شماره37 نشریه انجمن جهانی تاریخ شفاهی



کمبود منابع خارجی دربردارنده مباحث تئوریک از مشکلات تاریخ شفاهی در ایران است. خصوصا آشنایی با مباحث نو و برقراری ارتباط با کارشناسان خارج از کشور از نیازهای ضروری برای تاریخ شفاهی کاران به شمار می رود.

آرشیو تاریخ شفاهی مدیریت امور اسناد ومطبوعات سازمان کتابخانه ها ،موزه هاو مرکز اسناد آستان قدس رضوی یکی از مشترکین نشریه انجمن جهانی تاریخ شفاهی Oral History Review است که معتبرترین انجمن تاریخ شفاهی در دنیا است. این فصلنامه ابتدا توسط دانشگاه شیکاگو و هم اکنون توسط دانشگاه آکسفورد چاپ می شود و تا کنون 37 شماره از آن به چاپ رسیده است. جدیدترین شماره نشریه (شماره37) مربوط  به تابستان۲۰۱۰است. خط مشی عمومی این مجله، چاپ مقالات علمی در زمینه تاریخ شفاهی با تکیه برتجربیات نویسندگان است. لازم به ذکر است، تنها شرط مقالات ارسالی این است که باید براساس روش معینی تهیه گردند.

ساختار این شماره از Oral History Review شامل چند مقاله علمی و تعدادی نقد و بررسی کتاب است.

محتوای آخرین شماره:
1-  مقدمه ویراستار: کیم پورتر
2-  آیا تاریخ شفاهی برای شما خوب است (اولین گامها دراستفاده از تاریخ شفاهی در جایگاه روانشناسی ماورای اسناد): اریک مک کارتی
3-  به چالش کشیدن اطلاعات مرتب(داستانهای یانگلواز جنگ جهانی دوم): نواه رایسمن
4-  فقط انسان (بازتابی از چالشهای اخلاقی و روشی در کار برروی داستانهای مشکل): آناشیفتل- استاسی زمبرسکی
5-  ریشه های تاریخ شفاهی: کشف گرایشهای مغایر در استفاده از تاریخ شفاهی در آمریکا و انگلستان:  روبرت پرکس
6- مشاجره برسر خاطرات مکان: باز نمایش شهرک چینی سالیناس: رینا بنمایور
7- گوش دادن به زمین: بیابان slewy-betterroot  به عنوان تاریخ شفاهی: دبی لی
8- درصفحات 260تا315نیز مروری  کوتاه بر منابع تاریخ شفاهی صورت گرفته است.
در بین مقالات آمده در این شماره سه مقاله تئوری و مباحث اصلی تاریخ شفاهی مورد بررسی قرار گرفته اند. این مباحث عمدتا در بردارنده ایده های نو در تاریخ شفاهی هستند.چهار مقاله بر اساس یافته های تجربی نویسندگان است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
 ابوالفضل حسن آبادی



 
تعداد بازدید: 3706


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 94

حادثه دیگر که باعث شد تصمیم آخرم را برای پیوستن به نیروهای شما بگیرم حماسه‌ای بود که آن سرباز گم شده آفرید. روزی یکی از گروههای گشتی ما یک سرباز شما را که گم شده بود اسیر کرد به موضع آورد سرباز جوانی بود در حدود بیست تا بیست و دو ساله. محاسن زیبایی داشت، وقتی سرباز را به موضع آوردند چند نفر جمع شدند. سرباز آرام بود و حرف نمی‌زد اما نارضایتی از اسارت کاملاً از چهره‌اش پیدا بود. سعی می‌کرد خونسردی خود را از دست ندهد. در همان ساعت یک کامیون ایفا آماده بود که چهل پنجاه تن از پرسنل را به مرخصی ببرد. مقصدش بصره بود.