سرگذشت مردی که استانداردهای جدیدی برای تاریخ شفاهی جمع‌آوری کرد

ترجمه: نرگس صالح‌نژاد

02 آبان 1395


آلن وایدر[1] نویسنده و استاد بازنشسته دانشگاه کارولینای جنوبی، بیش از چند دهه از دوره کاری خود را به‌عنوان مورخ تاریخ شفاهی در بالاترین مراتب سپری کرده است. او با کتاب‌هایی مانند «صداهایی از کلاس‌های کیپ‌تاون: تاریخ شفاهی معلمانی که با آپارتاید جنگیدند (تاریخ مدارس و تحصیل)»[2] در سال ۲۰۰۳ و «روث فرست و جو اسلو در جنگ علیه آپارتاید»[3] در سال ۲۰۱۳، سرگذشت مبارزات آفریقای جنوبی علیه نظام آپارتاید را بیان کرد- روایت زندگی مردمی که هر روز با آن شرایط طاقت‌فرسا مقابله می‌کردند. وایدر با آخرین کتابش، «استادز ترکل: سیاست، فرهنگ، اما اغلب گفت‌وگو»[4] (انتشارات مانتلی ریویو، ۲۴۰ صفحه) داستان مردی را بیان می‌کند که استانداردهای کاملاً جدیدی برای هنر تاریخ شفاهی جمع‌آوری کرده است.

وایدر با نوشته‌های خودش و مصاحبه با بیش از ۱۰۰ نفر که ترکل را می‌شناختند و با او کار کرده بودند، تکه‌های کتاب را به یک پرتره از زندگی ترکل تبدیل کرده است؛ او کسی است که داستان زندگی ‌شمار زیادی از فرودستان آمریکایی و مبارزات آنها را در طول تاریخ آمریکا روایت ‌کرده است.

وایدر داستان زندگی ترکل را به‌عنوان یک مرد جوان، هنرپیشه، گوینده رادیو و تلویزیون، داستان‌سرای سیاسی و ظهورش به‌عنوان یک مرد واقعی در بین مردم بیان کرده است. مراسم رونمایی کتاب «استادز ترکل: سیاست، فرهنگ، اما اغلب گفت‌وگو» روز دوشنبه 10 اکتبر در موزه و کتابخانه جیمی کارتر همراه امضای کتاب و خواندن بخش‌هایی از آن توسط نویسنده، آلن وایدر، برگزار ‌شد.

 

تصویر روی جلد چاپ نخست مشهورترین اثر استادز ترکل

 

لوئیز استادز ترکل (2008-1912) نویسنده، مورخ، بازیگر، و گوینده آمریکایی است. او در 1985 جایزه ادبی پولیتزر را برای کتاب «جنگ خوب: تاریخ شفاهی جنگ جهانی دوم» که گزارشی دست اول از زندگی مردم پیش، پس و در زمان جنگ است، دریافت کرد. شهرت او به خاطر تاریخ‌های شفاهی است که از زندگی فرودستان جامعه آمریکا به رشته تحریر درآورده است.

 

 

[1] Alan Wieder

[2] Voices from Cape Town Classrooms: Oral Histories of Teachers Who Fought Apartheid (History of Schools and Schooling) 

[3] Ruth First and Joe Slovo in the War Against Apartheid

[4] Studs Terkel: Politics, Culture, but Mostly Conversation



 
تعداد بازدید: 4014


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 94

حادثه دیگر که باعث شد تصمیم آخرم را برای پیوستن به نیروهای شما بگیرم حماسه‌ای بود که آن سرباز گم شده آفرید. روزی یکی از گروههای گشتی ما یک سرباز شما را که گم شده بود اسیر کرد به موضع آورد سرباز جوانی بود در حدود بیست تا بیست و دو ساله. محاسن زیبایی داشت، وقتی سرباز را به موضع آوردند چند نفر جمع شدند. سرباز آرام بود و حرف نمی‌زد اما نارضایتی از اسارت کاملاً از چهره‌اش پیدا بود. سعی می‌کرد خونسردی خود را از دست ندهد. در همان ساعت یک کامیون ایفا آماده بود که چهل پنجاه تن از پرسنل را به مرخصی ببرد. مقصدش بصره بود.