تاریخ شفاهی در ایران، بعد از انقلاب اسلامی زنده شد



مرتضی نورایی، عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه اصفهان، در همایش "تاریخ‌نگاری انقلاب اسلامی" گفت: وقفه 30 ساله‌ای در حوزه تاریخ شفاهی در ایران، نسبت به نقاط دیگر دنیا وجود دارد. در واقع حیات تاریخ شفاهی در ایران به بعد از انقلاب اسلامی مرتبط است.


به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) مرتضی نورایی، عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه اصفهان، در نشست پیش از ظهر امروز (ششم اردیبهشت) همایش دو روزه تاریخ‌نگاری انقلاب اسلامی مقاله‌ای با عنوان "ساز و کارهای نقد در تاریخ شفاهی" ارائه داد و اظهار داشت: تاریخ شفاهی در ایران تحت تاثیر جنگ و انقلاب اسلامی قرار دارد. در این حوزه کتاب‌های تاریخی خوب، متوسط و ضعیف نوشته شده است که نیاز به بازنگری و نقد دارد. حس تاریخی در ایران ضعیف است و نبض این حس را نقد می‌تواند بگیرد.

نورایی با اشاره به تفاوت‌های تاریخ شفاهی با دیگر انواع تاریخی گفت: تاریخ شفاهی یک پدیده مرحله‌ای است. بنابراین نقد آن باید مرحله‌ای باشد. همچنین تاریخ شفاهی برای بازسازی وقایع به کار نمی‌رود. بلکه به عقیده بسیاری از مورخان تاریخ شفاهی برای این است که آرزوها، خواست‌ها و احساسات پیرامون وقایع را بازسازی کند.

وی افزود: کار تاریخ شفاهی واقعه‌نگاری نیست. بلکه تاریخ شفاهی رمز گشا و معنا گشای وقایع است. از شاخصه‌های نقد در تاریخ شفاهی می‌توان از مراحل، موضوع‌یابی و پروسه آن، مصاحبه‌شونده و مصاحبه‌کننده نام برد که در هر سه قسمت ممکن است پدیده تولید شده مورد نقد قرار گیرد.

نورایی در پایان به مشکلات نقد تاریخ شفاهی در ایران اشاره کرد و گفت: با توجه به مرحله‌ای بودن تاریخ شفاهی، هر چه مراحل دقیق‌تر باشد، تولیدات مستند‌تر می‌شوند. اما در کشور ما نقد تاریخ شفاهی با مشکل مواجه است. زیرا تا وقتی مصاحبه‌کننده سیاهه پرسش‌های خود را در پایان نیاورد ناقد نمی‌تواند وارد عمل شود و نوع مصاحبه را بررسی کند.

همایش دو روزه "تاریخ‌نگاری انقلاب اسلامی"، به همت موسسه خانه کتاب، صبح امروز (ششم اردیبهشت ماه) در تالار سوره حوزه هنری آغاز شده و تا عصر فردا ادامه دارد.


6 اردیبهشت 1388 ساعت 15:57

گزارشگر : نسترن پورصالحی

آدرس مطلب: http://www.ibna.ir/vdcevp8x.jh8v7i9bbj.html

خبرگزاری کتاب ایران (IBNA)
  http://www.ibna.ir


 
تعداد بازدید: 5113


نظر شما

 
نام:
ایمیل:
نظر:
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 93

یک‌بار از دور یک جیپ ارتشی آواره در جاده اهواز ـ آبادان نمایان شد آن را متوقف کردیم. سرنشینان آن سه نفر سرباز و سه نفر شخصی بودند. دو نفر از سربازها پایین آمدند و از ما پرسیدند «شما کی هستید و چرا جلوی ما را گرفته‌اید؟» وقتی متوجه شدند که ما عراقی هستیم و تا اینجا آمده‌ایم بهت‌زده به هم نگاه کردند. به آنها دستور دادیم به آن طرف جاده بروند تا ماشین بیاید و آنها را به بصره ببرد.