معرفی شهید حسین ادبیان با "مردی که در اوج گم شد"



فروغ رمضانی که برای تحقیق درباره زندگی و شخصیت سرلشکر شهید "حسین ادبیان"، فرمانده گردان تکاوران مالک اشتر در سال‌های دفاع‌مقدس به کرمانشاه سفر کرده، شرح این سفر را در کتابی با عنوان "مردی که در اوج گم شد" تدوین کرده است.

فروغ رمضانی در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران(آیبنا) با تاکید بر لزوم نوآوری در نگارش زندگی‌نامه شهیدان اظهار داشت: با برنامه‌ریزی قبلی به کرمانشاه (زادگاه شهید حسین ادبیان) سفر کردم و شرح حضور 5 روزه در این شهر و شنیده‌ها و دیده‌های خود از دوستان و خانواده شهید حسین ادبیان را در کتاب "مردی که در اوج گم شد" نوشتم. من این سبک را برای جذب مخاطب و خلق یک اثر رئال انتخاب کردم.

این بانوی نویسنده درباره فعالیت‌های این شهید در دوران انقلاب و دفاع‌مقدس گفت: "گردان تکاوران مالک‌اشتر" با هدف مبارزه با گروهک‌های ضد انقلاب و سپس، دفاع از کشور در برابر نیروهای متجاوز ارتش صدام، توسط شهیدان حسین ادبیان و علی‌داد همتی تشکیل شد. پس از شهادت پاسدار علی‌داد همتی، فرماندهی تکاوران مالک‌اشتر بر عهده حسین ادبیان گذاشته شد.

رمضانی از شهادت ادبیان در عملیات بازی‌دراز یاد کرد و گفت: در سفر به کرمانشاه با تیربارچی و بی‌سیم‌چی تحت فرمان شهید در عملیات بازی‌دراز گفت‌وگو کردم و محل شهادت او در ارتفاعات بازی‌دراز را هم دیدم.

وی با اشاره به محبوبیت شهید حسین ادبیان در بین مردم و نیروهای نظامی خاطرنشان کرد: به عنوان نویسنده کتاب "مردی که در اوج گم شد"، این شهید را شخصیتی فوق‌العاده شجاع و نترس یافتم و دلاوری‌های او در صحنه نبرد را حس کردم.

فروغ رمضانی یادآور شد: نگارش و تدوین کتاب "مردی که در اوج گم شد: شرح مستند یک سفر" به اتمام رسیده و به سفارش سازمان ایثارگران نیروی زمینی ارتش و توسط انتشارات سوره‌سبز، به چاپ خواهد رسید.

حسین ادبیان، مرداد سال 1330 در کرمانشاه متولد و در سال 1358 از دانشکده افسری شیراز فارغ‌‌التحصیل شد. او در مبارزات سیاسی قبل انقلاب حضور داشت و حتی حکم اعدام او توسط حکومت پهلوی صادر شده بود. اما با وقوع انقلاب اسلامی از زندان آزاد شد.

با شروع فعالیت گروهک های ضدانقلاب در غرب کشور، گردان تکاوران مالک‌اشتر را تشکیل داد و اقدامات این گردان تا دوران دفاع مقدس ادامه یافت. حسین ادبیان روز دوم اردیبهشت سال 1360 در عملیات بازی‌دراز به شهادت رسید.

خبرنگار : مریم اسدی جعفری



 
تعداد بازدید: 7650


نظر شما


30 آبان 1396   12:56:35
بهرام شهیدی نژاد
با عرض سلام و احترام و ارادت خدمت سرکارخانم دکتر رمضانی که زحمت نوآوری در نگارش زندگینامه از جان گذشتگان جنگ هشت ساله با دشمنان این مرز و بوم را متقبل گشته اند و بخصوص جان بر کفانی که در اوج شکوفایی در میدان نبرد بطور دلیرانه و زیبا در تاریخ پر از فراز و نشیب میهن مان مثل ابری در فضای رقابت های جناحی آینده بعد از جنگ گم شدند...دستمریزاد و سپاس فراوان از تلاش مثبت تان...
 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 94

حادثه دیگر که باعث شد تصمیم آخرم را برای پیوستن به نیروهای شما بگیرم حماسه‌ای بود که آن سرباز گم شده آفرید. روزی یکی از گروههای گشتی ما یک سرباز شما را که گم شده بود اسیر کرد به موضع آورد سرباز جوانی بود در حدود بیست تا بیست و دو ساله. محاسن زیبایی داشت، وقتی سرباز را به موضع آوردند چند نفر جمع شدند. سرباز آرام بود و حرف نمی‌زد اما نارضایتی از اسارت کاملاً از چهره‌اش پیدا بود. سعی می‌کرد خونسردی خود را از دست ندهد. در همان ساعت یک کامیون ایفا آماده بود که چهل پنجاه تن از پرسنل را به مرخصی ببرد. مقصدش بصره بود.