بخشی از تاریخ شفاهی فلسطین جمع‌آوری شد



خبرگزاری فارس: مرکز هنری «ام‌الفحم» فلسطین در حال جمع‌آوری بایگانی تاریخ فلسطین در داخل اراضی 1948 است و تاکنون آرشیو کاملی از دو منطقه ام‌الفحم و وادی‌عاره را تهیه کرده است.

بنابر این گزارش این مرکز در طرحی با عنوان «حافظه مکان» با تحقیق در آرشیوهای موجود در فلسطین اشغالی، انگلستان و آمریکا در طول سه سال صدها عکس و سندی که تاریخ فلسطین را از سال 1903 بیان می‌کند، استخراج کرده و اولین آرشیو کامل از دو منطقه ام‌الفحم و وادی‌عاره را تهیه کرده است.
همچنین این مرکز بیش از 200 روایت شفاهی را از افرادی که در زمان‌های مختلف در این مناطق زندگی می‌کردند به دست آورده‌اند تا بخشی از خفایای تاریخی را به دست آورند.
این مرکز همچنین تلاش می‌کند عکس‌ها و فیلم‌ها و اسناد فردی و جمعی فلسطینی را جمع‌آوری کند چراکه تاریخ فلسطین در سایه اشغالگری و آوارگی مردم آن از نقصان رنج می‌برد به گونه‌ای که بیان یک روایت تاریخی واحد از فلسطین بعضا به سختی صورت می‌گیرد.
بنابر گزارش پایگاه خبری الجزیره، «مصطفی کبها» مدیر طرح «حافظه مکان» گفت: تهیه آرشیو کامل دو منطقه ام‌الفحم و وادی‌عاره نمونه‌ای است که بتوان تاریخ فلسطین را به صورت آرشیوی کامل استخراج کرد.
وی با اشاره به جمع‌آوری داستان‌های فلسطینی در این طرح، افزود: این مساله باید در کرانه باختری ادامه یابد و این کار با اهمیت می‌تواند منبع و مصدری برای نوشتن کتب تاریخی باشد.
کبها با ابراز نگرانی از نابودی تاریخ و میراث فلسطین بر اثر آوارگی و عدم اهتمام به جمع‌آوری اسناد گفت: هیچ مرکز دولتی‌ای حاضر به پذیرفتن مسئولیت جمع‌آوری اسناد و تاریخ شفاهی مردم فلسطین نیست.
وی با تاکید بر اهمیت داستان و رمان برای بیان تاریخ رنج‌ها و دردهای مردم فلسطین گفت: داستان‌های موجود از نقص اطلاعات واقعی رنج می‌برند و ما باید اهتمام کافی به تاریخی بودن داستان‌هایمان داشته باشیم تا نسل‌های آتی از فرهنگ ما دور نمانند.
مدیر طرح «حافظه مکان» با بیان اینکه هر فردی که می‌میرد بخشی از تاریخ فلسطین از دست رفته است، گفت: ما باید این بحران خاطرات و تاریخ خود را با حفاظت از میراث گذشتگان حفظ کنیم.



 
تعداد بازدید: 4076


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 93

یک‌بار از دور یک جیپ ارتشی آواره در جاده اهواز ـ آبادان نمایان شد آن را متوقف کردیم. سرنشینان آن سه نفر سرباز و سه نفر شخصی بودند. دو نفر از سربازها پایین آمدند و از ما پرسیدند «شما کی هستید و چرا جلوی ما را گرفته‌اید؟» وقتی متوجه شدند که ما عراقی هستیم و تا اینجا آمده‌ایم بهت‌زده به هم نگاه کردند. به آنها دستور دادیم به آن طرف جاده بروند تا ماشین بیاید و آنها را به بصره ببرد.