نگاهی به تاریخ‌نگاری در آفریقا

تاریخ شفاهی سنگال(1)

مرضیه خزایی، زینب گلستانی

04 آذر 1394


تاریخ آفریقا و تاریخ‌نگاری این سرزمین که آکنده از راز‌ها و اسرار است، همواره با فراز و نشیب‌هایی مواجه بوده که هریک به نوعی بر سیر تاریخ‌نگاری و حتی اسناد و منابع تاریخی آن تأثیرگذار بوده‌اند. تاریخ آفریقا که تا حدود سال 1945، همچون تاریخ استعمار و گسترش آن مطالعه می‌شد[1]، سال‌ها در حاشیه مطالعات تاریخی قرار گرفت، تا آنجا که در کتاب «تاریخ و روش‌های آن»[2]، از میان سی و پنج نویسنده حاضر، تنها یک تن، یعنی پروفسور‌اندره لو روا-گورهان[3] مدخلی را به «تاریخ بی‌آزمون»[4] در اشاره به تاریخ آفریقا اختصاص داده است. در این بین آنچه اهمیت دارد انواع اسناد و مدارکی است که به عنوان منبع تاریخی به مدد یک تحقیق تاریخی جامع و مانع در باب تاریخ آفریقا به دست می‌آیند، منابعی که لوسین فبور در کتاب «نبردی برای تاریخ»[5] به شرح جامع آنها می‌پردازد. با این حال در مطالعه تاریخ آفریقا، اهمیت «سنت شفاهی» مردم این قاره را نمی‌توان نادیده انگاشت و این اهمیت، در واقع همان چیزی است که یافتن و مطالعه منابع تاریخ شفاهی قاره سیاه را با مشکلاتی مواجه می‌کند.

در ارایه گزارشی از منابع تاریخ شفاهی کشور سنگال، نگارندگان در گام نخست چشم‌اندازی از منابع مورد استفاده مورخین تاریخ آفریقا ارائه داده و سعی در معرفی منابعی دارند که سنت شفاهی این قاره را نادیده ننگاشته آن را همچون منبعی برای مطالعات تاریخی به کار می‌بندند و پس از آن به معرفی آرشیوها، کتاب‌ها و مقالات موجود در زمینه تاریخ شفاهی سنگال می‌پردازند. در نهایت فهرستی موضوعی از منابعی ارائه می‌شود که می‌توانند افق‌هایی نو پیش روی پژوهشگران تاریخ آفریقا بگشایند.

 

 

  1. تاریخ آفریقا، اسناد و مسائل آن

 

تاریخ آفریقا بیشتر نه به دست مردم این قاره بلکه از سوی بیگانگان و اروپاییان نگاشته شده است، آنچه از نظر کوامه ان کروماه[6]، در کتاب «استعمار نو، آخرین مرحله از امپریالیسم» بازنویسی و بازنگری در این تاریخ را لازم می‌شمرد. چرا که نگاه به این تاریخ همواره از سوی غربیان با نوعی برتر‌اندیشی همراه بوده است. از این روست که ام سهلی[7] به «استعمار زدایی از تاریخ» و کی- زربو[8] به از حاشیه خارج کردن تاریخ آفریقا می‌اندیشند. از دیدگاه این محقق، تاریخ آفریقا در حقیقت مطالعاتی را طلب می‌کند که پیوند میان آگاهی آفریقایی و معرفت تاریخی را برقرار سازد.

در سمیناری با عنوان «منابع تاریخ مدرن و معاصر آفریقا[9]»، مائودو گی اسناد مورد مطالعه در تاریخ آفریقا را به دو دسته «منابع داخلی» و «منابع خارجی» تقسیم می‌کند. منابع داخلی که در واقع اسناد تولید شده در خود آفریقا هستند، در سه گروه اسناد کتبی، سنت شفاهی و باستان‌شناسی قرار می‌گیرند. در این میان به علت اهمیت سنت شفاهی نزد مورخان تاریخ آفریقا و در جهت تبیین تفاوتی که در این بین با تاریخ شفاهی وجود دارد، به طور خاص معرفی منابع و شرح آنها در این زمینه پرداخته و ادامه سخن در رابطه با منابع کتبی و باستان‌شناسی چشم می‌پوشیم.

 

  1. سنت شفاهی آفریقا

سنت شفاهی آفریقا در حقیقت روایتی است از «شاهدان زندگی انسان، بی‌آنکه خود از آن آگاه باشند»[10]. به عنوان یکی از پیشگامان مطالعه بر سنت شفاهی آفریقا، ژان وانسینا[11]، از این سنت همچون تمامی شهادت‌هایی یاد می‌کند که به طور شفاهی از نسلی به نسل دیگر منتقل شده‌اند. بنابراین بی‌جهت نیست چنانچه سلیو ام بی[12]، به عنوان رئیس آرشیو آفریقای غربی فرانسه، بر ضرورت جمع آوری و نگه داری این سنت به مثابه منبعی بسیار پر اهمیت در مطالعه تاریخ آفریقا تأکید دارد.کورنون[13] دو گونه مطالعه از سنت شفاهی را باز می‌شناسد: نخست، مطالعه منابع پادشاهی که در کنار گاه‌نگاری‌های تطبیقی و از طریق ایجاد روابط میان فرمانروایان مختلف، به مورخ در شناخت امور گذشته یاری می‌رساند؛ و دیگری حماسه شفاهی است که از دیدگاه پروفسور رنه لوئی «شعری تاریخی و سنتی است که جان فشانی‌های بزرگمردان جنگ را در میان جوانان در جستجوی نام و آوازه، گرامی داشته، و آنها را از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌کند». در این رابطه می‌توان به کتاب «پیش درآمدی بر انواع بزرگ غنایی رواندای کهن» اثر الکسی کاگامه[14] اشاره کرد، که نویسنده در آن به مطالعه ویژگی‌های رازآلود سنت شفاهی رواندا می‌پردازد. این کتاب به حافظان سنت شفاهی آفریقا، نوع اکتساب، حفظ و انتقال علوم سنتی می‌پردازد. از دیگر پژوهشگران این حوزه می‌توان به‌هانری گادن[15] و روش او در استفاده از ضرب المثل‌ها و خطابه‌ها در مطالعه‌ی تاریخی؛ و هم چنین فعالیت دودو کامارا[16] در گردآوری داستان‌ها، اسطوره‌ها و افسانه‌های سنگال و استفاده از آنها در شناخت جامعه اشاره کرد.

سنت شفاهی نیز همچون منابع مکتوب محدودیت‌هایی دارد. ابراهیم بابا کاکه[17] به روایت راویتگران آفریقایی همچون منبعی سرشار از اشتباه می‌نگرد. چرا که انتقال حقیقت در آن وابسته به رابطه‌ای عاطفی است که روایتگر سنتی برای جذب مخاطب خویش و باورپذیری شهادت خویش برای تمام یا جمعی از این مخاطبان به کار می‌برد. کی-زربو (1972) با مقایسه سنت شفاهی با «سر نخ آریان[18] که برای راه پیمودن در دالان‌های تاریک هزارتوی زمان، بسیار شکننده است»، حساسیت و شکنندگی این سنت را نسبت به منابع مکتوب و باستان‌شناسی یادآور می‌شود. او تقلیل تدریجی ظرفیت حافظه حافظان سنت شفاهی را عاملی برای این شکنندگی می‌داند، عاملی که عوامل دیگری چون مشکلات نگاهداری آرشیوهای شفاهی، کاتالوگ بندی آنها، فیش برداری، نسخه‌برداری‌ از آنها، و ذخیره کردن آنها، آن را تشدید می‌کنند. علاوه بر اینکه نباید از مسائلی چون غارت منابع فرهنگی توسط کشورهای توسعه یافته و مشکلات ترجمه شهادت‌ها (به زبان بومی) غافل ماند. دوسوی[19] به خطر ترجمه اسناد شفاهی در زبان‌های پژوهش می‌پردازد. و ایو پرسون[20] تنزل کارکرد راویان شفاهی را محدودیت دیگر سنت شفاهی می‌داند. از دیدگاه او این راویان، بیشتر به سوی تبدیل شدن به «مداحان رسمی» و «سرگرم کنندگان عموم» گرایش دارند. از سویی دیگر پرسون «فاعلیت بی‌چون و چرا»ی سنت شفاهی را دلیلی محکم برای رعایت جانب احتیاط در استفاده از سنت شفاهی می‌داند. با این حال، این مورخ مشکل اصلی سنت شفاهی را در گریز آن از بند زمان می‌بیند. از این رو استفاده از شجره‌نامه‌ها را توصیه می‌کند، چرا که این مدارک از طریق ذکر حوادث مربوط به اشخاص مهم، این حوادث را در چارچوب زمان وارد می‌کنند. مسائل مربوط به زمان‌مندی منابع تاریخی هم چنین کورنون را وا می‌دارد تا آن را به مثابه «سنگ محک تاریخ آفریقا» معرفی کند. و انیژ[21] هر گونه تلاش برای شکل دادن زمان‌مندی از طریق داده‌های سنت شفاهی را تلاشی واهی می‌خواند. در این میان برخی بدگویان سنت شفاهی از جمله ار لووی[22]، وجود این مسائل را دست مایه‌ای برای نفی هر نوع ارزش تاریخی شهادت‌های شفاهی قرار داده‌اند. ارسکویتس[23] سنت شفاهی را در زمره «منابع نرم» - در مقابل «منابع سخت»، یعنی منابع مکتوب نو و باستان‌شناسی- قرار می‌دهد. با این حال از دیدگاه بسیاری از مورخین تاریخ آفریقا سنت شفاهی باید در کنار سایر علوم مورد استفاده قرار گیرد. ژوزف کی-زربو [24] با رد تبعیض موجود نسبت به منابع تاریخی و تقسیم بندی آنها به «پست» و «برتر» و یا «والا» و «مبتذل»، معتقد است هر کدام از منابع سطوحی از آگاهی را ارائه می‌دهند که در کنار سایر منابع تشدید می‌شود.

بدین ترتیب سنت شفاهی به عنوان بخشی جدا ناپذیر از تاریخ آفریقا مطرح می‌شود. البته در این بین نباید تفاوت‌های موجود میان سنت شفاهی و تاریخ شفاهی را نادیده گرفت. چرا که سنت شفاهی به خاطرات گذشته می‌پردازد، یعنی خاطراتی که به طور شفاهی منتقل شده و محصول پویایی یک فرهنگ هستند. در واقع سنت شفاهی را می‌توان یکی از منابع ناب موجود در مطالعه تاریخ فرهنگی به حساب آورد. در عین حال، تاریخ شفاهی به جمع آوری شهادت‌های شفاهی درباره‌ی برهه‌ای از تاریخ اخیر می‌پردازد و به کمک تکمیل منابع کتبی موجود می‌آید. علاوه بر این باید به تاریخ شفاهی و سنت شفاهی، آرشیوهای صوتی و چندرسانه‌ای رادیو و تلویزیون را هم افزود.

«منابع بیرونی» تاریخ آفریقا را مسلماً نویسندگانی غیر آفریقایی به نگارش درآورده‌اند. این منابع در دوران مدرن و معاصر شامل منابع آرشیوی، منابع مکتوب منتشر شده و اسناد نقشه‌نگاری هستند. از میان این منابع به معرفی آرشیوها خواهیم پرداخت.

 

 

ادامه دارد...

 

 

[1] الیور ار. «تاریخ‌نگاری غربی و رابطه آن با آفریقا، در چشم‌اندازهایی نو در تاریخ آفریقا».

نویسنده معتقد به وجود روابطی میان محتوای نوشته‌های نویسندگان غربی و ایدئولوژی استعماری است. این امر از دیدگاه وی موید آشنایی آشنایی بسیار ناچیز تاریخ نگاران غربی از آفریقا و مردم این قاره، خصوصا قبل از جنگ جهانی دوم، است.

[2] l’Histoire et ses méthodes, Sous la direction de Charles Samaran Fournitures diverses, Encyclopédie de la Pléiade,1961.

[3] André Leroi-Gourhan

مردم شناس، باستان شناس و مورخ فرانسوی. (1911-1986)

[4] 1’ histoire sans teste

 [5]نبردی برای تاریخ، پژوهشی در باب معرفت شناسی تاریخ.

نویسنده در این اثر، به مطالعه اسناد تاریخی و استعمال آنها در پژوهش تاریخی می‌پردازد.

 

[6] Kwameh Nkrumah, Neo-Colonialism, The Last Stage of Imperialism, London. Thomas Nelson & Sons, 1965.

[7] Sahli, M

سهلی م.، 1965، استعمار زدایی از تاریخ.

[8] Ki-Zerbo J.

کی زربو، 1972، تاریخ آفریقا، از دیروز تا فردا.

اثری در باب تاریخ آفریقا. نویسنده پس از معرفی دول بزرگ آفریقایی، فرآیند تغییرات آنها را پس از اسلام و هم چنین پدیده استعمار نشان می‌دهد. در فصل نخست، نویسنده مطالعه‌ای دقیق از منابع و روش‌ها ارائه می‌دهد.

[9] Maodo Gueye, « Les sources de l’Histoire moderne et contemporaine africaine », Université Cheikh Anta Diop, Faculté des lettres et sciences humaines, département d’histoire, Séminaire de DEA, 1999.

[10] Bloch M.

بلوش ام.، 1974، دفاع از تاریخ یا حرفه تاریخ‌نگاری

این کتاب در واقع معرف‌اندیشه‌هایی است بر معرفت شناسی تاریخ، که نویسنده آن اهمیت گذشته را در شناخت زمان حال متذکر شده و فنون تحقیق را نشان می‌دهد. در واقع اثری است با روش شناختی تاریخی که جایگاهی ارزشمند به مطالعه منابع تاریخی، استفاده از اسناد تاریخی و مشکلات عدیده مربوط به تحقیق تاریخی اختصاص می‌دهد. این اثر، در واقع، از منابع غیر قابل چشم پوشی در تمامی پژوهش‌های تاریخی محسوب می‌شود.

[11] Vansina J.

وانسینا ژان ، 1966،‌ اندر حکایت سنت شفاهی: جستاری در روش شناختی تاریخی.

نویسنده که خود از پیشگامان مطالعه بر روی سنت شفاهی آفریقاست، در این اثر این به اهمیت تاریخی شهادات شفاهی و مشکلات استفاده از آنها می‌پردازد.

[12] Mbaye S.

ام بی‌اس.، 1982، مسائل خاص آرشیوها در آفریقا

نویسنده که سعی در ارزیابی موقعیت علم آرشیوداری در آفریقا دارد، در این مقاله به مسائل پیش روی آرشیو داران و علم آرشیو داری در قاره آفریقا می‌پردازد.

[13] Cornevin R.

کورنون ر. ، 1966 (الف)، گاه‌نگاری، سنگ محک تاریخ آفریقا.

همان، (ب)، تاریخ آفریقای سیاه و اهمیت منابع شفاهی.

نویسنده اهمیت داده‌های شفاهی در شناخت تاریخ آفریقا را متذکر شده و به حاشیه رانده شدن تمدن‌های فاقد منابع مکتوب اشاره می‌کند. او به گونه شناسی سنت شفاهی آفریقا پرداخته و بخشی را به کاربرد روایت گران شفاهی اختصاص می‌دهد.

[14] KAGAMÉ A 1969. Introduction aux grands genres Lyriques de L’ancien Rwanda. Butaré

[15] GADEN H 1931. Proverbes et maximes peul et toucouleur (traduits, expliqués et annotés. Paris, Institut d’ ethnographie.

 (( ضرب المثلها، کلمات قصار و تکرور (ترجمه، تفسیر، شرح))

نویسنده در این اثر به سنت عامه و اطلاعات ارزشمند آن برای شناخت حوادث گذشته اشاره می‌کند.

[16] Kamara Doudou 1996. Projet contes et légendes: Recueil de cinquante contes, rnythes et légendes du Sénégal. 2 tomes. Dakar, Unicef.

(طرحی برای داستان‌ها و افسانه‌ها : مجلدی از پنجاه داستان، اسطوره و افسانه سنگالی)

نویسنده به جمعآوری داستان‌ها و افسانه‌های سنگالی همت می‌گمارد که تحلیل آنها اطلاعات بسیاری در اختیار یک پژوهشگر جامعه آفریقایی قرارمی دهد.

[17] کاکه ابراهیم بابا ، 1983، نبردی برای تاریخ آفریقا.

این اثر در واقع مجموعه مقالات و مکاتبات نویسنده در رابطه با تاریخ آفریقا است که به طور گسترده به منابع تاریخ آفریقا و مشکلات استفاده از آنها می‌پردازد.

[18] دختر شاه کرت، به کمک او بود که تسئوس مینوتور را یافته، بر او چیره شد.

[19] Dossevi Oth

دوسوی اوث، 1979، مشکلات به وجود آمده در نتیجه خوانش متون پیاده شده از شفاهیت.

از دیدگاه نویسنده، ترجمه شهادات شفاهی، به دلیل به وسیله تغییر صورت یا مسائلی که در تفسیر گفته‌ها پدید می‌آید، خود منبعی برای اشتباهات پدید می‌آورد.

[20] Person Y.

پرسون ی.، 1962، سنت شفاهی و گاه‌نگاری.

نویسنده به مشکلات انجام گاه‌نگاری از طریق سنت شفاهی را پرداخته و به عنوان راهکار رویارویی سنن مختلف و مطالعه دوره‌های میانی سلطنت را پیشنهاد می‌کند.

[21]Henige X. P.

 اژین ایکس پی ، 1974، گاه‌نگاری سنت شفاهی، در جستجوی شیمر.

نویسنده با اشاره به مشکلات زمانمندی در سنت شفاهی، مطالعه زمانمند آن را غیر ممکن می‌خواند.

[22]Lowie R .

لووی ار. (1915)، مردم شناس.

[23]Herskovits

(1895-1963)، مردم شناس امریکایی.

[24] کی زربو، 1990، سنت شفاهی به مثابه منبع تاریخ‌نگاری.



 
تعداد بازدید: 4901


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 91

شما نمی‌دانید آن پسرک چه کرد و در مقابل آن ده نفر کماندوی ما چه حرکتی کرد ـ با اینکه تنها و غریب بود. برایتان گفتم که آن سرباز بیچاره به طرف پسرک نشانه رفت. پسرک دیگر گریه نمی‌کرد. او مردانه ایستاده بود و با چشمان باز به لوله تفنگی که به طرفش نشانه رفته بود نگاه می‌کرد. پس از لحظه‌ای سکوت صدای رگبار در بیابان طنین انداخت و گرد و خاک زیادی در اطراف پسرک به هوا برخاست. من به دقت ناظر این صحنه بودم. وقتی گرد و غبار فرو نشست پسرک هنوز سرپا ایستاده، خیره نگاه می‌کرد. از تعجب و حیرت کم مانده بود قلبم از کار بایستد. چطور چنین چیزی ممکن بود. پسرک ایستاده بود و با چشمان روشن و درشتش نگاه می‌کرد.