اختتامیه دومین همایش تاریخ شفاهی



دو نشست پایانی دومین همایش تاریخ شفاهی در هم تلفیق شد؛ ناظرین علمی این پنل، دکتر شهرام نیا و مهدی ابوالحسنی بودند. محمد حسینی اولین سخنرانی را در مورد "کارکرد تاریخ شفاهی در تحقیق اقوام و گروه­های گم­شده در تاریخ معاصر" ارائه داد که خلاصه آن بدین شرح است:

  

کارکرد تاریخ شفاهی در تحقیق اقوام و گروه­های گم­شده در تاریخ معاصر

محمد حسینی[1]

 

گویا سپیده دم تاریخ نمی‌دانست که بر حسب فطرت خود تاریخ شفاهی را در دل پرورش می­دهد. منابعی که عمرآن به درازای خلقت است و در سینه تاریخ مسکن گزیده تا دفتری باشد از معرفت ایام و شناخت شعور روزگاران و شرح چگونگی عبور انسان­ها و ملت­ها و حکومت­ها از گذرگاه‌ها و حوادث و وقایعی که با آن دست در گریبان بوده­اند.

تاریخ شفاهی بسیاری از اخبار و اطلاعاتی که در لابه­لای تاریخ وجود داشته و از دید مورخان و محققان پنهان مانده و یا شرایط سیاسی حاکم اجازه طرح آن­ها را نداده است، به گونه گفتاری و شنیداری به نسل آینده منتقل می­کند تا در فرصت مناسب این اطلاعات ارزشمند مکتوب گردد و آیندگان از چرایی و چگونگی آنچه در گذشته رخ داده است، مطلع گردند.

در عصر ما هم تاریخ شفاهی بسیاری موجود است . چه به صورت خاطرات ویا نقل کار افراد و گروه های خارج ازحاکمیت دولت، از جمله طایفه باصری که در کومش به مدت نیم قرن پس از انقلاب مشروطیت یعنی از سال 1285 ش. تا سال 1334 ش. فعالیت داشته اما در منابع مکتوب تاریخی نامی از کارها و فعالیت­های آنان وجود ندارد. اما با کمک این منبع که مستلزم روش میدانی است وضعیت و موقعیت طایفه باصری در کومش روشن  و  نتایج تحقیق به صورت یک کتاب به نام «طایفه باصری در کومش» منتشر گردید. اهمیت این منابع زمانی معلوم می­گردد که منابع مکتوب نتواند حوادث و پدیده­های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی گمنام و فراموش شده را معرفی نماید. در نتیجه تاریخ شفاهی وظیفه احیای ناشناخته­ها را به عهده می­گیرد.

 

سپس مقاله دوم با سخنرانی رضا حاج آبادی بدین شرح مختصر ارائه شد:

تاریخ شفاهی جنگ تحمیلی، ضرورت‌ها و فرصت‌ها

رضا حاجی آبادی[2]

 

فرهنگ اقوام و ملل جهان، از فراز و فرودهای مهم حیات سیاسی و اجتماعی آنان شکل گرفته است. بدون شک حماسه‌ها و کامیابی‌های هر ملت، همواره مایة مباهات نسل‌های آینده بوده و همین حماسه‌ها است که مایة حیات، پویایی و تعالی آن ملت به شمار می‌رود.

مهم‌ترین اطلاعاتی که می‌تواند انسان‌ها را با نسل‌های پیشین آشنا سازد و دانش ارزنده‌ای در خصوص ارزش‌ها، هنجارها و نحوة زندگی فردی و اجتماعی مردم در یک دورة خاص از زمان و تاریخ را روایت کند، میراث فرهنگی بر جای مانده از آن جامعه است.

نقش روایت‌های صورت گرفته توسط شاهدان وقایع بزرگ برای تبیین زوایای مبهم و غیرمکشوف حیات اجتماعی یک ملت بر هیچ‌کس پوشیده نیست. تاریخ شفاهی به عنوان یکی از قدیمی‌ترین شیوه‌های ثبت تاریخ، در بازشناسی و تنویر اندیشه بخش‌های مختلف اجتماع به‌ویژه نسلی که امکان لمس و درک فرهنگ و شرایط ویژه آن دوران را نداشته‌اند، از چنان اهمیت روزافزونی برخوردار است که امروزه بخش عمده‌ای از تلاش و همت مراکز اسنادی و آرشیوی، صرف تولید و ثبت و ضبط عناوین مختلف تاریخ شفاهی می‌شود.

 

پس از آن رحیم روح بخش مقاله خود را تحت عنوان"محورهای عمدة سوالات طرح تاریخ شفاهی فرهنگیان" بیان کرد. در ادامه خلاصه ای از آن می آید:

 

محورهای عمدة سوالات طرح تاریخ شفاهی فرهنگیان

باتاکید برفعالیت‌های مجتمع های آموزشی رزمندگان

رحیم روح بخش[3]

 

نگارنده درخلال تهیه وتدوین طرح تاریخ شفاهی فرهنگیان، طی بررسی منابع تاریخ شفاهی و مطالعه تعدادی ازکتب و مقالات مربوط به خاطرات فرهنگیان و به خصوص دوران فعالیت های آموزشی آنان اعم ازدوره دانش آموزی ودانشجوئی و به خصوص دوره معلمی در نظام آموزش و پرورش کشور، طرحی به عنوان «محورهای عمده سوالات طرح تدوین تاریخ شفاهی آموزش وپرورش تهیه نمود، تا برای اجرا مورد استفاده مصاحبه کنندگان طرف قرارداد قرار گیرد. عناوین اصلی آن به شرح ذیل می باشد

الف- تولد و خاندان

ب- دوران کودکی و دانش آموزی

ج- تحصیلات عالیه

د- نگرش ها و باورها نسبت به مسائل پیرامونی

ه- نظام وظیفه (برای آقایان)و

و- دوران معلمی و تدریس

ز- فرهنگ، ایدولوژی وسیاست

ح-  سایرموارد

در قسمت اخیر سوالاتی نیز از آن دسته از معلمان که در مجتمع های آموزشی رزمندگان در مناطق جنگی یا در شهرها فعالیت داشتند، طراحی شده است.

 

سخنران پایانی همایش غلامرضا درکتانیان با موضوع و شرح مختصر ذیل بود:

                                     

                                      زمینه‌های وقوع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران

غلامرضا درکتانیان[4]

 

 

در این مقاله به بررسی زمینه های وقوع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بر اساس مصاحبه با فرماندهان ارشد و نخبگان نظامی که در حوادث آن زمان نقش فعال داشته اند پرداخته شده است.

از عمده مباحثی که در این مقاله بررسی شده، شرایط پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و بر هم خوردن توازن قوا از لحاظ نظامی  و استراتژیکی در منطقه می باشد. به لحاظ نظامی معمولا زمانی جنگ بین دو کشور آغاز می شود که توازن قوا بهم خورده باشد و این مساله در ایران آن زمان اتفاق افتاد.

در بررسی نظرات مختلف در این خصوص اینکه رژیم عراق قبل از اقدام به عملیات نظامی و یورش به خاک ایران در صدد بود از طریق ایجاد ناامنی در شهرهای استان خوزستان با ایجاد انفجار در اماکن عمومی و چاههای نفت در بین مردم رعب و ترس ایجاد نموده و وانمود کند که جمهوری اسلامی ایران توان برقراری امنیت در شهرهای استان را ندارد و از لحاظ روانی زمینه‌های انتزاع قسمتهایی از کشور عزیزمان ایران و الحاق آن به خاک عراق را فراهم آورد. هرچند آنها به خیال خام خود برای این کار برنامه‌ریزی کرده و با استکبار جهانی همسو شده بودند ولی با مقاومت مردم انقلابی ایران به رهبری امام خمینی (ره) نهال نوپای انقلاب و حیثیت کشور در مقابل توطئه‌های دشمن پاسداری شد و طرح‌های استکبار جهانی ناکام ماند.

 

در اختتامیه مراسم، کارگاه پرسش و پاسخی با همکاری دکتر شهرام نیا، مهدی ابوالحسنی، مرتضی نورایی و علیرضا کمری برگزار شد تا ارتباطی دوسویه میان نویسندگان تاریخ شفاهی صورت پذیرد و به برخی سوالات حاضران پاسخ داده شود؛ سپس دکتر نورایی جمع بندی جلسات را به انضمام بیان تفاوت بین خاطره و تاریخ شفاهی توضیح داد و در نهایت، این مراسم با گزارش نحوه برگزاری آن توسط غلامرضا عزیزی پایان یافت؛ گفتنی است، دبیر اجرایی از نویسندگان و همکاران  و دیگر حاضران نیز قدردانی نمود.

.



[1] عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی شاهرود

[2] رئیس ادارة تنظیم آثار مرکز اسناد ایثارگران

[3] کارشناس مرکز اسنادآموزش و پرورش

[4] پژوهشگر تاریخ معاصر ایران



 
تعداد بازدید: 5028


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 93

یک‌بار از دور یک جیپ ارتشی آواره در جاده اهواز ـ آبادان نمایان شد آن را متوقف کردیم. سرنشینان آن سه نفر سرباز و سه نفر شخصی بودند. دو نفر از سربازها پایین آمدند و از ما پرسیدند «شما کی هستید و چرا جلوی ما را گرفته‌اید؟» وقتی متوجه شدند که ما عراقی هستیم و تا اینجا آمده‌ایم بهت‌زده به هم نگاه کردند. به آنها دستور دادیم به آن طرف جاده بروند تا ماشین بیاید و آنها را به بصره ببرد.