تاریخ شفاهی دو دریاچه محلی

لورا داناون[1]
ترجمه نرگس صالح‌نژاد

12 مهر 1395


نتایج پژوهش درباره دو دریاچه که با روش تاریخ شفاهی صورت گرفته، در قالب یک پوستر ارائه شده است. در این پوستر سیر تغییرات دریاچه‌ها متکی بر اطلاعاتی که از مصاحبه با افراد گرفته شده با تصاویر مربوط به هر دوره نشان داده شده است.

 

 

تابستان امسال روی تاریخ شفاهی حوزه آبی رد سدر[2] و به‌طور خاص دریاچه‌های منومین[3] و تینتر[4]  تمرکز کردم. تاریخ شفاهی بسیار شبیه تاریخ مکتوب است؛ این نوع تاریخ، با توجه به منبع گفت‌وگو، نظرات و ابعاد خاص خود را دارد. بر خلاف تاریخ مکتوب، که احتمالاً شما هم حدس می‌زنید، تاریخ شفاهی متکی بر سخن و شفاهی است.

با جمع‌آوری سرگذشت‌ها و حکایت‌های گذشته از طریق مصاحبه، می‌توان به درکی از گذشته و همچنین اهمیت جایگاه مردم در حوادث، یا مکان‌های خاص با توجه به مقدار صحبتی که در مورد آن می‌کنند دست یافت. از طریق تحلیل روایت‌های مربوط به دریاچه‌ها و چگونگی تغییر آنها، به درک بیشتری از اینکه چگونه این دیدگاه‌ها بر اقدامات امروز تأثیر می‌گذارند رسیدم.

در طول بیش از ۸ هفته، با بیش از ۱۰ نفر از مردم حوزه آبریز رد سدر مصاحبه کردم، متن پیاده شده مصاحبه‌های انجام شده به‌وسیله دانشجویان پیشین در قالب برنامه «تجارب پژوهشی برای دانشجویان»[5] را خواندم، در جلسات عمومی مربوط به دریاچه‌ها شرکت کردم، تحقیقات آرشیوی انجام دادم و یادداشت‌های بسیاری برداشتم. به همراه مدیسون برنتلی[6]، دستیار تحقیق خود، جمع‌بندی اطلاعات جمع‌آوری شده را آغاز کردم و همچنین شروع به آنالیز اطلاعات جمع‌آوری شده کردیم.

 

دریاچه منومین در دان کانتی در ایالت ویسکانسین آمریکا

 

نقش‌های مختلف پژوهشی

من مصاحبه‌ها را تجزیه ‌و تحلیل کردم تا دریابم افراد در مورد سلامت دریاچه و چگونگی تغییر آن با توجه به دانسته‌هایشان چه می‌گویند. همچنین از اطلاعات موجود در آرشیوها و بایگانی‌ها برای پر کردن فضاهای خالی استفاده کردم که افراد در مصاحبه‌های خود در مورد آنها چیزی نگفته بودند. البته آرشیوها در اینکه به من امکان درک کامل‌تر از تاریخ دریاچه‌ها را دادند منابع مفیدی بودند. با شرکت در جلسات عمومی نیز متوجه شدم در حال حاضر چه کارهایی برای رسیدگی به سلامت دریاچه انجام می‌شود.

بعد از این مراحل (جمع‌آوری، کدگذاری و تجزیه ‌و تحلیل) به نتایج زیر رسیدم:

۱. تجربیات شخصی، قدرت خاطرات و حس مکان بر چند مورد تأثیر می‌گذارند: اینکه چگونه افراد سلامت دریاچه را درک می‌کنند، اینکه آنها در مورد کاهش پاکیزگی دریاچه چه کاری می‌توانند و یا باید انجام دهند و اینکه چه نقشی در تمیز کردن و پاکیزه نگه‌داشتن دریاچه دارند.

۲. بر اساس مصاحبه‌های انجام شده، آنچه عمومیت دارد این است که وضع دریاچه بدتر شده است. اکثر افراد بیان کرده بودند که نمی‌دانند برای سلامت دریاچه چه باید بکنند، حتی اگر بخشی از یک سازمان حفاظت از دریاچه باشند.

۳. اگرچه نوعی عدم اطمینان در میان مشارکت‌کنندگان در این طرح وجود دارد، اما اغلب معتقدند گام‌هایی برای کاستن از سرعت تخریب دریاچه برداشته می‌شود.

 

دریاچه تینتر در دان کانتی در ایالت ویسکانسین آمریکا

 

حرکت راکد

افرادی که در این محل زندگی کرده‌اند، قطعاً روایت‌هایی برای در میان گذاشتن داشتند، اما آنچه پیش می‌آمد این حس بود که وضع دریاچه‌ها دارد بدتر می‌شود و برای معکوس کردن این روند باید کارهای بسیاری انجام ‌شود؛ بنابراین، این‌گونه به نظر می‌رسد که مشکلی رفع نشدنی وجود دارد. (نتیجه: حرکت روبه‌جلو اندک بوده است.)

همچنین این احساس در میان دیگر شرکت‌کنندگان وجود داشت که دریاچه همیشه سبز بوده است و تا زمانی که ندانیم چگونه باید به آن رسیدگی کنیم این مشکل نیز رفع شدنی نیست. (نتیجه: حرکت روبه‌جلو اندک بوده است.)

اندکی هم احساس می‌کردند دریاچه‌ها بهبود یافته‌اند و کاری لازم نیست انجام شود. (نتیجه: همان‌طور که می‌دانید، حرکت روبه‌جلو اندک بوده است.)

این دریاچه‌ها زمانی زنده بودند

از سوی دیگر، پژوهش آرشیوی من اطلاعات بسیاری به دست می‌دهند مبنی بر اینکه چگونه دریاچه‌های منومین و تینتر بخش پویایی از جامعه پیرامون خود بوده‌اند. در گذشته در سواحل این دریاچه‌ها، مغازه‌های طعمه‌فروشی، مکان‌های اجاره قایق و حتی یک خانه قایقی روی دریاچه منومین وجود داشته است.

مسابقات سه‌گانه تا سال ۲۰۰۶ برگزار می‌شده و نسلی از دانشجویان و دانش آموزان شهر استوت[7] از رویدادهای پیرامون دریاچه لذت ‌برده‌اند. علیرغم احساس وجود مشکلی رفع نشدنی برای این دو دریاچه، تاریخی پیرامون آنها وجود دارد که الهام‌بخش است.

چرا این مسئله مهم است؟ برخی افراد جامعه محلی نوعی احساس ناامیدی در مورد سلامت دریاچه دارند و نمی‌دانند چه کاری باید بکنند. آیا ما هم نمی‌توانیم حرکت رو به جلویی داشته باشیم؟ بله، شما می‌توانید سعی کنید این کار را امتحان کنید. اما قسمت بسیار مهم این امر آن است که دریاچه‌ها بخشی از این جامعه هستند و بعید است مردم این جامعه چیزی را انتخاب کنند که احساسی مانند درگیر شدن در یک مبارزه سخت به آنها می‌دهد.

آنچه برای پشت سر گذاشتن این بن‌بست مورد نیاز است، دادن آموزش بیشتر به جامعه است، به‌طوری که جامعه بداند در آنجا چه می‌گذرد. باید تلاش کنیم در مورد سلامت حال حاضر دریاچه‌ها درکی منسجم برای جامعه فراهم کنیم. به‌عنوان مثال، می‌توان رویدادهای آموزشی در مورد تاریخ دریاچه‌ها راه انداخت تا بتوان روایتی منسجم و یکدست در این جامعه در مورد تاریخ این دریاچه‌ها به‌عنوان محور این جامعه و همچنین چشم‌اندازی روشن برای آینده آن ترسیم کرد. به این شکل، مردم بهتر می‌توانند این وضعیت را درک کنند و بیشتر مایل خواهند بود که به دلیلی چنین ارزشمند گرد هم آیند.

 

درباره طرح پژوهشی دریاچه‌ها

برنامه «تجارب پژوهشی برای دانشجویان» درباره دریاچه‌ها، طرحی در حوزه دانش کاربردی مرتبط با توسعه پایدار محیط زیست و یک تجربه پژوهشی تابستانی برای دانشجویان منتخب از سراسر آمریکا در دانشگاه ویسکانسین است.

این پژوهش سومین سال از دوره سه ساله خود را با هزینه ۲۸۲۰۰۰ دلار از طرف بنیاد ملی علوم[8] آمریکا پشت سر می‌گذارد. در این طرح دانشجویان کیفیت آب حوزه آبریز رودخانه رد سدر شامل رودخانه منیون، تینتر و مجموعه‌ای از دریاچه‌ها را با چشم‌انداز گسترده‌ای مورد بررسی قرار می‌دادند.

این طرح هر سال با ارائه پوستری یافته‌های خود را در تالار عمومی رادیل در منومونی[9] در معرض دید عموم قرار داده است. در این مجموعه مقالات، هر یک از اعضای گروه، جزییات تحقیقات یک سال خود را به اشتراک می‌گذارد.

 

 

[1] Laura Donovan

از دانشگاه ویسکانسین؛ یکی از 11 دانشجوی برگزیده از سراسر آمریکاست که در طرح تابستانی برای دو دریاچه شرکت کرد.

[2] Red Cedar

[3] Menomin

[4] Tainter

[5] REU: Research Experiences for Undergraduates

«تجارب پژوهشی برای دانشجویان» نام یک برنامه رقابتی تابستانی در آمریکا برای دانشجویان رشته‌های علوم، مهندسی، یا ریاضیات است. هزینه این طرح را بنیاد علوم ملی آمریکا تأمین می‌کند و دانشگاه‌های متعددی در آن مشارکت دارند. در این برنامه تلاش می شود رویکرد تخصصی در علوم پیگیری شود. برای آگاهی بیشتر اینجا را ببینید.

[6] Madison Brantley

[7] Stout

[8] National Science Foundation

[9] The Raw Deal in Menomonie



 
تعداد بازدید: 4725


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 91

شما نمی‌دانید آن پسرک چه کرد و در مقابل آن ده نفر کماندوی ما چه حرکتی کرد ـ با اینکه تنها و غریب بود. برایتان گفتم که آن سرباز بیچاره به طرف پسرک نشانه رفت. پسرک دیگر گریه نمی‌کرد. او مردانه ایستاده بود و با چشمان باز به لوله تفنگی که به طرفش نشانه رفته بود نگاه می‌کرد. پس از لحظه‌ای سکوت صدای رگبار در بیابان طنین انداخت و گرد و خاک زیادی در اطراف پسرک به هوا برخاست. من به دقت ناظر این صحنه بودم. وقتی گرد و غبار فرو نشست پسرک هنوز سرپا ایستاده، خیره نگاه می‌کرد. از تعجب و حیرت کم مانده بود قلبم از کار بایستد. چطور چنین چیزی ممکن بود. پسرک ایستاده بود و با چشمان روشن و درشتش نگاه می‌کرد.