طرح صداهای سندی: داستان های یکدیگر را بشنویم



صدای سِندی طرحی است که بر اساس روش‌های تاریخ شفاهی و رسانه تنظیم و از سال 2010 به طور رسمی راه‌اندازی شده است. این طرح ‌اکنون تحت سرپرستی نینا مایجا و ناتاشا راهجا در جریان است. ماکیجا و راهجا در مورد این طرح این‌طور گزارش می‌دهند: " تجزیه هند مستعمره در سال 1947 یکی از بزرگ‌ترین مهاجرت‌‌های جمعی در تاریخ معاصر را به دنبال داشت. منطقه سِند که حالا جزئی از پاکستان است در این دوران شاهد جابه‌جایی‌های جمعی عظیمی بود.

این منطقه همانند دیگر مناطق آسیای جنوبی همچنان در دام کشمکش‌های تحمیلیِ مذهبی و بومی که در جریان تجزیه عجولانه شبه‌قاره شدیدتر شده‌اند، گرفتار است. تا به حال مستند‌سازی سامان‌یافته و فراگیری درباره این دگرگونی در جوامع سندی صورت نگرفته است و خاطرات جمعی مسلط پیشین همچنان نسل‌‌اندر‌نسلِ سندی‌ها را تسخیر کرده‌ است. طرح صداهای سندی (SVP: Sindhi Voices Project) تجربیات فردی سندی‌ها را، با پیش‌زمینه‌های متفاوت جنسیتی، جغرافیایی، مذهبی و طبقاتی، با استفاده از روش‌های مبتنی بر رسانه و تاریخ شفاهی برجسته می‌کند."

*دانش آموزان در مدرسه ای در راجستان هند که در حال گوش دادن به یک مصاحبه در یک کارگاه تاریخ شفاهی هستند.

"در حال حاضر تمرکز ما روی کهنسالانی است که خاطره‌هایی از دوران قبل از تجزیه شبه‌قاره دارند، روی کسانی که اگر امروز داستان‌هایشان را نشنویم برای همیشه دیر می‌شود. برای به کار گماشتن و بسیج کردن این جوامع در راستای تولید تاریخ‌هایشان مجموعه‌ای به چندین زبان به منظور استفاده میدانی تهیه کرده‌ایم. این مجموعه شامل راهنمای گام به گامی است که به موضوعاتی از قبیل چگونگی برگزاری، ضبط و تحویل یک مصاحبه در مجموعه مصاحبه‌های ما می‌پردازد. علاوه بر توزیع این مجموعه  میان جوامع سندی در سراسر کره خاکی، ما برای دانش‌آموزان سندی در مقطع تحصیلی کلاس دهم تا دوازدهم کارگاه‌های تاریخ شفاهی و ضبط صوتی و تصویری‌ در پاکستان و هند  نیز برگزار می‌کنیم. از جمله چالش‌های کلیدی‌ای که ما با آن دست و پنجه نرم می‌کنیم، بازنمایی مساوی اقشار مختلف سندی‌ها و برقراری تعادل بین قواعد تثبیت شده مصاحبه در روش تاریخ شفاهی و مردمی کردن هر چه بیشتر مصاحبه است."
"ما در نظر داریم که تمام نوارهای صوتی و تصویری موجود از روایت‌ سندی‌ها از زندگیشان را به صورت آرشیو‌های آنلاین تعاملی و قابل دسترس در اختیار عموم قرار دهیم. از‌ آنجایی که ما مصمم هستیم که مشارکت جوامع سندی در این طرح به ضبط کردن تاریخ‌های شفاهی‏شان محدود نشود، در نظر داریم که روایت‏های جمع‌آوری شده را ادغام و به صورت یک برنامه آموزشی چند رسانه‌ای به جوانان سندی ارائه کنیم."

*مادربزرگ و نوه: در حال گفتن و شنیدن داستان زندگی خود در راجستان هند.

"همان‌طور که بسیاری از شفاهی‌کاران نشان داده‌اند، بیشتر اوقات نقشه‌های سرراست ارضی و مرزها با واقعیت پیچیده تجربه‌ زیستی انسان مطابقت ندارد. برای بررسی بیشتر این ناهمخوانی‌ها، ما به دنبال قرار دادن روایات این مجموعه در کنار روایت‌های دیگر جوامعی هستیم که مهاجرت و تجزیه را تجربه کرده‌اند."
ببینید: www.sindhivoices.org
یا با sindhivoicesproject@gmail.com تماس بگیرید.

به نقل از: بخش اخبار بین المللی مجله تاریخ شفاهی انگلستان شماره بهار 2011، ص23
ترجمه: جیران گاهان



 
تعداد بازدید: 5168


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 94

حادثه دیگر که باعث شد تصمیم آخرم را برای پیوستن به نیروهای شما بگیرم حماسه‌ای بود که آن سرباز گم شده آفرید. روزی یکی از گروههای گشتی ما یک سرباز شما را که گم شده بود اسیر کرد به موضع آورد سرباز جوانی بود در حدود بیست تا بیست و دو ساله. محاسن زیبایی داشت، وقتی سرباز را به موضع آوردند چند نفر جمع شدند. سرباز آرام بود و حرف نمی‌زد اما نارضایتی از اسارت کاملاً از چهره‌اش پیدا بود. سعی می‌کرد خونسردی خود را از دست ندهد. در همان ساعت یک کامیون ایفا آماده بود که چهل پنجاه تن از پرسنل را به مرخصی ببرد. مقصدش بصره بود.