خبرنگار "ایبنا"، برگزیده هفدهمین جشنواره مطبوعات و خبرگزاری‌ها



مریم اسدی جعفری، خبرنگار بخش‌های دفاع مقدس و انقلاب اسلامی خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) رتبه سوم رشته مصاحبه در بخش پایگاه‌های اطلاع رسانی اینترنتی هفدهمین جشنواره مطبوعات و خبرگزاری‌ها را کسب کرد./


به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) اختتامیه هفدهمین جشنواره مطبوعات و خبرگزاری‌ها با حضور رییس جمهور، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاون امور مطبوعاتی این وزارتخانه و برگزیدگان و شرکت‌کنندگان در جشنواره برگزار شد و از برگزیدگان تجلیل به عمل آمد.

نفرات برتر در گرایش‌های مطبوعات سراسری، خبرگزاری‌ها، پایگاه‌های اطلاع‌رسانی اینترنتی، مطبوعات محلی، بخش ویژه و رسانه‌های خارجی معرفی شدند و مریم اسدی جعفری، خبرنگار بخش‌های دفاع مقدس و انقلاب اسلامی خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) رتبه سوم را در رشته مصاحبه از بخش پایگاه‌های اطلاع رسانی اینترنتی کسب کرد.

بخش دفاع‌مقدس این خبرگزاری دی ماه سال 1386 با هدف معرفی آثار نویسندگان، ناشران و فعالان حوزه تاریخ و ادبیات دفاع‌مقدس آغاز به کار کرد.

پوشش خبری ورود کتاب‌های این حوزه به بازار نشر و همایش‌ها و نشست‌های نقد و بررسی آثار و گفت‌و‌گو با منتقدان، نویسندگان،‌ شاعران و مدیران مسوول انتشاراتی‌های دولتی و خصوصی در زمینه دفاع‌مقدس، مهم‌ترین محورهای فعالیت بخش دفاع‌مقدس ایبنا هستند.

آمار ارائه شده توسط روابط عمومی ایبنا،‌ نشان از افزایش تدریجی و قابل توجه بازدیدکنندگان این بخش دارد که پس از موفقیت در این امر، پیوندهای "یادمان" (برای ارائه کتابشناسی‌ها) و "انقلاب اسلامی" (برای پوشش اخبار کتاب‌های منتشر شده در باره وقایع سال‌های منجر به پیروزی انقلاب) ایجاد شده است.

سایت تاریخ شفاهی ایران،نیز موفقیت این خبرنگار کوشا را به او  و  خبرگزاری کتاب ایران صمیمانه تبریک می گوید.


خبرنگار : نسترن پورصالحی



 
تعداد بازدید: 5300


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 94

حادثه دیگر که باعث شد تصمیم آخرم را برای پیوستن به نیروهای شما بگیرم حماسه‌ای بود که آن سرباز گم شده آفرید. روزی یکی از گروههای گشتی ما یک سرباز شما را که گم شده بود اسیر کرد به موضع آورد سرباز جوانی بود در حدود بیست تا بیست و دو ساله. محاسن زیبایی داشت، وقتی سرباز را به موضع آوردند چند نفر جمع شدند. سرباز آرام بود و حرف نمی‌زد اما نارضایتی از اسارت کاملاً از چهره‌اش پیدا بود. سعی می‌کرد خونسردی خود را از دست ندهد. در همان ساعت یک کامیون ایفا آماده بود که چهل پنجاه تن از پرسنل را به مرخصی ببرد. مقصدش بصره بود.