سیصدوسیوپنجمین برنامه شب خاطره -1
مدافعان سلامت
سیصدوسیو پنجمین برنامه شب خاطره، پنجشنبه 5 خرداد 1401 با حضور پزشکان و کادر مدافع سلامت در تالار سوره حوزه هنری و با اجرای داوود صالحی برگزار شد. در این مراسم خانواده شهدای مدافع سلامت، کادر بهداشت و درمان پزشکی و جمعی از داوطلبان حوزه سلامت حضور یافتند و از خاطرات شروع و اوج بیماری کرونا گفتند. در ابتدا، مجری این برنامه شب خاطره را که بر محور «مدافعان سلامت» بود، پرمناسبتترین برنامه این روزها خواند و با گرامیداشت یاد و خاطره شهید ترور، سردار حسن صیاد خدایی، شهادت این سردار بزرگ را تسلیت گفت.ششمین نشست مجازی تاریخ شفاهی ایران
شیوههای تدوین و نگارش تاریخ شفاهی - 5
وقتی ما تدوین تاریخ شفاهی را در باب افرادی انجام میدهیم که افراد طبقات پایین مثل کارگران یا حاشیهنشین شهری هستند، خیلی مشکلی با بحث تحلیل نداریم. ولیکن وقتی شما با یک استاد دانشگاه یا یک فرد صاحب فکر دارید صحبت میکنید و میخواهید درباره یک رخدادی از ایشان سؤال بکنید و میخواهید گزارش شاهد عینی این فرد را بگیرید، گاهی این گزارش شاهد عینی که مثلاً این استاد در دانشگاه تهران، حادثهای رخ داده و شاهد آن رخداد بوده، گزارش او با تحلیلش با هم است. یعنی مدوِّن سرِ این گرفتار میشود. یعنی یک بخشی از این صحبتها گزارش این فرد است و یک بخشی از این حرفها تحلیل این فرد است.ششمین نشست مجازی تاریخ شفاهی ایران
شیوههای تدوین و نگارش تاریخ شفاهی - 4
آیا لزوماً یک تاریخ شفاهیکار باید حتماً مورخ باشد؟ با توجه به شاخصههایی مثل راستیآزمایی، اصالت خبر و اعتبارسنجی خبرها که این شاخصهها در تاریخ نگاری ملاک است و جایگاهی که تاریخ نگاری در تاریخ شفاهی دارد و از رسالتهای یک مورخ است، پس ضرورتاً ارتباط مستقیمی بین یک مورخ و تاریخ شفاهیکار است. در حالی که بین صحبتها به این که لزوماً بین یک مورخ و یک تاریخ شفاهیکار ارتباطی وجود داشته باشد اشارهای نشد. آیا هر کسی میتواند بیاید و تاریخ شفاهی را به دست بگیرد؟ششمین نشست مجازی تاریخ شفاهی ایران
شیوههای تدوین و نگارش تاریخ شفاهی - 3
دریافت من در مورد فرق خاطره و تاریخ این است که در تاریخ شفاهی یک مورخ یا یک کارشناس و آشنا به موضوع با طرح قبلی و با مسئله و سؤالهای دقیق سعی میکند اطلاعات را استخراج کند. این خیلی فرق دارد با خاطرهای که یک نفر آن را میگوید تا از خودش دفاع کند. ممکن است در این متن هم این کار انجام شود ولی ما موقعی که میخواهیم متن را منتشر کنیم، در حاشیه، گویاسازی و خیلی از کارها را میتوانیم انجام دهیم.ششمین نشست مجازی تاریخ شفاهی ایران
شیوههای تدوین و نگارش تاریخ شفاهی - 2
باید راوی را مثل یک منبع تاریخی نگاه کنیم و باید سؤالهایی مطرح کنیم که اطلاعات لازم را به ما بدهد. بعد از این که این سه فرض را رعایت کردیم، معتقدم متنی که به هنگام مصاحبه تولید میشود باید به مثابه یک سند در نظر بگیریم؛ سندی که البته شفاهی است و بعداً تبدیل به نوشتار هم خواهد شد. در واقع گفتار در تاریخ شفاهی به مثابه سند است.ششمین نشست مجازی تاریخ شفاهی ایران
شیوههای تدوین و نگارش تاریخ شفاهی – 1
ششمین نشست تاریخ شفاهی در کلابهاوس و رومِ تاریخگر در روز شنبه 25 دی 1400 با مدیریت دکتر مهدی فراهانی منفرد و اجرای خانم مصفا برگزار شد. در این نشست دکتر ابوالفضل حسنآبادی، دکتر حبیبالله اسماعیلی، دکتر سید محمود سادات بیدگلی، دکتر جواد عباسی، دکتر مهدی ابوالحسنی ترقی، علیمحمد زمانی، دکتر اشرف و دکتر نازیلا خلخالی در باب تدوین و ویرایش در تاریخ شفاهی سخن گفتند.سیصدوسیوچهارمین برنامه شب خاطره -4
در ادامه برنامه، مجری به معرفی کتاب «جهنم تکریت» پرداخت. این کتاب که درباره خاطرات آزاده سرافراز، مجتبی جعفری از دوران اسارت در اردوگاه است، توسط دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری (انتشارات سوره مهر) در دویست و ده جلد به چاپ رسیده است. نویسنده این کتاب بیان کرد: دوستانی اینجا هستند که ده سال در اسارتگاه دشمن بودهاند و هر کدام مثنوی هفتاد من کاغذی از آن دوران با خود دارند. اما ما کجا و شهدایی که جانشان را در کف دست گذاشتند و ما واماندگان جبهه و جنگ را برای روایتگری خاطرات پشت میکروفون و دوربین جا گذاشتند کجا؟! گلایهای از خدای بزرگ نیست. اما واماندن اتفاقی سخت است.سیصدوسیوچهارمین برنامه شب خاطره -3
مجری از آقای احمد حیدری دعوت کرد تا به عنوان سومین راوی برنامه از خاطرات خود در دوران اسارت بگوید. حیدری گفت: شاخصه اصلی اسارت، پس از مهجوری از خانواده، ضرب و شتمها بود. وقتی ما در ایران بودیم شنیده بودیم که اسرای ما را با چوب و کابل میزنند و شکنجه و آزار میدهند. البته در اردوگاهی که ما بودیم، وقتی منطقه را گرفتند و رزمندگانش را اسیر کردند، چون جا نداشتند ما را به بخشی دیگر از اردوگاه یازده یا دوازده آوردند. یعنی در بخشی که کامبیز زودتر از ما آنجا بود. آنجا دیدیم که آنها وضعشان از ما بهتر است. چراکه ما در شکنجه بودیم.سیصدوسیوچهارمین برنامه شب خاطره -2
مجری در ادامه به معرفی دومین راوی برنامه، آقای محمود نجفپور پرداخت و گفت: در شرایطی که باید روحیه اسرا، بهویژه رزمندگان کم سن و سالتر، حفظ میشد و با مشکلات اردوگاه کنار میآمدند، وجود افرادی که سعی میکردند انرژی اسرا را حفظ کنند و نگذراند سختیها آنان را از پا بیندازد لازم بود. آقای نجفپور که به شغل پیرایشگری مشغول بود، از کسانی است که به گفته سایر آزادگان، بمب انرژی اردوگاه بود.سیصدوسیوچهارمین برنامه شب خاطره -1
سعادتی شد که پس از حدود 33 یا 34 سال، برادران همرزم و همبند خود را دیدم و خاطرات دوران اسارت برایم زنده شد. آقای احمد حیدری که قرآن تلاوت میکرد، من ناخودآگاه به فروردین1367 رفتم. ما با او در ارتفاعات شاخ شمیران در مریوان و در عملیات بیتالمقدس5 اسیر شدیم. پس از دو یا سه روز که از اسارت ما گذشت، زمانیکه من او را در سلیمانیه دیدم با هم صحبت کردیم و فهمیدیم همشهری و هر دو اهل بروجرد هستیم. اسارت ما از آن زمان آغاز شد....
8
...