در باب نشست هفتم



تاکنون هفت نشست تخصصی در خصوص تاریخ شفاهی در مراکز علمی: دانشگاه اصفهان (نشست اول: 1384، نشست دوم: 1385، نشست ششم: 1389)، مرکز اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران (نشست سوم: 1385)، مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری (نشست چهارم: 1386)، سازمان کتابخانه‌ها، موزه‌ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی (نشست پنجم: 1387) و کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی (نشست هفتم: 1390) برگزار شده و مقالات ارائه شده، در زمینه تاریخ شفاهی و جایگاه آن در مطالعات تاریخی و بسترهای استفاده از تاریخ شفاهی در تاریخ معاصر ایران، هر روز در حال انتشار است.
در هر یک از این نشستها، مبانی نظری و کارکردی تاریخ شفاهی از منظر دست‏اندرکاران این روش علمی مورد ارزیابی و معرفی قرار گرفته است. آنچه به عنوان موضوع و عنوان نشست هفتم معین گردید، دربردارنده حوزه وسیعی از پرسش‏ها و ابهامات در باب تاریخ شفاهی بود که از فلسفه، طراحی، انجام مصاحبه، پیاده‏سازی و انتشار را شامل می‏گردید. از این رو، اهمیت موضوع، عنوان و انتظارات از نشست هفتم بسیار فراتر از سایر نشست‏ها بود. با اعتراف به تلاش شبانه‏روزی مسئولین کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی در برپایی این نشست تخصصی، آسیب‏هایی چند همراه با مزایایی منحصر به فرد در شکل و محتوا، بر آن مترتب بود که در نوشتار حاضر به طور مختصر به آن اشاره می‏شود.
نخستین چالش جدیِ گریبانگیر بسیاری از محافل علمی داخلی، تلاش برای «گنجاندن بحر در کوزه» است. اختصاص دادن تنها یک روز به ارزیابی و بررسی مبانی علمی و عملی تدوین در تاریخ شفاهی با ارائه 9 سخنرانی و یک میزگرد، تنها منجر به نمادسازی و سطحی‏نگری به موضوع فوق گردیده، دقت را فدای سرعت کرد. از سوی دیگر، تقدم حاشیه بر متن در این نشست بسیار مشهود و مشکل مضاعف بود. اگر قرار بود رؤسای محترم جلسات، عمده زمان اختصاص یافته به هر سخنرانی را به خود اختصاص دهند آیا بهتر نبود خود با ارائه مقالات علمی گوی و میان را به دست می‏گرفتند؟ سخنرانی‏ها و تحشیه‏های گاه و بیگاه هیئت رئیسه جلسات، حداقل زمانِ تعیین شده برای ارائه گزیده‏ای از مقالات را نیز از سخنرانان اصلی گرفت.
نکته مهم دیگر آنکه، تحقیق و تتبع برخی از شرکت‏کنندگان و مستمعین در جلسه به دور از مطالعه و غور در مقالات منتشر شده نشست‏های پیشین و مقالات مندرج در نشریات علمی و معتبر کشور، موجب تکرار بدیهیّات و غلتیدن در دوری باطل با طرح پرسش‏هایی با پاسخ‏های مشخص و معین بود.
نامتناسب‏بودن برخی از سخنرانی‏ها و مقالات ارائه شده با بخش‏های از پیش تعریف شده نشست هفتم دیگر آسیب قابل تأمل است. از آنجایی که جلسه اول به مبانی و تعاریف و مداخل تدوین اختصاص یافته بود جا داشت در انتخاب مقالات و افراد دقت بیشتری به عمل می‏آمد. پراکنده‏گویی و عدم دسته‏بندی مطالب، نگاه غیرعلمی به مبانی علمی تدوین، عدم اتفاق‏نظر در تعریف مفاهیم و مبانی تاریخ شفاهی و نامعین بودن آغاز و انجام مطالب، برخی از آسیب‏های وارده بر مطالب ارائه شده در این جلسه بود.
در بحث از الگوها و مدل‏های عملیاتی، نخستین مقاله در ماهیّت داده‏های تاریخ شفاهی، تحلیلی مفصل و کاملاً انتزاعی، نکاتی فلسفی و ماهیّت‏شناسی را بازطرح می‏نمود که در صورت تأمل بیشتر بر آن و داشتن فرصت و مجالِ کافی، مجادلات عمیق و جدّی را سبب می‏شد اما آن هم قربانی کمبود وقت و زمان گردید. مقاله‏ی «گفتار و نوشتار در تاریخ شفاهی» در میانه نشست هفتم، ابتدای ورود روشمند به مقوله‏ی تدوین بود که شایسته بود با عنوانی برازنده‏تر از آنچه عرضه شد، ارائه می‏گردید. با این وجود به هیچ عنوان از ارزش علمیِ مقاله نخواهد کاست. داده‏های علمی و روزآمد مقاله «رویکرد جدید در تحلیل کیفی» نیز قربانی کمبود وقت شده، مانع از طرح اصولی آن توسط راوی گردید.
مقاله‏ی اولِ جلسه سوم یعنی «نقد و کاربرد»، اشارات سطحی و نامنظم به کتب تاریخ شفاهی جنگ داشت. سخنران برخلاف ادعای معرفی و نقد برترین کتاب‏های تاریخ دفاع مقدس، بر روی کتابی خاص متمرکز گردید و باب بحثی دیگر را گشود. دومین سخنران جلسه سوم نیز تفاوتی میان ویرایش به عنوان بخشی از تدوین در تاریخ شفاهی با کل جریان تدوین قائل نشده بود و دچار تداخل مبحث شد. آنچه در سراسر این نشست مشهود بود بدفهمی از معنا و مفهوم واژه و اصطلاح تدوین در تاریخ شفاهی است. نکته‏ای که متأسفانه از ابتدای مباحث به آن توجه جدی نشد و همواره بحث‏ها را به حاشیه و از موضوع اصلی به بیراهه می‏راند.  از اینرو هیئت رئیسه، سخنرانان و مستمعین را به اشتباه می‏انداخت.
معرفی، تحلیل و نقد کتاب خاطرات عزت شاهی صرفاً بر اساس جای‏گرفتن این اثر در زمره آثار واحد تاریخ شفاهی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، مورد توجه قرار گرفت اما محدودیت زمان و شتاب ناشی از کمبود وقت، مانع از عرضه داده‏های حاصله از تحلیل و نقد ساختار و محتوای این کتاب پر سر و صدا گردید. نقد و تحلیلی که احتمالاً می‏توانست دربردارنده‏ی تمامی ابعاد تدوین در تاریخ شفاهی باشد.
تکرار مکرّرات و توضیح واضحات، عمده مطالب میزگرد پایانی بود. باید توجه داشت که قرار نیست در هر جلسه و نشست تخصصی به تمام موضوعات مرتبط با تاریخ شفاهی پرداخته شود. چه لزومی دارد ماه‏ها بر سر نام‏گذاری و تعیین موضوع و عنوان هر نشست جلسات متعدد تشکیل شود و عنوان هر نشست متفاوت باشد اما در عمل جنبه عام پیدا کند. در این نشست خلط مباحث، پراکنده‏گویی و نامناسب‏خوانی مطالب در باب مقولاتی مانند فلسفه تاریخ شفاهی، مصاحبه و روش‏های اجرای مصاحبه فعال و کارکردهای تاریخ شفاهی به دفعات مطرح گردید و در نتیجه گاه ملال‏انگیز بود.
با این وجود، نشست هفتم، جریان و روند تشکیل انجمن تاریخ شفاهی ایران را نهایی کرده، گامی دیگر به سوی جایابی و جاانداختنِ این روش مرسوم و متداول در محافل دانشگاهی کشور برداشت. گردآوردن بیش از یک صد نفر متخصص، محقق و علاقمند به مقوله تاریخ شفاهی در فرصتی اندک در محیطی تاریخی با مدیریت آگاهانه و دلسوزانه کتابخانه و مرکز اسناد مجلس شورای علمی و پشتیبانی اجرایی قوی، درخور ستایش و سپاس فراوان است. حضور و شرکت گروه‏های متعدد و متنوع از شفاهی‏کاران، اساتید دانشگاه، متولیان مراکز تاریخ شفاهی در داخل و دانشجویان رشته‏های مختلف (تاریخ، ادبیات، معماری و ....) شاهدی محکم بر مردمی‏بودن این روش و شکست انحصارات در شیوه‏های تاریخ‏نگاری نوین است. شرکت‏کنندگان و سخنرانان نشست هفتم همچنان بر این نکته تأکید داشتند که تاریخ شفاهی ایران مراحل بالندگی خود را به سرعت طی می‏کند و برغم برخی انکارها و لجاجت‏ها، راه خود را در میان همقطاران جهانی یافته است.
 با توجه به آنچه گذشت و به منظور ارتقای کیفیّت علمی و عملی نشست‏ها و کارگاه‏های تاریخ شفاهی در آینده، نگارنده این سطور، خاطر شریف دست اندرکاران محترم انجمن تاریخ شفاهی ایران را به نکات زیر جلب می‏نماید:
- تمرکز کلیه مباحث هر نشست بر روی موضوع و عنوان مورد نظر و جلوگیری از انحراف موضوعات.
- ارتقای سطح علمی داوری مقالات به ویژه در بخش سخنرانی به منظور افزایش سطح کیفی داده‏های تولید‏شده و دفاع علمیِ از حریم مظلوم واقع شده‏ی تاریخ شفاهی در ایران.
- جلوگیری از ورود افراد غیرمتخصص و دیدگاه‏های غیرعلمی و صرفاً تجربی به تاریخ شفاهی.
- تبلیغات وسیع‏تر و فراخوان دانشگاهی با هدف افزایش مشارکتِ مجامع علمی کشور.
- اختصاص دادن زمان و وقت بیشتری برای ارائه مقالات و مطالب.

یکی از شرکت کنندگان نشست هفتم



 
تعداد بازدید: 4444


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 94

حادثه دیگر که باعث شد تصمیم آخرم را برای پیوستن به نیروهای شما بگیرم حماسه‌ای بود که آن سرباز گم شده آفرید. روزی یکی از گروههای گشتی ما یک سرباز شما را که گم شده بود اسیر کرد به موضع آورد سرباز جوانی بود در حدود بیست تا بیست و دو ساله. محاسن زیبایی داشت، وقتی سرباز را به موضع آوردند چند نفر جمع شدند. سرباز آرام بود و حرف نمی‌زد اما نارضایتی از اسارت کاملاً از چهره‌اش پیدا بود. سعی می‌کرد خونسردی خود را از دست ندهد. در همان ساعت یک کامیون ایفا آماده بود که چهل پنجاه تن از پرسنل را به مرخصی ببرد. مقصدش بصره بود.