گزارش یازدهمین کارگاه آموزش تاریخ شفاهی در استان فارس



خاطرات به‌سان نوزادی که با گفتار و نوشتار متولد می‌شوند

به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران؛‌ یازدهمین کارگاه آموزش تاریخ شفاهی دفاع مقدس به همت مرکز اسناد ملی و کتابخانه دفاع مقدس و بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس و اداره کل آموزش و پرورش استان فارس، در تاریخ 20 شهریور ماه 90 در این استان برگزار شد.
این کارگاه آموزشی با حضورعلیرضا کمری، صاحب نظر حوزه اسناد و پژوهش دفاع‌مقدس، حجت الاسلام سعید فخر‌زاده، مسئول واحد تاریخ شفاهی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی‌حوزه هنری تهران، علی فروزفر، استاد رشته علوم ارتباطات و جمعی از نویسندگان و محققان و کادر آموزش و پرورش استان فارس برگزار شد.
حجت الاسلام سعید فخرزاده، با اشاره به اینکه تاریخ مجموعه ای از رخدادهای گذشته است که از آن به عنوان خِرد اجتماعی نام برده می‌شود، اظهار داشت: «همان طور که یک فرد در طول زندگیش از دوران کودکی فرآیند یادگیری را می‌آموزد زمانی که به داشته‌های عقلانی می‌رسد، از آن به عنوان خِرد استفاده می‌کند.اگر حافظه‌اش را از او بگیرند، رفتار منطقی نخواهد داشت. خرد، فهم انسان را هدایت می‌کند و با تکیه بر آن مسیر زندگی را طی می‌کنیم. جامعه هم همین طور است، اگر جامعه‌ای گذشته خودش را از یاد ببرد، در واقع خردش را از دست داده است. مجموعه‌ای از تاثیر و تاثرات انسانی را خرد می‌گویند. حوادثی که با گذر زمان اتفاق می‌افتند همگی در فراخور زمان و مکان خود بر انسان تاثیر گذار هستند. اطلاعاتی که از این تاثیر و تاثر‌ها جمع‌آوری می‌کنیم تاریخ ما را شکل می‌دهد.»
وی در ادامه به سه عنصر تشکیل‌دهنده تاریخ: انسان، زمان و مکان اشاره کرد و افزود: «صاحبنظران حوزه تاریخ متن‌هایی را به عنوان منابع تاریخی یاد می‌کنند و از طرفی یکسری منابع را به عنوان متن تاریخی به شمار می‌آورند. برای تشخیص اینکه به یک متن به عنوان متن تاریخی نگاه کنیم، باید ویژگی‌هایی را مد نظر داشته باشیم، برای مثال توجه به زمان آغاز و پایان رخداد یا واقعه، تاثیر اجتماعی آن رویداد تاریخی  و در نهایت توجه به اینکه واقعه تاریخی مورد نظرمان از فیلتر‌های علمی رد شده و مورد تایید پژوهشگران قرار گرفته باشد. البته در اینجا لازم به ذکر است که هر منبع تاریخی کارشناس مربوط به حوزه خود را دارد، منابع مکتوب، صوتی و تصویری، سند هرکدام کارشناس مربوط به خود را می‌طلبد.»
فخرزاده به بیان تفاوت‌های میان خاطره و تاریخ شفاهی پرداخت و تصریح کرد: «خاطره از فیلتر محقق و پژوهشگر رد نشده بلکه راوی هر آنچه که دوست داشته، بیان کرده است. پس از خاطره می‌توانیم به عنوان یک منبع تاریخی یاد کنیم نه به عنوان یک متن تاریخی. اما تاریخ شفاهی را به عنوان یک متن تاریخی به شمار می‌آوریم. در گذشته که از منابع شفاهی کمتر استفاده می‌شد و بیشتر اسناد اداری و سازمانی مورد توجه بودند. از طرفی بخشی از این اسناد در سازمان‌های اسنادی کشورها حبس  شده‌اند و اجازه فاش و انتشار ندارند. در کشور ما نیز الزامی‌برای آشکار سازی اسناد تاریخی وجود ندارد. بنابراین مورخان ما نمی‌توانند بنشینند تا سازمان‌ها و نهادهای تاثیرگذار در جنگ تحمیلی اسناد خودشان را نمایان کنند، به این ترتیب از اطلاعات افرادی که در جنگ حضور داشته‌اند به عنوان منبع اصلی در زمینه تاریخ شفاهی باید استفاده کنند. تاریخ شفاهی یکی از میانبرهایی است که ما را به تاریخ رویداد‌های تاریخی نزدیک میکند. اسناد مکتوب بیشتر به کالبد حادثه یا رویداد می‌پردازند و آن چنان به رابطه درونی انسان با پدیده کاری ندارند. در حقیقت تاریخ شفاهی از رابطه بین نیات و روحیات انسان با پدیده حرف میزند. جملگی اتفاقاتی که در جنگ تحمیلی رخ دادند دارای ارزش‌های انسانی هستند. با بیان وقایع و سختی‌های جنگ، روحیه ایستادگی و مقاومت معنا پیدا می‌کند. چراکه تاریخ شفاهی هم توجهش به کالبد حوادث است و می‌توان از آن طریق درباره رابطه انسان و پدیده حرف زد.»
وی برای تاریخ شفاهی دو کاربرد علمی و دانشگاهی تعریف کرد و گفت: «منابع تاریخی ما در حال حاضر کاربرد دانشگاهی و علمی‌ندارد بلکه کاربرد فرهنگی و عبرت آموزی  و تاثیرگذاری اجتماعی  دارند. در تاریخ شفاهی افراد با زبان، فرهنگ و طبقات اجتماعی مختلف آشنا می‌شوند و داشتن این اطلاعات تاریخی می‌تواند اولین گام برای نوشتن تاریخ شفاهی باشد. تاریخ شفاهی اجازه می‌دهد افراد از هر طبقه اجتماعی در تدوین تاریخ، فرهنگ و تمدن خود نقش داشته باشند. البته در تدوین تاریخ نقش محوری را مورخ ایفا می‌کند، اما در تاریخ شفاهی نقش محوری برعهده صاحب خاطره است.»
مصاحبه قلب تاریخ شفاهی است
سعید فروزفر، استاد دانشگاه در علوم ارتباطات جمعی یکی دیگر از سخنرانان یازدهمین کارگاه تاریخ شفاهی دفاع‌مقدس استان فارس با تاکید بر اینکه مصاحبه قلب تاریخ شفاهی است، اظهار داشت: «ارتباط با تاریخ شفاهی بر زندگی انسان‌ها غلبه دارد. اگر مصاحبه به نحو مطلوب و با رعایت تکنیک‌هایش صورت نگیرد هیچ کمکی به تاریخ شفاهی نمی‌کند. صداهایی که در قالب تاریخ شفاهی بر روی نوار ضبط می‌شود یکی از مهم ترین و اصلی‌ترین اشکال سند (صوتی) هستند. این سندِ صوتیِ تاریخی برای آنکه ماندگار شود تاریخ مکتوب می‌شود. تاریخ شفاهی با خودنگاری خاطره‌ها متفاوت است.»
وی به تفاوت‌های مصاحبه در تاریخ شفاهی و مصاحبه در مطبوعات اشاره کرد و افزود: «در مصاحبه مطبوعاتی آزادی بیان بیشتری داریم، هرجا لازم بود با صحبت‌های مصاحبه شونده مخالفت یا اظهار شگفتی می‌کنیم، هرجا لازم بود علت حرف‌های او را می‌پرسیم. در مصاحبه مطبوعاتی فعال‌تر عمل‌می‌کنیم و آزادی عملی بیشتری برای بیان دیدگاه‌های شخصی مان داریم. در حالی که در مصاحبه تاریخ شفاهی حق هیچکدام از این کار‌ها را نداریم. در مصاحبه تاریخ شفاهی حق دخالت در مفاهیم بیان شده نداریم و تنها تکمیل کننده و تسریع دهنده به جریان مصاحبه هستیم. حتی در برخی موارد خود مصاحبه شونده حق اظهار نظر شخصی درباره یک رویداد یا حادثه تاریخی را ندارد. در مصاحبه تاریخ شفاهی زمان محدودی نداریم گاهی ساعت‌ها درباره یک جریان تاریخی حرف زده می‌شود. نکته دیگر اینکه مصاحبه تاریخ شفاهی یعنی شکار واقعیات و آنچه رخ داده است و این کار را برای ما سخت می‌کند. چرا که باید تمام صحنه‌ها اعم از تلخی‌ها و شیرینی‌ها را به یک اندازه بیان کنیم گاهی گرایش‌های شخصی مصاحبه‌کننده خطر ایجاد می‌کند.»
فروزفر درباره خطرات و تهدیدات مصاحبه در تاریخ شفاهی تصریح کرد: «مصاحبه‌شونده، مصاحبه‌کننده و شرایط محیطی هرکدام به نوبه خود اگر ضرورت‌ها را در روند مصاحبه رعایت نکنند، روند مصاحبه تاریخ شفاهی را مورد تهدید قرار می‌دهند. فراموشی در گذر زمان، گزینشی عمل کردن، تمایل نداشتن به بیان برخی حرف‌ها می‌تواند از خطرات و تهدید‌های مصاحبه‌شونده باشد. ما معتقدیم جبهه و سنگر عوض شده، یک زمانی با سلاح می جنگیدیم و الان با کلام و بیان و مستند کردن خاطرات جنگ می‌خواهیم تاریخ جنگ را بدانیم.»
وی خاطر نشان کرد: «رایج ترین تهدید از سوی مصاحبه‌کننده بی‌اطلاعی از فنون و مهارت‌های مصاحبه است. ناآشنایی و بی‌اطلاعی از موضوع مصاحبه، برجسته کردن گوشه‌هایی از شخصیت مصاحبه شونده، واکنش‌های نسنجیده در جریان مصاحبه و حساسیت نشان دادن به بعضی خاطرات یا بال و پر دادن بیش از حد به بخش دیگری از خاطرات و ترتیب نامناسب سؤالات از خطرات دیگر مصاحبه‌کننده در جریان یک مصاحبه تاریخ شفاهی است. یکی دیگر از تهدید‌های مصاحبه تاریخ شفاهی، شرایط محیطی است. انتخاب مکان و زمان برای مصاحبه امری قابل تأمل است. برای مصاحبه خوب باید مطالعه قبلی داشت. انتخاب ضبط صوت یا دوربین فیلم برداری هرکدام به نوعی برای مصاحبه شونده ایجاد هیجان و اضطراب می‌کند، بنابراین مصاحبه‌کننده باید با مقدمه‌ای که در اول مصاحبه مطرح می‌کند این اضطراب و هیجان‌ها را رفع کند.»

روایان خاطرات منبع و مرجع خاموش هستند
در ادامه یازدهمین کارگاه تاریخ شفاهی دفاع‌مقدس استان فارس علیرضا کمری، صاحب نظر حوزه اسناد و پژوهش دفاع‌مقدس با تأکید بر ضرورت فراگیری دانش راستین، اهتمام به تاریخ شفاهی در مقام نظر و عمل را منوط به آگاهی تاریخ شفاهی یا مورخ پُرسا برشمرد و درباره معانی واژگانی و مفهومی تاریخ وتاریخ شفاهی گفت: «تاریخ در معنای نخست، زمان وقوع حادثه است. معنای دیگر خود واقعه است. البته هر رویداد تاریخی صفت تاریخی پیدا نمی‌کند. هر حادثه تاریخی که صفت تاریخی به خود گرفت در یک زمانی امکان بررسی پیدا می‌کند. معنای سوم از تاریخ گزارش یا گزاره‌ای است که درباره رخداد در شکل ظاهری کلام مکتوب یا کلام شفاهی اظهار می‌شود. تاریخ شفاهی ترکیبی از رویکرد به جهت علمی معرفتی و روش از حیث عملی است. اساس هستی تاریخ شفاهی خاطره و به یاد داشته‌های ذهنی است. خاطره حاصل ارتباط ذهن در برابر واقعه‌ها/واقعیت‌های بیرونی و درونی انسانی است. این موجود به مرور در ذهن ثبت و پردازش پیدا می‌کند. بسیاری از خاطره‌ها خاطره‌های قبلی ما را می‌کشند تا خودشان در ذهن به جای بمانند. در واقع ذهن به خاطره شکل می‌دهد تا زمانی که زمان تولدش فرا برسد و به صورت گفتار و یا نوشتار متولد شود.»
کمری با اشاره به اینکه نقل خاطره در تاریخ شفاهی مبتنی بر حضور مورخِ پُرسا (پُرسَنده) و جستجوگر است، افزود: «مرجع روایت یا دارنده خاطره مانند یک آرشیو خاموش است. در خاطره‌خوانی یا خاطره‌گویی ذهن متوجه آن چیزی است که زمان حال را خوش کند اما در تاریخ شفاهی شکست و پیروزی و دوست و دشمن موضوع واحد است.»
کمری با برشمردن منابع تاریخ‌پژوهی و تاریخ شفاهی به رابطه رشته‌های دیگر دانش- از زبان‌شناسی تا علوم اجتماعی- را به طور مبسوط توضیح داد.»
او در پایان به این عبارت تأکید کرد که: یاد کردن از گذشته، معلم خوشایند خاطره گراین است، اما بازگشت به گذشته نه مطلوب و نه ممکن است. اما ثبت و شناخت گذشته مهم است و تاریخ، مطالعه گذشته از موضع اکنون و حال است.» او در آخر این نشست، به پرسش‌های حاضران پاسخ داد.

گزارش: فاطمه نوروند



 
تعداد بازدید: 4892


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 94

حادثه دیگر که باعث شد تصمیم آخرم را برای پیوستن به نیروهای شما بگیرم حماسه‌ای بود که آن سرباز گم شده آفرید. روزی یکی از گروههای گشتی ما یک سرباز شما را که گم شده بود اسیر کرد به موضع آورد سرباز جوانی بود در حدود بیست تا بیست و دو ساله. محاسن زیبایی داشت، وقتی سرباز را به موضع آوردند چند نفر جمع شدند. سرباز آرام بود و حرف نمی‌زد اما نارضایتی از اسارت کاملاً از چهره‌اش پیدا بود. سعی می‌کرد خونسردی خود را از دست ندهد. در همان ساعت یک کامیون ایفا آماده بود که چهل پنجاه تن از پرسنل را به مرخصی ببرد. مقصدش بصره بود.