ششمین نشست نقد و بررسی آثار تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی برگزار شد

تاریخ شفاهی کمیته استقبال از امام خمینی(ره)

فاطمه مرادی

29 دی 1394


به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران، ششمین نشست نقد و بررسی آثار تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی با حضور، دکتر داوود قاسم‌پور، نویسنده و پژوهشگر، به عنوان منتقد اثر و معصومه آقاجان‌پور، یکی از دو مؤلف کتاب «تاریخ شفاهی کمیته استقبال از امام خمینی (ره)» روز یکشنبه، 27 دی 1394 در سالن سلمان هراتی حوزه هنری برگزارشد.

کتاب «تاریخ شفاهی کمیته استقبال از امام خمینی (ره)» تدوین اکبرقاسملو و معصومه آقاجان پور را مؤسسه فرهنگی و انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی با هدف گردآوری وتدوین خاطرات افرادی که در کمیته استقبال از امام خمینی (ره) نقش داشتند، در 1393 و 304 صفحه منتشر کرده است.

جعفرگلشن، مجری نشست ضمن خوشامدگویی به حاضران از دکتر داوود قاسم‌پور خواست، درباره کلیات کتاب، و محتوای این کتاب سخن بگوید.

قاسم‌پور گفت: «سه نقد اساسی به همه آثار تاریخ شفاهی وارد است که عمومأ آثار این حوزه نمی‌توانند از این نقدها جدا بمانند، به ویژه کتاب‌هایی که توسط نهادهای رسمی کشور مثل: مرکز اسنادانقلاب اسلامی یا حوزه هنری، و ... تولید و منتشر شده‌اند.»

 او ادامه داد: «نخستین نقد این است که موضوع هر کتاب تحت‌الشعاع یک شخص یا جریان خاصی شکل می‌گیرد و برای پاسخ به سئوال‌ها او باید نقد بشود؛ به طور مثال در این کتاب از خاطرات «هاشم صباغیان»، در مرکز اسناد در مقدمه‌ی نویسنده، مطالبی آمده است، و در طول بحث این خاطرات مورد نقد قرار گرفته‌اند.» وی افزود: «در برخی موضوعات بحث جریانات خاص آمده مانند تشکیل شورای انقلاب، حضور امام خمینی(ره) در نوفل لوشاتو، و تشکیل سپاه پاسداران که مورد نقد قرار می‌گیرند.»

وی نقد دوم درباره کتاب‌های تاریخ شفاهی را چنین برشمرد: «در آثار تاریخ شفاهی آفت راوی محوری وجود دارد، خیلی از راوی‌ها نقش خود را برجسته می‌کنند، که در این کتاب نیز این آفت وجود دارد.»

قاسم‌پور منتقد درباره سومین نقد به آثار تاریخ شفاهی گفت: «نقد سوم، رویکرد پسینی در بیان روایت است، راوی در سال 1394 ایستاده و به سال 1357 نگاه می‌کند، جناح بندی‌ها و تشکل‌ها را طوری روایت می‌کند، که انگار شفافیت کنونی، در آن زمان (1357) هم وجود داشته است، البته خیلی‌ها به این شفافیت‌ها واقف بودند، اما نه به این واضحی. به طور مثال درباره‌ی خاطرات «بادامچیان»، این نقد برآن وارد است.» وی افزود: «این سه نقد برای همه آثار تاریخ شفاهی‌ و از جمله این کتاب وارد است.»

 

اثر پژوهشی، نه تاریخ شفاهی

معصومه آقاجان‌پور یکی از دو تدوینگر «تاریخ شفاهی کمیته استقبال از امام خمینی (ره)»، در پاسخ به نقد این کتاب گفت: «این کتاب، یک اثر پژوهشی است و نه تاریخ شفاهی. در تاریخ شفاهی مصاحبه‌کننده و روایت‌کننده حضور دارند و برای تدوین این اثر از منابع مختلفی استفاده کرده‌ایم.»

 وی افزود: «نقد اول کتاب را وارد نمی‌دانم، و تلاش کردیم در نگاه پسینی طیف‌های مختلف را بیاوریم، به طور حضوری با راوی «‌هاشم صباغیان» مصاحبه کردیم و در کتاب، اول روایت صباغیان، و بعد دیگر روایات را آورده‌ایم.» وی در ادامه گفت: «تفاوت تاریخ شفاهی با خاطره‌نگاری در این است که در تاریخ شفاهی مصاحبه‌کننده حضور دارد و روایت‌کننده را هدایت می‌کند؛ وقتی تاریخ شفاهی روایت محور است این موضوعات پیش می‌آید.»

آقاجان‌پور در پاسخ سئوال گلشن، مجری نشست، در باب چگونگی استفاده از خاطرات، در کتاب گفت: «من در اواسط کار به دیگر تدوین‌کننده اثر آقای اکبر قاسملو ملحق شدم؛ بعضی از مصاحبه‌ها را ایشان انجام داده بودند و بعضی خاطرات در آرشیو مرکز اسناد بود، و من چهار یا پنج مصاحبه با آقای صباغیان، داشتم.» وی افزود: «بعضی از افراد در کمیته استقبال از امام خمینی(ره) برای مصاحبه در قید حیات نبودند. برای برخی دسترسی سخت بود و بعضی از افراد هم حاضر به مصاحبه نبودند. از این رو برای مصاحبه مجبور شدیم به اعضای درجه دوم مراجعه کنیم.»

وی در ادامه گفت: «در نگارش ابتدایی تا نهایی کتاب با آقای قاسملو همراه بودم».

وی در باب تغییر عنوان کتاب گفت: با عنوان «تاریخ شفاهی» مخالف بودیم، ولی مرکز اسناد مخالف کرد.»

قاسم‌پور سپس درباره ساختار، قلم و نتیجه کتاب گفت: « ساختار کتاب منظم است، ولی کتاب نتیجه ندارد؛ قلم کتاب با این که دو نویسنده دارد روان است و نظم ویرایشی به هم پیوسته داشته و ساختار آن خوب است.»

قاسم‌پور، در باب تاریخ شفاهی نبودن کتاب از منظر تدوینگر گفت: «تاریخ شفاهی بودن بستگی به این دارد چگونه آن را تعریف کنیم. یکی از معایب قابل تأمل نویسنده این است که از خاطرات استفاده بشود. تدوینگر در ویرایش کتاب هفتاد تا هشتاد درصد از خاطرات استفاده کرده است و مهم نیست این خاطرات از چه جایی یا از کسی گرفته شده باشد. از این رو این اثر یک کتاب در حوزه تاریخ شفاهی است.»

قاسم‌پور در نقد دیگری گفت: «در تدوین اثر از منابع دسته دوم کمتر استفاده شده است، اگر استفاده می‌شد خیلی بهتر بود.»

 

تاریخ شفاهی یک سند خام است

آقاجان‌پور یکی از دو تدوینگر کتاب ضمن تأکید بر تاریخ شفاهی نبودن اثر گفت: «در تألیف کتاب از خاطرات، استفاده کرده‌ایم ولی این کتاب در حوزه تاریخ شفاهی نیست؛ زیرا در خاطرات، مصاحبه‌کننده و شونده حضور ندارند. در واقع تاریخ شفاهی یک سند خام است تایک پژوهش».

وی در ادامه گفت: «اگر در عنوان کتاب «تاریخ شفاهی» قید نمی‌شد بهتر بود و مخاطب با این اثر با عنوان یک کار پژوهشی که خود برخی جوانب موضوع را روشن می‌کند روبه رو می‌شد».

وی افزود: «به منابع دسته دوم خیلی کم پرداختم، زیرا در آنها به موضوع کمیته استقبال از امام خمینی (ره) خیلی کم اشاره شده بود و به منابع کمی دسترسی داشتیم.»

 

«تاریخ شفاهی کمیته استقبال از امام خمینی (ره)» مسئله محوراست     

گلشن، مجری نشست، از قاسم‌پور پرسید: «آیا این کتاب مسئله محور است یا واقع‌نگار؟»

قاسم‌پور منتقد گفت: «کتاب مسئله‌محور است، زیرا هر پژوهشی مسئله‌محور است. در مقدمه کتاب این مسئله محوری آمده است. هدف تدوینگران اثر، بررسی اهمیت، تاریخچه و ساختار کمیته استقبال بوده زیرا اداره تهران از اول بهمن تا بیست و دوم بهمن برعهده‌ی کمیته استقبال از امام خمینی(ره) بوده و در بخش اول کتاب اهمیت این کمیته و چرایی تشکیل آن و در بخش دوم به ساختار وتوانمندیهای آن به خوبی پرداخته شده است.»

قاسم‌پور افزود: «بخش مصاحبه آقاجان‌پور با افراد در قید حیات (کمیته استقبال)، خیلی خوب بود و از عهده کار به خوبی برآمده‌اند.»

سپس آقاجان‌پور گفت: «بحث خوب یا بد بودن کتاب مطرح نیست، از آن جا که درباره موضوع کمیته استقبال پژوهش کمی صورت گرفته بوده، سعی کردیم در این کتاب کار خوبی ارایه بدهیم. اگر عنوان «تاریخ شفاهی» برای آن قرار نمی‌گرفت خیلی خوب بود».

وی در ادامه درباره مسئله‌محوربودن و اینکه چقدر وارد عمق موضوع کتاب شده است، افزود: «از 12 بهمن تا 22 بهمن مهمترین وقایع را ذکر کرده‌ایم، اگر می‌خواستیم وارد عمق مسئله بشویم محدودیت‌های داشتیم، مانند اعدام‌هایی که وجود داشت. به نظر من زمانی که کمیته، کار استقبال از امام را انجام داد، دیگر منحل بوده ولی به دلیل اهمیت افراد در تشکیل کمیته استقبال از امام خمینی (ره)، و دیدار امام خمینی (ره) با مردم، بعد از 12 بهمن، این تدارکات الزامی بود و اگر می‌خواستیم وارد عمق موضوع بشویم با محدویت‌هایی روبه رو بودیم».

گلشن مجری نشست گفت: «به نظر من عنوان این کتاب باید «درآمدی برتاریخ شفاهی» می‌شد، زیرا در این کتاب به سه روایت مهم تاریخ شفاهی کمیته استقبال از امام خمینی (ره) پرداخته نشده است. این سه روایت عبارتنداز:

افراد نهضت آزادی که مدعی هستند محور اصلی کمیته استقبال از وجودآن‌ها تشکیل شده است مانند: دانش منفرد، صباغیان، یزدی، محمد توسلی

دسته بعدی حزب مؤتلفه اسلامی که (بادامچیان)، سر دسته این حزب هست و ادعا دارند آنها کمیته استقبال را تشکیل دادند.

دسته بعدی شخصی به نام «توکلی» است که تأسیس کمیته استقبال را کار خودش می‌داند.

 گلشن افزود: «در کتاب عنوانی از این افراد دیده نمی‌شود، در تاریخچه کمیته استقبال به این سه روایت توجهی نشده است؛ یک روایت یک دست داریم وکسی حذف نشده است.» وی از آقاجان‌پور پرسیدآیا قصدی در این کار بوده و می‌خواستید کار بدون حواشی باشد؟»

آقاجان‌پور یکی از دو تدوینگر کتاب در پاسخ گفت: «افراد نهضت آزادی حاضر به مصاحبه نبودند. آقای صباغیان ابتدا برای مصاحبه امتناع می‌کرد ولی ما ایشان را راضی کردیم.»

 وی در ادامه افزود: «ما عمدی نداشتیم وگروهی را حذف نکردیم و افراد خودشان حاضر به مصاحبه نبودند.» وی گفت: «این اثر، نه یک کار تاریخ شفاهی است، و نه یک کار پژوهشی کامل است.»

قاسم‌پور درباره محتوای کتاب و حضور افراد مختلف در شکل‌گیری کمیته استقبال گفت: «تدوینگران اثر هر سه گروه را آورده‌اند. صباغیان در نهضت آزادی فعال بوده، توسلی در گروه نشریه‌ی ترجمه فعال بوده و طیف هیئت مؤتلفه و آقای توکلی نیز بوده‌اند. تدوینگران کتاب هر سه روایت را آورده‌اند ولی روایت ارشدتر را پذیرفته، و موفق عمل کرده‌اند.»

سپس گلشن از آقاجان‌پور پرسید: «چرا در تدوین کتاب سراغ سرشاخه‌های کمیته استقبال مانند انتظامات ومردم نرفتید؟»

آقاجان‌پور تدوینگر اثر گفت: «در کتاب جای مردم خالی است. ولی طیف گسترده‌ای بودند و انتخاب چه کسی خیلی سخت بود.»

 

شیوه نگارش مانند تاریخ طبری است

گلشن مجری نشست خطاب به قاسم‌پور منتقد کتاب گفت: «شیوه نگارش کتاب مانند تاریخ طبری است، زیرا تدوینگران اثر روایت‌های مختلفی آوردند و قضاوت را بر عهده خواننده گذاشته‌اند، کتاب مسئله‌محور نیست، تمام حوادث در کتاب ذکر شده است و تدوینگران نخواسته‌اند خودشان را به چالش بکشانند.»

قاسم‌پور گفت: «تدوینگران اثر در یک مورد یعنی نقد خاطرات صباغیان، این کار را کرده‌اند. کار نتیجه ندارد و چه بسا اگر نتیجه داشت، نقد‌ها پاسخ داشت».

آقاجان‌پور تدوینگر کتاب گفت: «اگر می‌خواستیم نتیجه‌گیری کنیم، نگاه من به خاطرات صباغیان به واقعیت نزدیک‌تر بود، زیرا معقولانه‌تر بود ولی از آن جا که مصاحبه نداشتیم برای تأیید صباغیان نمی‌توانستیم نتیجه‌گیری بیاورم.»

گلشن به آقا جان‌پور گفت: «شما می‌توانستید از مصاحبه توسلی درباره کمیته استقبال که در حوزه هنری موجود بود، استفاده کنید.»

قاسم‌پور درباره محتوای کتاب گفت: «در این اثر از تک روایت استفاده شده است. تدوینگران خیلی گذرا از بحث‌های کتاب گذشته‌اند. مانند اهمیت شورای انقلاب، زیرا خروجی شورای انقلاب، بچه‌های انقلاب بودند و از طرفی کمیته استقبال محصول شورای انقلاب بود».

وی در ادامه درباره دیگر ایرادات کتاب گفت: «تدوینگران کتاب، در صفحه 21 اشاره به کانون کرده‌اند مشخص نیست چه کانونی؟ پراکندگی القاب خیلی زیاد است مانند: حجت‌الاسلام و آیت‌الله، استناد به صحیفه امام خمینی(ره) کم است، راه پیمایی اربعین و 29 دی آورده نشده است، نقش کمیته استقبال در نقش نهادسازی انقلاب اسلامی آورده نشده است».

قاسم‌پور درباره پاورقی‌های کتاب نیز گفت: «پاورقی‌ها طولانی است. زندگی افراد مشهور نباید طولانی باشد.»

آقاجان‌پور درباره پانویس‌ها گفت: «در پاورقی‌ها زندگینامه راویان زنده را آوردیم و زندگینامه افراد فوت شده را در پانویس آوردیم.»

گلشن مجری نشست به آقاجان پورگفت: «در پانویس‌ها اطلاعات زیادی به خواننده دادید و این خسته‌کننده است».

آقاجان‌پور درباره اهمیت کمیته استقبال از امام خمینی (ره) گفت: «اهمیت این کمیته به دلیل وجود شورای انقلاب و افرادی است که در آن وجود داشتند».

قاسم‌پور در پاسخ به اتمام کارکمیته استقبال از امام خمینی (ره) بعد از 12 بهمن گفت: «کمیته استقبال بعد از 12 بهمن کارش تمام نشد، زیرا حفاظت از افراد مهم، تنظیم دیدارها و... برعهده کمیته استقبال از امام خمینی(ره) بوده است».

آقاجان‌پور درباره اهمیت کمیته استقبال گفت: «وجود افراد در شکل‌گیری کمیته استقبال مهم بوده است.»

گلشن مجری نشست درباره خطاهای تاریخی کتاب به آقاجان‌پور گفت: «آقای بادامچیان و اصغر تهرانچی از اعضای کمیته استقبال بودند، چرا به سراغ ایشان نرفتید؟ از خطاهای ویرایشی روز 27 صفر وفات پیامبر آمده در صورتی که 28 صفر بوده در صفحه 11 کتاب تاریخ تشکیل کمیته 3 بهمن1357 آورده شده در صورتی که تشکیل کمیته30 دی یا اول بهمن بوده است».

محمد قبادی، نویسنده، ضمن تشکر از خانم آقاجان‌پور از وی دو سئوال پرسید: «1-چرا کتاب را یک اثر تاریخ شفاهی نمی‌دانید کتاب چه خصوصیاتی باید داشته باشد تا در زمره تاریخ شفاهی قرار بگیرد؟ 2- درباره خاطرات صباغیان، فرمودید به خاطرات مشابهی از آن طیف دست نیافتید و به این استنباط رسیدیدکه خاطرات صباغیان به واقعیت نزدیک‌تر است. این استنباط را از کجا به دست آوردید، آیا به عنوان نتیجه می‌شد بیاورید یا خیر؟»

 

تاریخ شفاهی یک سند خام است

آقاجان‌پور در پاسخ به محمد قبادی گفت: «به خاطرات صباغیان نگاه شخصی داشتم. از نظر من تاریخ شفاهی یک سند خام است که در تهیه پژوهش‌های بعدی به ما کمک می‌کند. تاریخ شفاهی مبتنی بر پرسش و پاسخ است و راوی خودش در شکل‌گیری یک ماجرا نقش دارد و یا خودش ماجرا را مشاهده کرده است.»

 وی افزود: «حالت صورت راوی، در بیان مطالب خیلی مهم است، در ایران در تدوین تاریخ شفاهی صدای راوی بر لحن او ارجحیت دارد، بنابراین نظرم این بود عنوان تاریخ شفاهی از کتاب حذف شود.»

قبادی نویسنده از قاسم‌پور منتقد کتاب پرسید: «منظور از عدم استفاده از منابع دسته دوم در تدوین کتاب به معنای دوری از استفاده از منابع کم اهمیت است؟»

قاسم‌پور منتقد گفت: «خیر، منظور از منابع دسته دوم منابعی هستندبرای موضوع پژوهش در نظر گرفته شده‌اند».

گلشن مجری نشست از حضور حمید نقاشیان در کتاب پرسید که نقش آن محوری است ولی در کتاب نیامده است؟

آقاجان‌پور یکی از دو تدوینگر کتاب گفت: «ابتدا فکر کردیم این شخص همان کسی است که در روی ماشین امام خمینی(ره) نشسته است، ولی ایشان نبودند. در واقع حمید نقاشیان جزء انتظامات بودند و در زمانی که امام خمینی(ره) در بدو ورود به ایران در مدرسه مستقر بودند، وظیفه حفاظت از ایشان را به عهده داشتند.»

گلشن مجری نشست به آقاجان‌پور گفت: «در صفحه 62 کتاب در مورد نشریه «کمیته استقبال» صحبت کرده‌اید و طبق گفته مهدی سعید محمدی، مقام معظم رهبری انتشار آن را به عهده داشتند، از طرفی (نقاشیان) این ادعا که کمیته استقبال از امام نشریه داشته را رد می‌کند و همین طور صباغیان، زیرا به گفته آن‌ها کمیته استقبال از امام خمینی (ره) وقت این کار را نداشته‌است.»

آقاجان‌پور در پاسخ گفت: «نشریه در یک شماره به چاپ رسیده بود.» وی افزود: «هیچ کدام از راویان دقیق نیستند و من سعی کردم اختلاف نظر‌ها را در متن کتاب بیاورم.»

آقاجان‌پور در پاسخ به یکی از حاضران درباره کاظم سامی و حزب جاما، و عدم حضور همراهان امام خمینی(ره) در کمیته استقبال گفت: «حزب جاما و همراهان امام خمینی(ره) نقشی در کمیته استقبال نداشته، و متعاقباً به آن پرداخته نشده است».

گلشن مجری نشست گفت: «کتاب تاریخ شفاهی کمیته استقبال از امام خمینی(ره)، اولین قدم در معرفی کمیته استقبال را برداشته ولی به همه ظرایف و نکات توجه نشده است».

آقاجان‌پور در پاسخ گفت: «اتفاقات مهم در بدو ورود امام خمینی (ره) به ایران برعهده کمیته استقبال بوده و اتفاقات بعدی به کمیته استقبال ربطی نداشته است.»

گلشن درباره‌ی طراحی روی جلد کتاب گفت: «طرح روی جلد کار خوبی است، محتوای کتاب روان است، اما قصد مؤلفین به طور کامل و جامع به آن پرداخته نشده است.»

قاسمی‌پور مسئول ادبیات پایداری در امور استان‌ها، درباره نثر و محتوای این کتاب گفت: «نثر کتاب یک‌دست نیست. قضاوت در متن کتاب خیلی دیده می‌شود، به طور مثال اویسی را فردی نظامی و جنگ‌طلب معرفی می‌کند. در صورتی که اویسی نظامی بوده، نه جنگ‌طلب. یا این که در متن کتاب آمده است سینمای بزرگی در آبادان آتش گرفته، بدون ذکر نام سینما. نقش کمیته استقبال و اسامی اشخاص در محل ورود ماشین امام خمینی(ره) در کتاب مشخص نیست؟ چرا آدم‌های روی ماشین امام خمینی(ره) اسامی‌شان مشخص نیست؟ در خاطرات توکلی کلی‌گویی شده است!

گلشن مجری نشست در پایان جلسه اظهار امیدواری کرد تدوینگران «تاریخ شفاهی کمیته استقبال از امام خمینی (ره)» در یک پژوهش جدی در حوزه کمیته استقبال کار کنند تا تاریخ جامع کمیته استقبال روشن شود.



 
تعداد بازدید: 4542


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 91

شما نمی‌دانید آن پسرک چه کرد و در مقابل آن ده نفر کماندوی ما چه حرکتی کرد ـ با اینکه تنها و غریب بود. برایتان گفتم که آن سرباز بیچاره به طرف پسرک نشانه رفت. پسرک دیگر گریه نمی‌کرد. او مردانه ایستاده بود و با چشمان باز به لوله تفنگی که به طرفش نشانه رفته بود نگاه می‌کرد. پس از لحظه‌ای سکوت صدای رگبار در بیابان طنین انداخت و گرد و خاک زیادی در اطراف پسرک به هوا برخاست. من به دقت ناظر این صحنه بودم. وقتی گرد و غبار فرو نشست پسرک هنوز سرپا ایستاده، خیره نگاه می‌کرد. از تعجب و حیرت کم مانده بود قلبم از کار بایستد. چطور چنین چیزی ممکن بود. پسرک ایستاده بود و با چشمان روشن و درشتش نگاه می‌کرد.