سیصدوسی‌وپنجمین برنامه شب خاطره -9

مدافعان سلامت

در دوران کرونا شاهد اتفاقات عجیبی بودیم. یک روز که از بخش اصلی آی‌سی‌یو بیرون آمدم، همراه یکی از بیماران به من گفت که یک آقایی آن‌جا خوابیده است. رفتم و دیدم که نمی‌تواند از جایش بلند شود. گفت پسر من بیمار است و در یکی از بخش‌های عادی بیمارستان تحت مراقبت است. او کرونا دارد ولی گفته‌اند تخت خالی نداریم. در واقع حدود 60 یا 70 بیمار داشتیم که همه بستری بودند...

هفتمین نشست مجازی تاریخ شفاهی ایران

اصول، چارچوب‌ها و استانداردهای انجام تاریخ شفاهی - 3

در گام اول استانداردهای عمومی برای جامعه تاریخ‌شفاهی‌کار را به جلو پیش ببریم و در گام دوم درباره استانداردسازی، استانداردسازی ریز یعنی همان‌طور که در خیلی از مراکز در دنیا برقرار است صحبت کنیم. بعد از استاندارد انجمن تاریخ شفاهی، مراکز زیادی برای خودشان استاندارد جداگانه‌ای طراحی کردند. در حال حاضر بسیاری از مراکز در آمریکا و اروپا برای خودشان استانداردهای جداگانه‌ای دارند و آن‌ها را حتی در حوزه پیاده‌سازی و تدوین بومی‌سازی و خیلی تخصصی‌تر کرده‌اند،

سیصدوسی‌وپنجمین برنامه شب خاطره -8

مدافعان سلامت

هشتمین راوی برنامه،‌ خانم نرگس فخاری از کادر درمان بیمارستان مسیح دانشوری بود که از خاطراتش در زمان کرونا این‌گونه گفت: ما جزو اولین بیمارستان‌هایی بودیم که آستین بالا زدیم و لباس‌هایی را که حاج آقا سلیمیان توصیف کرد پوشیدیم و منتظر شدیم تا بیماران بیایند. یک روز صبح، یک کلیپ در اینستاگرام با این مضمون منتشر شد که در بیمارستان فرمانیه یک بیمار کرونایی آمده و فوت کرده. ببینید چه لباس‌هایی پوشیده‌اند و مریض‌ها را جابه‌جا می‌کنند. پرسنل با دیدن آن فیلم خیلی ترسیدند.

هفتمین نشست مجازی تاریخ شفاهی ایران

اصول، چارچوب‌ها و استانداردهای انجام تاریخ شفاهی - 2

تاریخ شفاهی خودش چند نوع و مدل است و ما هیچ‌وقت نمی‌توانیم که تاریخ شفاهی را در یک قالب خاص بگنجانیم. به این خاطر که حداقل در بیست سال گذشته استانداردهای جهانی تاریخ شفاهی عوض نشده است. یعنی یک استانداردی که بیست سال پیش طراحی شده است هنوز باقی مانده است. چون در خارج از کشور اعتقاد بر این است که شما می‌توانید از تاریخ شفاهی در منظورها و مقاصد و ساختارهای مختلف استفاده کنید. یعنی استانداردهای جهانی تاریخ شفاهی بیشتر توصیه اخلاقی است. شاید مثل منشور اخلاقی سازمان ملل باشد. یعنی یک سری توصیه‌های اخلاقی شده ‌است. بررسی کردم و دیدم سخت‌گیرانه نیست.

سیصدوسی‌وپنجمین برنامه شب خاطره -7

مدافعان سلامت

راوی هفتم این برنامه شب خاطره، محمدجواد سلیمیان بود که درباره فعالیت‌هایش در روزهای اوج کرونا گفت: ما روحانیون کسانی هستیم که شما از ایستگاه اول زندگی تا ایستگاه آخرش، ما را می‌بینید و با لباس ما آشنا هستید. بعضی از پدر و مادرهای شما قبل از ازدواج هم از ما مشاوره گرفتند و این یعنی قبل از تولدتان هم با شما بودیم. زمانی‌که بچه‌ها به دنیا می‌آمدند ما در گوش‌شان اذان می‌گفتیم...

سیصدوسی‌وپنجمین برنامه شب خاطره -6

مدافعان سلامت

ششمین راوی برنامه، آقای محمدرضا ذوالفقاری، راننده آمبولانس بیمارستان بقیه‌الله بود که از فعالیت و برخوردهایش در روزهای کرونایی این‌گونه گفت: ما به واسطه شغل‌مان بیشتر در خیابان‌ها تردد داریم و گاهی مردم برخورد‌هایی با حالتی طنزگونه با ما دارند. وقتی در روزهای کرونایی ما را در خیابان با آمبولانسی می‌دیدند که روی آن نوشته بود «مخصوص حمل بیماران کرونایی»، نوع نگاه‌شان چنین بود که گویی دارند خود ویروس کووید۱۹ را با فاصله چند سانتی‌متری ملاقات می‌کنند! در ابتدا برایم جالب بود که چرا برخی این نوع رفتار را دارند و دلیلش چیست؟

هفتمین نشست مجازی تاریخ شفاهی ایران

اصول، چارچوب‌ها و استانداردهای انجام تاریخ شفاهی - 1

هفتمین نشست تاریخ شفاهی در کلاب‌هاوس و رومِ تاریخگر در روز شنبه 2 دی 1400 با مدیریت و میزبانی دکتر مهدی فراهانی منفرد و اجرای خانم مصفا برگزار شد. در این نشست دکتر ابوالفضل حسن‌آبادی، مرتضی رسولی‌پور، دکتر حبیب‌الله اسماعیلی و دکتر مهدی ابوالحسنی ترقی در خصوص موضوع استانداردهای تاریخ شفاهی در نظر و عمل سخن گفتند.

سیصدوسی‌وپنجمین برنامه شب خاطره -5

مدافعان سلامت

من به نیابت از تمام جهادگران، از کادر درمان تشکر می‌کنم که زحمت می‌کشیدند و اجازه می‌دادند ما در کنارشان باشیم. ما سال‌هاست کار جهادی می‌کنیم اما سبک کارمان این نیست. یعنی به هنگام سیل و زلزله به منطقه درگیر می‌رویم یا در مناطق محروم کاری انجام می‌دهیم. کار ما از این نوع کارهاست. ما یک قرارگاه جهادی به نام قرارگاه جهادی بقیه‌الله داریم. زمانی‌که این اتفاق افتاد و بیماری شیوع پیدا کرد، تولیت حوزه علمیه به من گفت که اردوی جهادی را به بیمارستان ببرید.

سیصدوسی‌وپنجمین برنامه شب خاطره -4

مدافعان سلامت

چهارمین راوی برنامه شب خاطره، آقای دکتر بهزاد عین‌اللهی بود. او پس از تسلیت به مناسبت سالگرد شهادت رئیس مکتب شیعه، به بیان شباهت‌های ایثار در زمان کرونا و زمان دفاع مقدس پرداخت و گفت: ایثار، از خودگذشتگی و خلوصی که کادر درمان در این دوران توفیق رسیدن به آن را پیدا کردند تا بتوانند درد و آلام مردم را تسکین دهند، یادآور خاطرات دفاع مقدس است. من مسئول کمیته علمی پزشکی بیمارستان بقیة‌الله بودم. یکی از بحث‌هایی که خیلی در این زمینه برایم جالب بود این بود که افرادی را می‌دیدم که مانند شهیدی که از او یاد شد، رشته تخصصی‌شان هیچ ربطی به کرونا نداشت و خیلی راحت می‌توانستند اصلاً وارد این حیطه نشوند؛ اما مانند زمان جنگ، خودشان داوطلبانه جلو آمدند و این جا را برای خودشان پیدا کردند.

سیصدوسی‌وپنجمین برنامه شب خاطره -3

مدافعان سلامت

سومین راوی برنامه، خانم فاطمه عراقی، پرستار بخش عفونی بیمارستان امام حسین(ع) بود و درباره روزهای کرونایی گفت: وقتی کرونا آمد بخش ما به آی‌سی‌یو تبدیل شده بود؛ یعنی دیگر بخش عفونی وجود نداشت و محل کارمان به بخش آی‌سی‌یو اضطراری تبدیل شده بود. همه ما خاطرات تلخ و شیرین بسیاری از آن‌جا داریم. این‌که بیمارمان خوب می‌شد و به بخش عادی می‌رفت یا اصلاً مرخص می‌شد از خاطرات خوب بود. ولی خاطرات غم انگیز هم زیاد بود.
...
7
...
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 94

حادثه دیگر که باعث شد تصمیم آخرم را برای پیوستن به نیروهای شما بگیرم حماسه‌ای بود که آن سرباز گم شده آفرید. روزی یکی از گروههای گشتی ما یک سرباز شما را که گم شده بود اسیر کرد به موضع آورد سرباز جوانی بود در حدود بیست تا بیست و دو ساله. محاسن زیبایی داشت، وقتی سرباز را به موضع آوردند چند نفر جمع شدند. سرباز آرام بود و حرف نمی‌زد اما نارضایتی از اسارت کاملاً از چهره‌اش پیدا بود. سعی می‌کرد خونسردی خود را از دست ندهد. در همان ساعت یک کامیون ایفا آماده بود که چهل پنجاه تن از پرسنل را به مرخصی ببرد. مقصدش بصره بود.