گفت‌وگو با نوشیروان کیهانی‌زاده

در این سال‌ها بسیاری با نام «نوشیروان کیهانی‌زاده» را مصادف با آلبوم تاریخ دیده‌اند. او اکنون متخصص این است که بگوید در این روز چه اتفاقاتی در عالم رخ داده است. اما نوشیروان کیهانی‌زاده که از کرمان به تهران آمده بود تا رشته مهندسی را در دانشکده مخابرات، پیگیری می‌کند، به عشق روزنامه‌نگاری، با مهندسی خداحافظی می‌کند و سر در پی کاری می‌گذارد که سال‌های سال، همچنان عاشقانه آن را دنبال می‌کند.

محسن رضایی: «رمز و رازهای آزادی خرمشهر نوشته شود»

خاطرات و حرف‌های فرماندهان جنگ/ دفاع مقدس همیشه برای خاطره‌نویسان و تاریخ‌نگاران جنگ تحمیلی جذاب و شنیدنی است؛ خصوصاً فرماندهانی که در یک عملیات خاص و بزرگ شرکت داشتند. یکی از این فرماندهان دکتر محسن رضایی است. او که در زمان هشت سال جنگ تحمیلی به عنوان فرمانده سپاه پاسداران حضور داشت خاطرات ناب و زیبایی دارد. برای سالروز عملیات بیت‌المقدس سراغ وی رفتیم. محسن رضایی با حالتی آرام و طمانینه به پرسش‏های سایت تاریخ شفاهی ایران پاسخ گفت. یادآوری رویدادهای آن روزها از زبان یکی از فرماندهان و طراحان عملیات بیت‌المقدس شیرین و جالب بود؛ این گفت‌وگو را در زیر‌ می‌خوانید.

چگونگی تأسیس سپاه از زبان رفیق‌دوست

چگونگی تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همواره یکی از ابهاماتی است که پاسخ درستی به آن داده نشده است و روایت هر یک از مؤسسان سپاه دربارة این موضوع گرچه شاید برخی ابهامات تاریخی را می‌زداید اما این نکته در تاریخ همچنان به قوت خود باقی است که طراح و مؤسس یا مؤسسان اصلی سپاهی که امروزه حدود سی‌وسه سال از عمر آن می‌گذرد چه کسی یا کسانی بوده‌اند.

مصاحبه با سردار شهید احمد سوداگر

بعد از فتح خرمشهر و پیروزی بزرگی که با تحولات در جبهه‌ی خودی منجر شد، دشمن پشت مرزها رفت و تمام توانش را روی دفاع متمرکز کرد. در حقیقت عراق دست ما را خواند و ما عنصر غافل‌گیری حاصل از عملکرد نیروهای بسیج و سپاه را از دست دادیم.

تجربه کوبا دست اول به ایران نرسید

پیمان وهاب‌زاده، استاد جامعه‌شناسی در دانشگاه ویکتوریا کاناداست. او پژوهش‌هایی انحصاری درباره جنگ چریکی و تجربه چریکی جریان‌های چپ ایران و به خصوص گروه سیاهکل انجام داده و به تازگی کتابی تحت عنوان «اودیسه جنگ چریکی» درباره تجربه جنگ چریکی در ایران به زبان انگلیسی منتشر کرده است.

حزب توده، گوی سبقت را از انگلیسی‌ها ربود

فعالیت حزب توده در بین سال‌های 1320 تا 1357 فرازونشیب‌های زیادی داشت؛ در مقاطعی حزبی قدرتمند بود و در مقاطعی تا حد انحلال و فروپاشی پیش می‌رفت. در مجلس چهاردهم، حزب توده توانست 8 نماینده به مجلس شورای ملی بفرستد و در دولت قوام، 3 وزیر از حزب توده بودند، اما در بهمن ماه 1327 به دنبال سوءقصدی به جان شاه، ضارب، توده‌ای شناخته و حکومت نظامی برقرار شد. با دستگیری اعضا، حزب غیرقانونی اعلام شد.

سیدمحمود کاشانی: آمریکا و انگلیس، پشت مصدق بودند

نقش کدامیک در نهضت ملی نفت پررنگ‌تر بود؛ مصدق،‌ کاشانی، احزاب سیاسی یا...؟ اقدامات کدامیک از بازیگران آن روز سیاست در ایران برای پیشبرد اهداف نهضت مفیدتر بود؟ این‌ها سؤال‌هایی‌ست که نزدیک 57 سال، بهانه بحث‌های زیادی در فضای سیاس، اقتصادی و اجتماعی کشور بوده است.

تدوین تاریخ شفاهی در استان‌ها متفاوت است

در حاشیۀ هفتمین نشست تاریخ شفاهی که 11 بهمن 1390 در ساختمان مشروطه کتابخانه مجلس برگزار شد، خبرنگار سایت تاریخ شفاهی با ابوالفضل حسن‌آبادی گفت‌وگویی کوتاه داشت که در ادامه می‌آید:

دوست نداشتم به کربلا سفر کنم

اهل تهران است و در یک خانواده پر جمعیت به دنیا آمده است. لحن آرامی‌دارد و ساده و بی پیرایه صحبت می‌کند و همین به ما جرات می‌دهد زود با او احساس صمیمیت کنیم. در اوایل دهه 1350 خانواده اش به خاطر فعالیتهای سیاسی برادر بزرگترش به سمنان مهاجرت کردند. به قول خودش به سمنان رفتند تا او راحت‌تر و بی‌دغدغه‌تر فعالیت کند و در همانجا ماندگار شدند.

اهمیت رابطه میان گفتار و نوشتار در تاریخ شفاهی

در حاشیۀ هفتمین نشست تاریخ شفاهی که 11 بهمن 1390 در ساختمان مشروطه کتابخانه مجلس برگزار شد، خبرنگار سایت تاریخ شفاهی با سیده میترا‌هاشمی یکی از سخنران‌ها گفت‌وگویی کوتاه داشت که در ادامه می‌آید: یکی از مهم ترین مراحل در کار تاریخ شفاهی، پردازش شواهدی است که در مصاحبه گردآوری می‌شود. سیده میترا‌هاشمی، کارشناس ارشد مطالعات معماری ایران، اظهار داشت: «تاکنون، معمول ترین روش برای پردازش در تاریخ شفاهی تحریر بوده است.
...
35
...
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 94

حادثه دیگر که باعث شد تصمیم آخرم را برای پیوستن به نیروهای شما بگیرم حماسه‌ای بود که آن سرباز گم شده آفرید. روزی یکی از گروههای گشتی ما یک سرباز شما را که گم شده بود اسیر کرد به موضع آورد سرباز جوانی بود در حدود بیست تا بیست و دو ساله. محاسن زیبایی داشت، وقتی سرباز را به موضع آوردند چند نفر جمع شدند. سرباز آرام بود و حرف نمی‌زد اما نارضایتی از اسارت کاملاً از چهره‌اش پیدا بود. سعی می‌کرد خونسردی خود را از دست ندهد. در همان ساعت یک کامیون ایفا آماده بود که چهل پنجاه تن از پرسنل را به مرخصی ببرد. مقصدش بصره بود.