گزارشی از یک کتاب: "با یاد خاطره"

خاطره و خاطره‌نگاری در تاریخ بشر قدمتی دیرین دارد، به نوعی که شاید این دو بتوان را همزاد دانست. در طرح مباحث نظری این مقوله آثار انگشت‌شماری وجود دارد. از جمله کتاب‌های معدود و ممتاز در این موضوع می‌توان به دو کتاب از نگاشته‌های علیرضا کمری «درآمدی بر خاطره‌نویسی و خاطره‌نگاشته‌ها در گستره‌ی ادب مقاومت و فرهنگ جبهه» و دیگری کتاب پرارج «با یاد خاطره» اشاره کرد. علیرضا کمری از محققان و پژوهشگران نام‌آشنای روایت پایداری و ادبیات دفاع مقدس بی‌نیاز از تعریف وتوصیف است.

تحریف برای تبرئه

تاریخ‌نگاری هر دورۀ زمانی، ویژگی‌های روایت و نگارش خاص خود را دارد. از منظر فلسفۀ تاریخ، عوامل گوناگونی در نگارش روایت‌ها و ثبت وقایع و رخدادها تأثیرگذارند که از جملۀ این عوامل می‌توان به ویژگی‌های شخصیتی و وضعیت روحی مورخ اشاره کرد. تاریخ‌نگاری پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز از این قاعده مستثنا نیست.

یادداشت های امیراسدالله علم

مجموعۀ پنج جلدی یادداشت‌های امیر اسدالله عَلَم، وزیر دربار محمدرضا پهلوی، اگرچه در ویرایش به سکوت و سانسور مبتلا شده است، منبع بسیار مهمی برای بازشناسی ویژگی‌های عصر پهلوی دوم و خصوصیات رجال آن دوره محسوب می‌شود؛ چراکه عَلَم محرم‌ترین شخص از میان رجال سیاسی به شاه بود و با او روابطی خارج از حدّ و حدود شاه و وزیر داشت. کتاب خاطرات او را علینقی عالیخانی، یکی از وزرای اقتصاد و دارایی محمدرضا پهلوی، ویراستاری نموده، که مقدمه‌ای نیز برای آن نگاشته است. یادداشت‌های عَلَم ظاهری تملق‌گویانه نسبت به شاه دارد، امّا فحوای سخنان وی نقدی گزنده و دردناک از اوضاع و احوال آن روزگار است؛

نقد کتاب"خاطرات دکتر علی امینی"

این کتاب نخستین اقدام در جهت تدوین «تاریخ شفاهی ایران» است که دکتر حبیب لاجوردی، یکی از سرمایه‌داران نزدیک به دربار، آن را تهیه کرده است. لاجوردی هم‌اکنون عضو مرکز مطالعات خاورمیانه، وابسته به دانشگاه هاروارد است. بخش فارسی (ایرانی) این مرکز در سال بعد از انقلاب اسلامی ایران در سال 1980 تأسیس شد، تا نیروهای فراری وابسته به رژیم پیشین را به دور هم جمع کند. هدف اصلی مرکز یادشده تشکیل «کمیتۀ نجات ملّی» مرکب از مقامات سیاسی ــ نظامی ــ بازرگانی و حتی ورزشی ــ هنری دستگاه پهلوی بود. کمیتۀ نجات ملّی تحت رهبری دکتر علی امینی، قدیمی‌ترین سیاستمدار عصر پهلوی اداره می‌شد

ماهنامه تجربه شماره 3 منتشر شد

خبر، مصاحبه، مقاله؛‌ یادداشت‌های روزانه، سفرنامه‌ها، گزارشات تاریخی، روزشمارها و خاطرات را می‌شود در حوزه تاریخ شفاهی جای داد. سفرنامه احمد بیگدلی به باتلاق گاوخونی و ورزنه، در جنگ تجربه از جمله این دست خاطرات است که می‌توان با خواندن آن به قسمتی از تاریخ پی برد:

یازدهمین شماره‌ی «پیام بهارستان» با 59 مقاله

یازدهمین شماره‌ی فصلنامه‌ی پیام بهارستان، دوره دوّم، سال سوّم، بهار 1390، با 59 مقاله و 1042 صفحه و به قیمت 10 هزار تومان در زمینه‌های اسناد، مطبوعات و متون در دسترس محققان و علاقه‌مندان قرار گرفته است.

تقویم تاریخ دفاع مقدس جلد نوزدهم (در راه پیروزی)

منطقه‌ی جنوب کشورمان در دوران دفاع مقدس شاهد سخت‌ترین جنگ‌ها و عملیات‌های نیروهای رزمنده‌ی اسلام علیه متجاوزان رژیم بعثی بود. دشمن که در محاسبات و پندارهای خود قصد تصرف مناطق نفت‌خیز ایران را داشت تا از آن طریق توان اقتصادی مملکت را تحلیل برد، با دفاع بسیار مستحکم نیروهای نظامی و مردمی ایران روبه‌رو شد و به رغم ادعاها و رجزخوانی‌های صدام در توان نیروهای حزب بعث هر روز عقب‌تر نشست.

شماره 159 کتاب ماه تاریخ و جغرافیا

شماره 159 کتاب ماه تاریخ و جغرافیا با رویکرد «تاریخ روابط ایران و روسیه» به کوشش موسسه خانه کتاب منتشر و در دسترس علاقه‌مندان تاریخ قرار گرفت. این ماهنامه تخصصی در این شماره به کاستی‌ها و ضرورت‌های پژوهش تاریخ‌نگاری ایران و روسیه پرداخته است.

هنر در گرماگرم انقلاب

سالهاست که از انقلاب اسلامی ایران می گذرد. کشور تقریبا جا افتاده است. سالهاست که دیگر جنگ هم به پایان رسیده است. تلاطم ها خوابیده اند. خیلی وقت است که مردم هر روز صبح از خواب بیدار می شوند تا دغدغه های روزمره را دنبال کنند.

نگاهی به کتاب از باغ قصر تا قصر آرزوها، خاطرات یک عضو سابق حزب توده

«من در حزب توده نه سر پیاز بودم و نه ته پیاز» این جمله‌ای است که یکی از اعضای سابق حزب توده سال‌ها بعد از فعالیت در آن تشکل سیاسی در میان سطور خاطرات خود از روزهای فعالیت‌اش برای حزب توده می‌نویسد. عبدالمجید مجید فیاض اما تنها به صفت عضویت در حزب توده شناخته شده نبود، که او مدیر مجله هیرمند خراسان بود
...
76
...
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 94

حادثه دیگر که باعث شد تصمیم آخرم را برای پیوستن به نیروهای شما بگیرم حماسه‌ای بود که آن سرباز گم شده آفرید. روزی یکی از گروههای گشتی ما یک سرباز شما را که گم شده بود اسیر کرد به موضع آورد سرباز جوانی بود در حدود بیست تا بیست و دو ساله. محاسن زیبایی داشت، وقتی سرباز را به موضع آوردند چند نفر جمع شدند. سرباز آرام بود و حرف نمی‌زد اما نارضایتی از اسارت کاملاً از چهره‌اش پیدا بود. سعی می‌کرد خونسردی خود را از دست ندهد. در همان ساعت یک کامیون ایفا آماده بود که چهل پنجاه تن از پرسنل را به مرخصی ببرد. مقصدش بصره بود.