این حوزه.
 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 91

شما نمی‌دانید آن پسرک چه کرد و در مقابل آن ده نفر کماندوی ما چه حرکتی کرد ـ با اینکه تنها و غریب بود. برایتان گفتم که آن سرباز بیچاره به طرف پسرک نشانه رفت. پسرک دیگر گریه نمی‌کرد. او مردانه ایستاده بود و با چشمان باز به لوله تفنگی که به طرفش نشانه رفته بود نگاه می‌کرد. پس از لحظه‌ای سکوت صدای رگبار در بیابان طنین انداخت و گرد و خاک زیادی در اطراف پسرک به هوا برخاست. من به دقت ناظر این صحنه بودم. وقتی گرد و غبار فرو نشست پسرک هنوز سرپا ایستاده، خیره نگاه می‌کرد. از تعجب و حیرت کم مانده بود قلبم از کار بایستد. چطور چنین چیزی ممکن بود. پسرک ایستاده بود و با چشمان روشن و درشتش نگاه می‌کرد.